صيانة القرآن من التحريف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى'
جز (جایگزینی متن - 'امام خمينى' به 'امام خمينى')
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى')
خط ۶۱: خط ۶۱:
#انعكاس ديدگاه گروهى از عالمان اهل سنت مبنى بر برائت شيعه از تهمت تحريف: يكى از امتيازات كتاب حاضر، انعكاس نظرگاه آن دسته از انديشه‌وران اهل سنت است كه خود اذعان كرده‌اند كه دامن شيعه از تهمت تحريف پيراسته است. اهتمام به اين نكته، از آن جهت حائز اهميت است كه صداى مظلوميت شيعه در برابر تهمت‌هاى نارواى شمارى متعصب، نه نتها از زبان شيعه، بلكه از زبان انديشه‌وران اهل سنت شنيده شود <ref>همان، ص 155</ref>.
#انعكاس ديدگاه گروهى از عالمان اهل سنت مبنى بر برائت شيعه از تهمت تحريف: يكى از امتيازات كتاب حاضر، انعكاس نظرگاه آن دسته از انديشه‌وران اهل سنت است كه خود اذعان كرده‌اند كه دامن شيعه از تهمت تحريف پيراسته است. اهتمام به اين نكته، از آن جهت حائز اهميت است كه صداى مظلوميت شيعه در برابر تهمت‌هاى نارواى شمارى متعصب، نه نتها از زبان شيعه، بلكه از زبان انديشه‌وران اهل سنت شنيده شود <ref>همان، ص 155</ref>.
#:نويسنده در فصلى از كتاب، با عنوان «گواهى صاحب‌نظران اهل سنت به پيراستگى شيعه از قول به تحريف»، گفتار چهارتن از عالمان اهل سنت را آورده است؛ به‌عنوان مثال ابوالحسن اشعرى (م 330)، بنيان‌گذار مشرب اشاعره در كتاب معروف خود «مقالات الإسلاميين» اذعان مى‌كند كه گروهى از شيعه - عقل‌گرايان در برابر نقل‌گرايان - بر نزاهت كامل قرآن از هرگونه تحريف و دخل و تصرف، پاى فشرده‌اند <ref>همان</ref>.
#:نويسنده در فصلى از كتاب، با عنوان «گواهى صاحب‌نظران اهل سنت به پيراستگى شيعه از قول به تحريف»، گفتار چهارتن از عالمان اهل سنت را آورده است؛ به‌عنوان مثال ابوالحسن اشعرى (م 330)، بنيان‌گذار مشرب اشاعره در كتاب معروف خود «مقالات الإسلاميين» اذعان مى‌كند كه گروهى از شيعه - عقل‌گرايان در برابر نقل‌گرايان - بر نزاهت كامل قرآن از هرگونه تحريف و دخل و تصرف، پاى فشرده‌اند <ref>همان</ref>.
#ارائه ديگاه عالمان شيعه: نويسنده در چاپ نخست كتاب، ديدگاه بسيارى از عالمان شيعه را بر اساس سير تاريخى منعكس ساخته بود، اما در چاپ دوم، به انعكاس اهم ديدگاه‌ها بسنده كرده است. آنچه در فصل سوم، تحت عنوان «تصريحات بزرگان شيعه» آمده، ديدگاه بيست و دو تن از عالمان شيعه است، اعم از عالمان سلف، همچون [[شيخ صدوق]]، شيخ مفيد، سيد مرتضى و عالمان دوران معاصر همچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[خویی، ابوالقاسم|آيت‌الله خويى ]]<ref>همان</ref>.
#ارائه ديگاه عالمان شيعه: نويسنده در چاپ نخست كتاب، ديدگاه بسيارى از عالمان شيعه را بر اساس سير تاريخى منعكس ساخته بود، اما در چاپ دوم، به انعكاس اهم ديدگاه‌ها بسنده كرده است. آنچه در فصل سوم، تحت عنوان «تصريحات بزرگان شيعه» آمده، ديدگاه بيست و دو تن از عالمان شيعه است، اعم از عالمان سلف، همچون [[شيخ صدوق]]، شيخ مفيد، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و عالمان دوران معاصر همچون [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[خویی، ابوالقاسم|آيت‌الله خويى ]]<ref>همان</ref>.
#:از نكات قابل توجه آنكه نويسنده - چنان‌كه در پاورقى متن عربى كتاب آورده - براى دستيابى به ديدگاه استاد خود [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره)، از دست‌نوشته‌هاى آقاى قديرى و نيز اظهار نظر شفاهى [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] در باره چگونگى برخورد امام با مسئله تحريف و شاكله فكرى محدث نورى استفاده كرده است و اين امر از همت والاى ايشان و تتبع فراگير براى دستيابى به تفكرات صاحب‌نظران حكايت دارد <ref>همان</ref>.
#:از نكات قابل توجه آنكه نويسنده - چنان‌كه در پاورقى متن عربى كتاب آورده - براى دستيابى به ديدگاه استاد خود [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره)، از دست‌نوشته‌هاى آقاى قديرى و نيز اظهار نظر شفاهى [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله سبحانى]] در باره چگونگى برخورد امام با مسئله تحريف و شاكله فكرى محدث نورى استفاده كرده است و اين امر از همت والاى ايشان و تتبع فراگير براى دستيابى به تفكرات صاحب‌نظران حكايت دارد <ref>همان</ref>.
#اهتمام به ديدگاه خاورشناسان و نقد نظرگاه آنان: نويسنده در فصل چهارم، در مبحثى تحت عنوان «گزافه‌گويى خاورشناسان»، گفتار گلدزيهر را منعكس ساخته و ضمن تبيين خطاهاى علمى وى، در باه كتاب «بيان السعادة»، او را از اين جهت كه براى بازشناساندن نظرگاه شيعه به اين كتاب - كه نگاشته رهبر فرقه صوفيه به نام «نعمت‌اللهى» است - و نيز تفسير قمى كه استنادش به مؤلف مخدوش است، اعتماد كرده، مورد نقد قرار داده است <ref>همان، ص 156</ref>.
#اهتمام به ديدگاه خاورشناسان و نقد نظرگاه آنان: نويسنده در فصل چهارم، در مبحثى تحت عنوان «گزافه‌گويى خاورشناسان»، گفتار گلدزيهر را منعكس ساخته و ضمن تبيين خطاهاى علمى وى، در باه كتاب «بيان السعادة»، او را از اين جهت كه براى بازشناساندن نظرگاه شيعه به اين كتاب - كه نگاشته رهبر فرقه صوفيه به نام «نعمت‌اللهى» است - و نيز تفسير قمى كه استنادش به مؤلف مخدوش است، اعتماد كرده، مورد نقد قرار داده است <ref>همان، ص 156</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش