قرآن کريم (ترجمه میبدی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی ای ' به 'ی‌ای '
جز (جایگزینی متن - 'میبدی، ابوالفضل رشیدالدین' به 'میبدی، احمد بن محمد')
جز (جایگزینی متن - 'ی ای ' به 'ی‌ای ')
خط ۶۷: خط ۶۷:
کاربست واژۀ «ای» به جای «آیا»: (البته، تلفظ قطعی آن معلوم نبوده و مشخص نیست که به صورت اَی ay یا گونه‌ای دیگر ادا می‌شود)؛ مانند «وَیْکَأَنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ (قصص،82)»: ای ما به جای رحمت، بدانکه سرانجام نیک نیاید ناگرویدگان.
کاربست واژۀ «ای» به جای «آیا»: (البته، تلفظ قطعی آن معلوم نبوده و مشخص نیست که به صورت اَی ay یا گونه‌ای دیگر ادا می‌شود)؛ مانند «وَیْکَأَنَّهُ لا یُفْلِحُ الْکافِرُونَ (قصص،82)»: ای ما به جای رحمت، بدانکه سرانجام نیک نیاید ناگرویدگان.


کاربست «و» به جای همزه استفهام و واژۀ «هل»؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (بقره،107)»: و نمیدانی ای آدمی... که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین؟»
کاربست «و» به جای همزه استفهام و واژۀ «هل»؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ (بقره،107)»: و نمیدانی‌ای آدمی... که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین؟»


ترجمه مفعول مطلق: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] مفعول مطلق عربی را بخلاف رویه مترجمان زمانه‌اش، به فارسی ترجمه کرده است؛ مانند «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر،85)»: فراگذار، فراگذاشتن نیکو.
ترجمه مفعول مطلق: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] مفعول مطلق عربی را بخلاف رویه مترجمان زمانه‌اش، به فارسی ترجمه کرده است؛ مانند «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ (حجر،85)»: فراگذار، فراگذاشتن نیکو.
خط ۷۶: خط ۷۶:
ترجمه موصول با صله: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این موصول را با صله‌ای که طولانی است، به صورت اسم فاعل و به گونه‌ای مختصر ترجمه کرده است؛ مانند «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا (مائده،53)»: و مؤمنان گفتند؛ او گاهی نیز، موصول را به «ایشان که» ترجمه کرده است؛ مانند «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ (بقره،274)»: ایشان که نفقت می‌کنند مال‌های خویش.
ترجمه موصول با صله: [[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] این موصول را با صله‌ای که طولانی است، به صورت اسم فاعل و به گونه‌ای مختصر ترجمه کرده است؛ مانند «وَ يَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا (مائده،53)»: و مؤمنان گفتند؛ او گاهی نیز، موصول را به «ایشان که» ترجمه کرده است؛ مانند «اَلَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ (بقره،274)»: ایشان که نفقت می‌کنند مال‌های خویش.


ترجمه جمله‌های استفهامی قرآن بدون نشانۀ پرسشی: میبدی نیز مانند شیوه‌ای که در زبان‌های ایرانی باستان برای نشان‌دادن جمله پرسشی رواج داشته، آن را با آهنگ و بدون ادات استفهام ترجمه کرده است؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟ (بقره،107)»: و نمی‌دانی ای آدمی! که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین. او در برخی موردها، از واژه‌های پرسشی «چه»، «چون» و «هیچ» برای رساندن استفهام بهره‌گرفته است؛ در ترجمۀ «فَأَنّی‌ تُصرَفُون‌َ (یونس،32)»: شما را از او چون برمی‌گردانند؟، چون به معنی «چگونه» است و در جمله «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (مریم،65)»: هیچ دانی او را همنامی و مانندی؟، «هیچ» مفهوم قیدی دارد.<ref>ر.ک: همان، ص197-178</ref>‏
ترجمه جمله‌های استفهامی قرآن بدون نشانۀ پرسشی: میبدی نیز مانند شیوه‌ای که در زبان‌های ایرانی باستان برای نشان‌دادن جمله پرسشی رواج داشته، آن را با آهنگ و بدون ادات استفهام ترجمه کرده است؛ مانند «أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟ (بقره،107)»: و نمی‌دانی‌ای آدمی! که الله راست پادشاهی آسمان‌ها و زمین. او در برخی موردها، از واژه‌های پرسشی «چه»، «چون» و «هیچ» برای رساندن استفهام بهره‌گرفته است؛ در ترجمۀ «فَأَنّی‌ تُصرَفُون‌َ (یونس،32)»: شما را از او چون برمی‌گردانند؟، چون به معنی «چگونه» است و در جمله «هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا (مریم،65)»: هیچ دانی او را همنامی و مانندی؟، «هیچ» مفهوم قیدی دارد.<ref>ر.ک: همان، ص197-178</ref>‏


[[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] در آیه‌هایی که دوام فاعل به صورت «جمع مذکر» و «مؤنث سالم» با هم آمده، برای آنکه این تذکیر و تأنیث را در ترجمه‌اش منعکس کند، نخست اسم فاعل را آورده و بعد، عبارت «مردان و زنان» را افزوده است تا در عین اینکه ترجمه وفادار به اصل است، جمله بر روش نگارش پارسی باشد؛ مانند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ (توبه،68)»: وعده داد الله منافقان را، مردان و زنان.<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1357ش، ص324</ref>‏
[[میبدی، احمد بن محمد|میبدی]] در آیه‌هایی که دوام فاعل به صورت «جمع مذکر» و «مؤنث سالم» با هم آمده، برای آنکه این تذکیر و تأنیث را در ترجمه‌اش منعکس کند، نخست اسم فاعل را آورده و بعد، عبارت «مردان و زنان» را افزوده است تا در عین اینکه ترجمه وفادار به اصل است، جمله بر روش نگارش پارسی باشد؛ مانند: «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ (توبه،68)»: وعده داد الله منافقان را، مردان و زنان.<ref>ر.ک: رکنی، محمدمهدی، 1357ش، ص324</ref>‏