۸۱٬۹۲۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر|الأربعين (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|الأربعين (ابهام زدایی)}} | ||
{{کاربردهای دیگر|سیر و سلوک (ابهام زدایی)}} | |||
'''شرح بر مقامات اربعين يا مبانى سير و سلوك عرفانى''' اثر دكتر سيد محمد دامادى، شرح و توضيح مقامات چهلگانه عرفاست كه به زبان فارسى و در سال 1374ش نوشته شده است. | '''شرح بر مقامات اربعين يا مبانى سير و سلوك عرفانى''' اثر دكتر سيد محمد دامادى، شرح و توضيح مقامات چهلگانه عرفاست كه به زبان فارسى و در سال 1374ش نوشته شده است. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در بيان فرق ميان عارف با حكيم، به باور وى، فرق عارف با حكيم در کیفیت استدلال و راه ادراك حقايق است. حكيم با قوه عقل و استدلال منطقى پى به كشف حقايق مىبرد و عارف از راه رياضت و تهذيب نفس و صفاى باطن به كشف و شهود مىرسد. | در بيان فرق ميان عارف با حكيم، به باور وى، فرق عارف با حكيم در کیفیت استدلال و راه ادراك حقايق است. حكيم با قوه عقل و استدلال منطقى پى به كشف حقايق مىبرد و عارف از راه رياضت و تهذيب نفس و صفاى باطن به كشف و شهود مىرسد. | ||
وى بر اين باور است كه اصطلاح عارف و عرفان، در قرن سوم هجرى معمول بوده است، براى اينكه در كلمات جنيد (متوفى 280ق) اين اصطلاحات آمده و محتمل است كه ريشه اين كلمه، در قرن دوم هجرى پا گرفته باشد و اولين كسى از حكماى اسلامى كه عرفان به معنى مصطلح را داخل حكمت و فلسفه كرده، [[ | وى بر اين باور است كه اصطلاح عارف و عرفان، در قرن سوم هجرى معمول بوده است، براى اينكه در كلمات جنيد (متوفى 280ق) اين اصطلاحات آمده و محتمل است كه ريشه اين كلمه، در قرن دوم هجرى پا گرفته باشد و اولين كسى از حكماى اسلامى كه عرفان به معنى مصطلح را داخل حكمت و فلسفه كرده، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] است كه دو فصل مهم، يعنى نمط نهم و دهم كتاب «اشارات» را به شرح مقامات عارفين و اسرار كرامات و خرق عادات تخصيص داده است. | ||
در ادامه، «مقامات» و «اربعين» از نظر لغت و اصطلاح مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. مقصود نویسنده از مقامات، مفهوم آن در معنى داستانِ مسجع كوتاه يا خطبه، موعظه و روايتى كه در مجمع مردمان و مجلس عام ايراد گرديده و در ادبيات عربى، در كلام بديعالزمان همدانى و مقامات حريرى اثر قاسم بن على، آمده است. در زبان فارسى نيز، در «مقامات حميدى» قاضى حميدالدين بلخى بهكار رفته است و بنابر قول يكى از شارحان مقامات حريرى «مقصود از آن، جمع درر الفاظ و غرر بيان و لغات مشكله و نوادر كلام از منظوم و منثور...» نيست، بلكه مراد او، «مقامات در اصطلاح صوفيان» است. | در ادامه، «مقامات» و «اربعين» از نظر لغت و اصطلاح مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. مقصود نویسنده از مقامات، مفهوم آن در معنى داستانِ مسجع كوتاه يا خطبه، موعظه و روايتى كه در مجمع مردمان و مجلس عام ايراد گرديده و در ادبيات عربى، در كلام بديعالزمان همدانى و مقامات حريرى اثر قاسم بن على، آمده است. در زبان فارسى نيز، در «مقامات حميدى» قاضى حميدالدين بلخى بهكار رفته است و بنابر قول يكى از شارحان مقامات حريرى «مقصود از آن، جمع درر الفاظ و غرر بيان و لغات مشكله و نوادر كلام از منظوم و منثور...» نيست، بلكه مراد او، «مقامات در اصطلاح صوفيان» است. |