شرح بر مقامات اربعین یا مبانی سیر و سلوک عرفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲۱: خط ۲۱:
| چاپ =2
| چاپ =2
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =18063
| کتابخوان همراه نور =18063
| کتابخوان همراه نور =18063
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
   
{{کاربردهای دیگر|الأربعين (ابهام زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر|سیر و سلوک (ابهام زدایی)}}  
'''شرح بر مقامات اربعين يا مبانى سير و سلوك عرفانى''' اثر دكتر سيد محمد دامادى، شرح و توضيح مقامات چهل‌گانه عرفاست كه به زبان فارسى و در سال 1374ش نوشته شده است.
'''شرح بر مقامات اربعين يا مبانى سير و سلوك عرفانى''' اثر دكتر سيد محمد دامادى، شرح و توضيح مقامات چهل‌گانه عرفاست كه به زبان فارسى و در سال 1374ش نوشته شده است.


خط ۵۰: خط ۵۱:
نویسنده معتقد است اين‌كه بعضى خيال مى‌كنند عارف با صوفى و عرفان با تصوف يكى است، اشتباه مى‌باشد. به اعتقاد وى، درست است كه كم‌كم لفظ عارف و صوفى را به يك معنى گفته‌اند، اما در اصل، تصوف هم يكى از شعب و جلوه‌هاى عرفان محسوب مى‌شود؛ تصوف يك نحله و طريقه سير و سلوك عملى است كه از منبع عرفان سرچشمه گرفته است، اما عرفان، يك مفهوم عام كلى‌ترى بوده كه شامل تصوف و ساير نحله‌ها نيز مى‌شود و به عبارت ديگر، نسبت ما بين تصوف و عرفان، عموم و خصوص من وجه مى‌باشد، به اين معنى كه ممكن است شخص عارف باشد اما صوفى نباشد، چنان‌كه ممكن است شخص به ظاهر داخل طريقه تصوف بوده اما از عرفان بهره نبرده باشد.
نویسنده معتقد است اين‌كه بعضى خيال مى‌كنند عارف با صوفى و عرفان با تصوف يكى است، اشتباه مى‌باشد. به اعتقاد وى، درست است كه كم‌كم لفظ عارف و صوفى را به يك معنى گفته‌اند، اما در اصل، تصوف هم يكى از شعب و جلوه‌هاى عرفان محسوب مى‌شود؛ تصوف يك نحله و طريقه سير و سلوك عملى است كه از منبع عرفان سرچشمه گرفته است، اما عرفان، يك مفهوم عام كلى‌ترى بوده كه شامل تصوف و ساير نحله‌ها نيز مى‌شود و به عبارت ديگر، نسبت ما بين تصوف و عرفان، عموم و خصوص من وجه مى‌باشد، به اين معنى كه ممكن است شخص عارف باشد اما صوفى نباشد، چنان‌كه ممكن است شخص به ظاهر داخل طريقه تصوف بوده اما از عرفان بهره نبرده باشد.


در بيان فرق ميان عارف با حكيم، به باور وى، فرق عارف با حكيم در كيفيت استدلال و راه ادراك حقايق است. حكيم با قوه عقل و استدلال منطقى پى به كشف حقايق مى‌برد و عارف از راه رياضت و تهذيب نفس و صفاى باطن به كشف و شهود مى‌رسد.
در بيان فرق ميان عارف با حكيم، به باور وى، فرق عارف با حكيم در کیفیت استدلال و راه ادراك حقايق است. حكيم با قوه عقل و استدلال منطقى پى به كشف حقايق مى‌برد و عارف از راه رياضت و تهذيب نفس و صفاى باطن به كشف و شهود مى‌رسد.


وى بر اين باور است كه اصطلاح عارف و عرفان، در قرن سوم هجرى معمول بوده است، براى اينكه در كلمات جنيد (متوفى 280ق) اين اصطلاحات آمده و محتمل است كه ريشه اين كلمه، در قرن دوم هجرى پا گرفته باشد و اولين كسى از حكماى اسلامى كه عرفان به معنى مصطلح را داخل حكمت و فلسفه كرده، [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] است كه دو فصل مهم، يعنى نمط نهم و دهم كتاب «اشارات» را به شرح مقامات عارفين و اسرار كرامات و خرق عادات تخصيص داده است.
وى بر اين باور است كه اصطلاح عارف و عرفان، در قرن سوم هجرى معمول بوده است، براى اينكه در كلمات جنيد (متوفى 280ق) اين اصطلاحات آمده و محتمل است كه ريشه اين كلمه، در قرن دوم هجرى پا گرفته باشد و اولين كسى از حكماى اسلامى كه عرفان به معنى مصطلح را داخل حكمت و فلسفه كرده، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] است كه دو فصل مهم، يعنى نمط نهم و دهم كتاب «اشارات» را به شرح مقامات عارفين و اسرار كرامات و خرق عادات تخصيص داده است.


در ادامه، «مقامات» و «اربعين» از نظر لغت و اصطلاح مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. مقصود نویسنده از مقامات، مفهوم آن در معنى داستانِ مسجع كوتاه يا خطبه، موعظه و روايتى كه در مجمع مردمان و مجلس عام ايراد گرديده و در ادبيات عربى، در كلام بديع‌الزمان همدانى و مقامات حريرى اثر قاسم بن على، آمده است. در زبان فارسى نيز، در «مقامات حميدى» قاضى حميدالدين بلخى به‌كار رفته است و بنابر قول يكى از شارحان مقامات حريرى «مقصود از آن، جمع درر الفاظ و غرر بيان و لغات مشكله و نوادر كلام از منظوم و منثور...» نيست، بلكه مراد او، «مقامات در اصطلاح صوفيان» است.
در ادامه، «مقامات» و «اربعين» از نظر لغت و اصطلاح مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. مقصود نویسنده از مقامات، مفهوم آن در معنى داستانِ مسجع كوتاه يا خطبه، موعظه و روايتى كه در مجمع مردمان و مجلس عام ايراد گرديده و در ادبيات عربى، در كلام بديع‌الزمان همدانى و مقامات حريرى اثر قاسم بن على، آمده است. در زبان فارسى نيز، در «مقامات حميدى» قاضى حميدالدين بلخى به‌كار رفته است و بنابر قول يكى از شارحان مقامات حريرى «مقصود از آن، جمع درر الفاظ و غرر بيان و لغات مشكله و نوادر كلام از منظوم و منثور...» نيست، بلكه مراد او، «مقامات در اصطلاح صوفيان» است.
خط ۷۳: خط ۷۴:




 
{{تصوف و عرفان}}


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]