۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
«[[محمد بن حسن طوسى]]»، معروف به [[شيخ طوسى]] در ماه رمضان سال 385ق در طوس به دنيا آمد و در همان جا بزرگ شد. طوس در آن زمان، يكى از مراكز علمى مهمّ خراسان بود. وى تا سال 408ق؛ يعنى تا 23 سالگى، در همان طوس زيست و احتمالا علوم ادبى، فقه، اصول، حديث و كلام را تا آن تاريخ در همان طوس خوانده است. | |||
==مهاجرت به بغداد== | ==مهاجرت به بغداد== | ||
وى در سال 408ق به بغداد مهاجرت كرد. ورود شيخ طوسى به اين شهر، در زمانى بود كه مردان علم و فكر و ادب با ديدگاههاى مختلف در آنجا حضور داشتند و علوم عقلى و نقلى را در مراكز علمى بغداد تدريس مىكردند. | وى در سال 408ق به بغداد مهاجرت كرد. ورود [[شيخ طوسى]] به اين شهر، در زمانى بود كه مردان علم و فكر و ادب با ديدگاههاى مختلف در آنجا حضور داشتند و علوم عقلى و نقلى را در مراكز علمى بغداد تدريس مىكردند. | ||
در آن زمان، شيخ مفيد (338-413ق) رهبرى فكرى شيعه امامىمذهب را بر عهده داشت و مجلس درس او محلّ حضور نخبگان فرهنگى و صاحبنظران برجسته آن عصر بود. حتّى عالمان ساير گروههاى مذهبى هم در جلسه درس او حضور داشتند. سيد مرتضى علمالهدى (م 436ق) نيز - كه در فنّ مناظره، شاگرد شيخ مفيد بود - مجلسى داشت كه در آن، ميان دانشمندان تمام مذاهب، مناظره صورت مىگرفت. بنابراين، وجود فضاى فرهنگى اصيل و درعينحال، نوآورىهاى بسيار در بغداد، موجب جلب توجّه شيخ طوسى به بغداد و مهاجرت وى به آن شهر شد، همچنانكه سنّت سفر براى علمآموزى را هم نبايد از نظر دور بداريم. در آن عصر، فقها براى تكميل معلوماتشان به ديگر مناطق اسلامى براى تحصيل و تدريس سفر مىكردند، بهخصوص بغداد كه مركز خلافت و مركز تمدّن اسلامى بزرگ آن روز بود؛ ازاينرو، بغداد، بزرگان نامآور و برجستهاى را از مذاهب مختلف در خود جاى داده بود. | در آن زمان، [[شيخ مفيد]] (338-413ق) رهبرى فكرى شيعه امامىمذهب را بر عهده داشت و مجلس درس او محلّ حضور نخبگان فرهنگى و صاحبنظران برجسته آن عصر بود. حتّى عالمان ساير گروههاى مذهبى هم در جلسه درس او حضور داشتند. [[سيد مرتضى]] علمالهدى (م 436ق) نيز - كه در فنّ مناظره، شاگرد [[شيخ مفيد]] بود - مجلسى داشت كه در آن، ميان دانشمندان تمام مذاهب، مناظره صورت مىگرفت. بنابراين، وجود فضاى فرهنگى اصيل و درعينحال، نوآورىهاى بسيار در بغداد، موجب جلب توجّه شيخ طوسى به بغداد و مهاجرت وى به آن شهر شد، همچنانكه سنّت سفر براى علمآموزى را هم نبايد از نظر دور بداريم. در آن عصر، فقها براى تكميل معلوماتشان به ديگر مناطق اسلامى براى تحصيل و تدريس سفر مىكردند، بهخصوص بغداد كه مركز خلافت و مركز تمدّن اسلامى بزرگ آن روز بود؛ ازاينرو، بغداد، بزرگان نامآور و برجستهاى را از مذاهب مختلف در خود جاى داده بود. | ||
اين شرايط باعث شد كه عالمان بسيارى و از جمله شيخ طوسى، به بغداد مهاجرت نمودند. البتّه استقرار حكومت آل بويه در بغدادِ آن عصر نيز در اقبال شيخ طوسى به آن شهر، بىتأثير نبوده است. | اين شرايط باعث شد كه عالمان بسيارى و از جمله شيخ طوسى، به بغداد مهاجرت نمودند. البتّه استقرار حكومت آل بويه در بغدادِ آن عصر نيز در اقبال شيخ طوسى به آن شهر، بىتأثير نبوده است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
==برخی از اساتید شیخ طوسی== | ==برخی از اساتید شیخ طوسی== | ||
شيخ طوسى (رحمهالله) با ورود به بغداد، در مجلس درس شيخ مفيد - كه در آن زمان، شيخ متكلّمان و فقيهان شيعه و رئيس آنها شناخته مىشد - شركت كرد. او به مدّت پنج سال از درس شيخ مفيد در اصول و كلام استفاده كرد و در همين دوره، تأليف كتاب «تهذيب الأحكام»(شرح كتاب «المقنعة» اثر شيخ مفيد) را آغاز كرد. در اين شرح، تأثير جوّ كلامى بغداد بر شيخ طوسى، مشهود است. | [[شيخ طوسى]] (رحمهالله) با ورود به بغداد، در مجلس درس [[شيخ مفيد]] - كه در آن زمان، شيخ متكلّمان و فقيهان شيعه و رئيس آنها شناخته مىشد - شركت كرد. او به مدّت پنج سال از درس [[شيخ مفيد]] در اصول و كلام استفاده كرد و در همين دوره، تأليف كتاب «تهذيب الأحكام»(شرح كتاب «المقنعة» اثر شيخ مفيد) را آغاز كرد. در اين شرح، تأثير جوّ كلامى بغداد بر شيخ طوسى، مشهود است. | ||
همچنين شيخ طوسى در طول اين مدّت، از درس حسين بن عبيداللَّه غضايرى (م 411ق) و محمّد بن احمد بن ابىالفوارس (م بعد 411ق) و ديگر اساتيد شيعه و اهل سنّت استفاده كرده است؛ همچنانكه آنان هم از او استفاده بردند و از همين روست كه شاگردان بسيارى از مذاهب مختلف، از درس شيخ طوسى استفاده نمودهاند. در بغداد، سيصد نفر از مذاهب مختلف، در شمار شاگردان شيخ طوسى ذكر گرديدهاند. پس از وفات شيخ مفيد در سال 413ق، رهبرى شيعيان امامىمذهب به سيد مرتضى علمالهدى (413-436ق) رسيد. او برجستهترين شاگرد شيخ مفيد بود. | همچنين [[شيخ طوسى]] در طول اين مدّت، از درس حسين بن عبيداللَّه غضايرى (م 411ق) و محمّد بن احمد بن ابىالفوارس (م بعد 411ق) و ديگر اساتيد شيعه و اهل سنّت استفاده كرده است؛ همچنانكه آنان هم از او استفاده بردند و از همين روست كه شاگردان بسيارى از مذاهب مختلف، از درس [[شيخ طوسى]] استفاده نمودهاند. در بغداد، سيصد نفر از مذاهب مختلف، در شمار شاگردان [[شيخ طوسى]] ذكر گرديدهاند. پس از وفات [[شيخ مفيد]] در سال 413ق، رهبرى شيعيان امامىمذهب به [[سيد مرتضى علمالهدى]] (413-436ق) رسيد. او برجستهترين شاگرد [[شيخ مفيد]] بود. | ||
شيخ طوسى در عصر شاگردىاش نزد سيد | شيخ طوسى در عصر شاگردىاش نزد [[سيد مرتضى]]، كتاب «تلخيص الشافي» را - كه انتخاب و سادهسازى كتاب [[سيد مرتضى]] به نام «الشافي» بود - تأليف نمود. [[شيخ طوسى]] اين كتاب را در سال 432ق به اتمام رساند. | ||
شيخ طوسى كتاب «الرجال» و كتاب «الفهرست» را نيز در عصر سيد مرتضى تأليف نموده است؛ چراكه در كتاب «الرجال» در شرح حال سيد مرتضى با تعبيرات: «أدام اللَّه تعالى أيامه» و «مدّ اللَّه في عمره» از وى ياد كرده است. | [[شيخ طوسى]] كتاب «الرجال» و كتاب «الفهرست» را نيز در عصر [[سيد مرتضى]] تأليف نموده است؛ چراكه در كتاب «الرجال» در شرح حال [[سيد مرتضى]] با تعبيرات: «أدام اللَّه تعالى أيامه» و «مدّ اللَّه في عمره» از وى ياد كرده است. | ||
شيخ طوسى در اين دوره، از دروس اساتيد ديگرى هم استفاده كرد. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار (م 414ق)، محمّد بن محمّد بن محمّد بن مخلّد (م 419ق)، احمد بن عبدون معروف به ابن حاشر (م 423ق) و محمّد بن احمد بن شاذان (م 425ق) نيز از اساتيد وى بودهاند. | [[شيخ طوسى]] در اين دوره، از دروس اساتيد ديگرى هم استفاده كرد. هلال بن محمّد بن جعفر حفّار (م 414ق)، محمّد بن محمّد بن محمّد بن مخلّد (م 419ق)، احمد بن عبدون معروف به ابن حاشر (م 423ق) و محمّد بن احمد بن شاذان (م 425ق) نيز از اساتيد وى بودهاند. | ||
==شیخ طوسی و زعامت مرجعیت شیعه== | ==شیخ طوسی و زعامت مرجعیت شیعه== | ||
پس از وفات سيد مرتضى در سال 336ق، رهبرى شيعيان به شيخ طوسى رسيد. | پس از وفات [[سيد مرتضى]] در سال 336ق، رهبرى شيعيان به شيخ طوسى رسيد. | ||
او تا سال 448ق در بغداد اين وظيفه را برعهده داشت و در طول اين دوازده سال، فعاليتهاى علمى فراوانى را در بغداد انجام داد. خليفه عبّاسى القائمبأمراللَّه (422-467ق) كرسى تدريس كلام را به وى اعطا كرد. اين كرسى تدريس، تنها به عدّه كمى از بزرگان علما و رئيس علماى هر عصر داده مىشد. اين تقدير خليفه از شيخ | او تا سال 448ق در بغداد اين وظيفه را برعهده داشت و در طول اين دوازده سال، فعاليتهاى علمى فراوانى را در بغداد انجام داد. خليفه عبّاسى القائمبأمراللَّه (422-467ق) كرسى تدريس كلام را به وى اعطا كرد. اين كرسى تدريس، تنها به عدّه كمى از بزرگان علما و رئيس علماى هر عصر داده مىشد. اين تقدير خليفه از [[شيخ طوسى]]، حسادت عدّهاى را برانگيخت و در نزد خليفه به سعايت از وى پرداختند و او را متّهم كردند كه در كتاب «مصباح المتهجّد» در دعاى روز عاشورا، به صحابه بهگونهاى نامناسب حمله نموده است. | ||
اين نكته باعث شد كه خليفه شيخ طوسى را بههمراه كتاب مصباحش فرابخواند. شيخ طوسى در حضور خليفه اين اتّهام را نفى كرد؛ ليكن خليفه اين عبارت از دعا را به وى نشان داد كه: «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِي ثُمَ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ وَ الْعَنْ يزيدَ خامِساً». | اين نكته باعث شد كه خليفه [[شيخ طوسى]] را بههمراه كتاب مصباحش فرابخواند. [[شيخ طوسى]] در حضور خليفه اين اتّهام را نفى كرد؛ ليكن خليفه اين عبارت از دعا را به وى نشان داد كه: «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّي وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثَّانِي ثُمَ الثَّالِثَ ثُمَّ الرَّابِعَ وَ الْعَنْ يزيدَ خامِساً». | ||
شيخ طوسى پاسخ داد: مراد از اين عبارت، آنچه سخنچينان فهميدهاند، نيست؛ بلكه مراد از اوّل ظالم، قابيل (قاتل هابيل، كه اوّلين قاتل بود و اين سنّت را بنا نهاد) و مراد از دومى، قاتل ناقه حضرت صالح (كه نام وى قيدار بن سالف بوده) و مراد از سومى، قاتل يحيى بن زكريا و مراد از چهارمى، عبدالرحمان بن ملجم (قاتل على(ع)) است. اين پاسخ، موجب اعتماد خليفه به صداقت شيخ طوسى شد؛ پس او را اكرام و احترام كرد و از سخنچينان انتقام گرفت. بهواقع، تهمتها و دشنامها در اين عصر بازار گرمى داشت؛ چنانكه بسيارى از نويسندگان آن عصر با شيخ مفيد چنين برخورد كردند. اين زمينهها باعث شد كه بغداد بهعنوان محلّ بروز اين فتنهها درآيد. با ورود سلجوقيان به بغداد در سال 447ق، راه براى پرورش فتنه باز شد و در سال 448ق فتنهها به اوج خود رسيد؛ تا جايى كه شيخ طوسى نيز از اين غائله در امان نماند؛ خانه او را خراب كردند و سوزاندند، كتابها، آثار و دفترهايش را در چند نوبت آتش زدند و كرسى تدريس او را كه خليفه به وى اعطا كرده بود، سوزاندند. | [[شيخ طوسى]] پاسخ داد: مراد از اين عبارت، آنچه سخنچينان فهميدهاند، نيست؛ بلكه مراد از اوّل ظالم، قابيل (قاتل هابيل، كه اوّلين قاتل بود و اين سنّت را بنا نهاد) و مراد از دومى، قاتل ناقه حضرت صالح (كه نام وى قيدار بن سالف بوده) و مراد از سومى، قاتل يحيى بن زكريا و مراد از چهارمى، عبدالرحمان بن ملجم (قاتل على(ع)) است. اين پاسخ، موجب اعتماد خليفه به صداقت شيخ طوسى شد؛ پس او را اكرام و احترام كرد و از سخنچينان انتقام گرفت. بهواقع، تهمتها و دشنامها در اين عصر بازار گرمى داشت؛ چنانكه بسيارى از نويسندگان آن عصر با شيخ مفيد چنين برخورد كردند. اين زمينهها باعث شد كه بغداد بهعنوان محلّ بروز اين فتنهها درآيد. با ورود سلجوقيان به بغداد در سال 447ق، راه براى پرورش فتنه باز شد و در سال 448ق فتنهها به اوج خود رسيد؛ تا جايى كه شيخ طوسى نيز از اين غائله در امان نماند؛ خانه او را خراب كردند و سوزاندند، كتابها، آثار و دفترهايش را در چند نوبت آتش زدند و كرسى تدريس او را كه خليفه به وى اعطا كرده بود، سوزاندند. | ||
==مهاجرت به نجف اشرف== | ==مهاجرت به نجف اشرف== | ||
شيخ طوسى در سال 448ق، پس از فتنه بغداد، به نجف اشرف مهاجرت كرد. وى دوازده سال نيز در اين شهر، كرسى تدريس و نيز رهبرى و مرجعيت دينى را در اختيار داشت. وى در نجف اشرف، زمينه حركت علمى وسيعى را يافت كه از آن به نيكى استفاده نمود و حوزه علميه بزرگ شيعه را در آن شهر پايهريزى كرد. | [[شيخ طوسى]] در سال 448ق، پس از فتنه بغداد، به نجف اشرف مهاجرت كرد. وى دوازده سال نيز در اين شهر، كرسى تدريس و نيز رهبرى و مرجعيت دينى را در اختيار داشت. وى در نجف اشرف، زمينه حركت علمى وسيعى را يافت كه از آن به نيكى استفاده نمود و حوزه علميه بزرگ شيعه را در آن شهر پايهريزى كرد. | ||
وى در همين دوره، كتاب «الخلاف» را تأليف كرد كه در آن آراى مذاهب مختلف را گزارش و نقد نمود. | وى در همين دوره، كتاب «الخلاف» را تأليف كرد كه در آن آراى مذاهب مختلف را گزارش و نقد نمود. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
مصادر تراجم، در تاريخ وفات شيخ طوسى اختلاف دارند. در اينباره تواريخ متعددى نقل شده كه عبارتند از: «458ق»، «459ق»، «461ق»، «465»، «466ق» و «460ق». بيشتر مصادر و معتبرترين آنها، «460ق» را ذكر كردهاند. | مصادر تراجم، در تاريخ وفات [[شيخ طوسى]] اختلاف دارند. در اينباره تواريخ متعددى نقل شده كه عبارتند از: «458ق»، «459ق»، «461ق»، «465»، «466ق» و «460ق». بيشتر مصادر و معتبرترين آنها، «460ق» را ذكر كردهاند. | ||
== اساتيد == | == اساتيد == | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
مىتوان اساتيد شيخ را در چهار گروه، دستهبندى كرد: | مىتوان اساتيد شيخ را در چهار گروه، دستهبندى كرد: | ||
الف)- مشايخ اجازه: اساتيدى كه به شيخ طوسى اجازه دادهاند تا كتابهاى خودشان و يا كتابهاى ديگران را كه آنان اجازه نقل آنها را داشتند، نقل كند. | الف)- مشايخ اجازه: اساتيدى كه به [[شيخ طوسى]] اجازه دادهاند تا كتابهاى خودشان و يا كتابهاى ديگران را كه آنان اجازه نقل آنها را داشتند، نقل كند. | ||
ب)- مشايخ سماع: اساتيدى كه شيخ طوسى از آنها حديث شنيده است. شيخ | ب)- مشايخ سماع: اساتيدى كه [[شيخ طوسى]] از آنها حديث شنيده است. [[شيخ طوسى]]، اين اساتيد را ديده، در درس آنان شركت كرده و از آنان حديث يا مطلبى را شنيده است. | ||
ج)- اساتيدى كه شيخ طوسى كتابهايى را بر آنان خوانده و عرضه نموده است و به اين ترتيب، آنها را فراگرفته (تحمّل كرده) است. | ج)- اساتيدى كه [[شيخ طوسى]] كتابهايى را بر آنان خوانده و عرضه نموده است و به اين ترتيب، آنها را فراگرفته (تحمّل كرده) است. | ||
د)- اساتيدى كه شيخ طوسى در اسناد كتب روايى يا در لابهلاى ساير تأليفاتش از آنان نامى نبرده است؛ ليكن كتب تراجم، در شرح حالهاى شيخ | د)- اساتيدى كه [[شيخ طوسى]] در اسناد كتب روايى يا در لابهلاى ساير تأليفاتش از آنان نامى نبرده است؛ ليكن كتب تراجم، در شرح حالهاى [[شيخ طوسى]]، اين اشخاص را بهعنوان اساتيد وى نام بردهاند. اينان احتمالا به استناد اطّلاعات كتب مفقودشده [[شيخ طوسى]] شناسايى شدهاند. | ||
بههرحال، اشخاص زير بهعنوان مشايخ شيخ | بههرحال، اشخاص زير بهعنوان مشايخ [[شيخ طوسى]]، شناخته شدهاند: | ||
1. احمد بن ابراهيم قزوينى؛ | 1. احمد بن ابراهيم قزوينى؛ |
ویرایش