شرح الكنوز و بحر الرموز: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎اى' به 'ه‌اى')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
خط ۳۲: خط ۳۲:
'''شرح الكنوز و بحر الرموز'''، سروده [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|جمال‎الدین محمد پیرجمال اردستانی]] (درگذشت 879ق)، به زبان پارسی است که به تحقیق [[سروري، اميد|امید سروری]] رسیده و توسط کتابخانه موزره و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی چاپ شده است.
'''شرح الكنوز و بحر الرموز'''، سروده [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|جمال‎الدین محمد پیرجمال اردستانی]] (درگذشت 879ق)، به زبان پارسی است که به تحقیق [[سروري، اميد|امید سروری]] رسیده و توسط کتابخانه موزره و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی چاپ شده است.


«[[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال]] قسم سوم این کتاب را روح القدس نامیده است و نکته جالب اینکه اکثر شرح‎حال‎نویسان و برخى از کاتبان نسخ نام این قسم را با کل کتاب شرح الكنوز خلط کرده‎اند و کل کتاب شرح الكنوز را روح القدس نامیده‎اند؛ حتى برخى از نسخه‎نویسان براى یکدست کردن کتاب و تبدیلش به یک قسم تحت عنوان روح القدس، دست‎اندازی‎هاى فراوان و عجیبى در برخى نسخه‎ها کرده‎اند... شرح‎حال‎نویسان نیز این قسم سوم را کتابى مجزا دانسته و در معرفى آثار او، هم شرح الکنوز را برشمرده‎اند و هم روح القدس را جدا معرفى کرده‎اند. قسم اول این کتاب در سال 864 و قسم سوم آن در ابتداى ربیع‎الاول سال 865 شروع شده و چهل روز بعد در دهم ربیع‎الثانى به پایان رسیده است»<ref>مقدمه مصحح، ص79</ref>.
«[[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال]] قسم سوم این کتاب را روح القدس نامیده است و نکته جالب اینکه اکثر شرح‎حال‎نویسان و برخى از کاتبان نسخ نام این قسم را با کل کتاب شرح الكنوز خلط کرده‌اند و کل کتاب شرح الكنوز را روح القدس نامیده‌اند؛ حتى برخى از نسخه‎نویسان براى یکدست کردن کتاب و تبدیلش به یک قسم تحت عنوان روح القدس، دست‎اندازی‎هاى فراوان و عجیبى در برخى نسخه‎ها کرده‌اند... شرح‎حال‎نویسان نیز این قسم سوم را کتابى مجزا دانسته و در معرفى آثار او، هم شرح الکنوز را برشمرده‌اند و هم روح القدس را جدا معرفى کرده‌اند. قسم اول این کتاب در سال 864 و قسم سوم آن در ابتداى ربیع‎الاول سال 865 شروع شده و چهل روز بعد در دهم ربیع‎الثانى به پایان رسیده است»<ref>مقدمه مصحح، ص79</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۲: خط ۴۲:
در پیشگفتار آمده است: یکى از طرایق چهارده‎گانه منشعب از طریقه سهروردیه تحت عنوان طریقه پیرجمالیه به نام [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال اردستانی]] شناخته مى‎شود<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، ص19</ref>.
در پیشگفتار آمده است: یکى از طرایق چهارده‎گانه منشعب از طریقه سهروردیه تحت عنوان طریقه پیرجمالیه به نام [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال اردستانی]] شناخته مى‎شود<ref>ر.ک: پیشگفتار کتاب، ص19</ref>.


در این تحقیق سعى شده با بررسى همه آثار [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال اردستانی]] (که بیشترشان تصحیح و چاپ نشده و به‎صورت دست‎نویس موجودند) و همچنین با نگاه به اشاراتى که معاصرانش و تذکره‎نویسان به او و آثارش کرده‎اند، شخصیت، افکار و عقاید وى و طریقتش بهتر نمایان شود و در مرحله دوم سعى شده با ارائه یک متن تصحیح‎شده از یکى از مهم‎ترین آثار او (تحت عنوان مثنوى شرح الكنوز و بحر الرموز)، بررسى و تحقیق درباره او و طریقتش و نیز آشنایى با سبک وى در دسترسى علاقه‎مندان قرار گیرد. رساله شرح الكنوز از آثار مهم این عارف و همچنین از ‎ آثار عرفانى به‎جامانده از سده 9ق، است و تاکنون مورد توجه هیچ مصححى قرار نگرفته و کمتر محققى به آن توجه کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.
در این تحقیق سعى شده با بررسى همه آثار [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال اردستانی]] (که بیشترشان تصحیح و چاپ نشده و به‎صورت دست‎نویس موجودند) و همچنین با نگاه به اشاراتى که معاصرانش و تذکره‎نویسان به او و آثارش کرده‌اند، شخصیت، افکار و عقاید وى و طریقتش بهتر نمایان شود و در مرحله دوم سعى شده با ارائه یک متن تصحیح‎شده از یکى از مهم‎ترین آثار او (تحت عنوان مثنوى شرح الكنوز و بحر الرموز)، بررسى و تحقیق درباره او و طریقتش و نیز آشنایى با سبک وى در دسترسى علاقه‎مندان قرار گیرد. رساله شرح الكنوز از آثار مهم این عارف و همچنین از ‎ آثار عرفانى به‎جامانده از سده 9ق، است و تاکنون مورد توجه هیچ مصححى قرار نگرفته و کمتر محققى به آن توجه کرده است<ref>ر.ک: همان</ref>.


مصحح، در مقدمه‎ای مفصل به شرح زندگی و عقاید جمال‎الدین محمد اردستانی و سپس به تصحیح مثنوی شرح الكنوز و بحر الرموز پرداخته تا از این طریق بتواند عقاید و آرای او را روشن‎تر سازد.
مصحح، در مقدمه‌ای مفصل به شرح زندگی و عقاید جمال‎الدین محمد اردستانی و سپس به تصحیح مثنوی شرح الكنوز و بحر الرموز پرداخته تا از این طریق بتواند عقاید و آرای او را روشن‎تر سازد.
وی پیرامون کتاب شرح الكنوز و بحر الرموز نوشته است: «این مثنوى که بنا بر تاریخ اتمام، دومین مثنوى بلند پیرجمال، پس از کنز الدقائق است، همانند مثنوى‎هاى دیگر او هم به نظم و هم به نثر تألیف شده است. این رساله شامل سه قسم بزرگ است: قسم اول در شریعت، قسم دوم در طریقت و قسم سوم در حقیقت...
وی پیرامون کتاب شرح الكنوز و بحر الرموز نوشته است: «این مثنوى که بنا بر تاریخ اتمام، دومین مثنوى بلند پیرجمال، پس از کنز الدقائق است، همانند مثنوى‎هاى دیگر او هم به نظم و هم به نثر تألیف شده است. این رساله شامل سه قسم بزرگ است: قسم اول در شریعت، قسم دوم در طریقت و قسم سوم در حقیقت...
این کتاب از مهم‎ترین کتاب‎هاى عرفانى قرن نهم هجرى است. در سراسر این مثنوى، پیرجمال به بسط و شرح نگرش خود به هر سه قسم شریعت، طریقت و حقیقت در عرفان پرداخته و توضیح داده که وى و اهل طریقتش به این اصول چگونه مى‎نگرند و در تبیین این اصول و در نگرش به عرفان به‎عنوان یک مفهوم کلى چه عقایدى دارند و از چه رسومى پیروى مى‎کنند.
این کتاب از مهم‎ترین کتاب‎هاى عرفانى قرن نهم هجرى است. در سراسر این مثنوى، پیرجمال به بسط و شرح نگرش خود به هر سه قسم شریعت، طریقت و حقیقت در عرفان پرداخته و توضیح داده که وى و اهل طریقتش به این اصول چگونه مى‎نگرند و در تبیین این اصول و در نگرش به عرفان به‎عنوان یک مفهوم کلى چه عقایدى دارند و از چه رسومى پیروى مى‎کنند.
خط ۵۵: خط ۵۵:
===ویژگی‎هاى سبکى===
===ویژگی‎هاى سبکى===
====زبان====
====زبان====
«قسمت‎هاى منظوم این کتاب به زبان کهنه‎ترى، نسبت به مثنوى‎هاى دیگر جمالى سروده شده و برخى واژه‎ها آن‎قدر قدیمى‎اند که نمونه آنها را مى‎توان در آثار دوره سامانى و غزنوى دید؛ مثل: یکایک، ازین‎سان، استم (ستم)، شانده‎ام (نشانده‎ام)، سخون (سخن)، نارى (نیارى)، تاند (تواند)، یارد (در معناى تواند)، ناید (نیاید)، استیز (ستیز)، بو (بود)، اسپرده (سپرده)، وانگفتم (بازنگفتم)، ستاده (ایستاده)، استد (بایستد)، اوفکند (افکند)، اوفتاد (افتاد)، کجا به ‎معناى جایى که و که و... و همچنین حروف اضافه و ربط: ابر، ابا، ابى، ار، اندر، ازیرا، همى، ایدون و همى‎دون، از بسامد بالایى در این مثنوى برخوردارند. اما این واژه‎ها به‎خوبى در بحر متقارب، که این منظومه در آن سروده شده، جا افتاده‎اند و جالب اینکه در سایر مثنوى‎هاى [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال]]، به‎خصوص آنهایى که هم‎وزن مثنوى شرح الكنوز هستند، این لغات بسیار کمترند و زبان کهنه این منظومه در آنها وجود ندارد. شاید [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال]] نامأنوس بودن زبانش را فهمیده و در سایر آثار خود آن را به‎کار نبرده است. اما در بخش منثور این کتاب سبک جمالى همانند قسمت‎هاى منثور مثنوى‎هاى دیگر او و کتاب مرآة الأفراد است؛ یعنى نثرش آمیخته به ترکیبات و لغات عربى و تضمین آیات و احادیث است و اگرچه در بعضى مواقع دشوار و دیریاب مى‎شود، اما کلا ساده و روان است و با قدرى تأمل مى‎توان مطالب آن را فهمید»<ref>همان، ص80-81</ref>.
«قسمت‎هاى منظوم این کتاب به زبان کهنه‎ترى، نسبت به مثنوى‎هاى دیگر جمالى سروده شده و برخى واژه‎ها آن‎قدر قدیمى‎اند که نمونه آنها را مى‎توان در آثار دوره سامانى و غزنوى دید؛ مثل: یکایک، ازین‎سان، استم (ستم)، شانده‌ام (نشانده‌ام)، سخون (سخن)، نارى (نیارى)، تاند (تواند)، یارد (در معناى تواند)، ناید (نیاید)، استیز (ستیز)، بو (بود)، اسپرده (سپرده)، وانگفتم (بازنگفتم)، ستاده (ایستاده)، استد (بایستد)، اوفکند (افکند)، اوفتاد (افتاد)، کجا به ‎معناى جایى که و که و... و همچنین حروف اضافه و ربط: ابر، ابا، ابى، ار، اندر، ازیرا، همى، ایدون و همى‎دون، از بسامد بالایى در این مثنوى برخوردارند. اما این واژه‎ها به‎خوبى در بحر متقارب، که این منظومه در آن سروده شده، جا افتاده‌اند و جالب اینکه در سایر مثنوى‎هاى [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال]]، به‎خصوص آنهایى که هم‎وزن مثنوى شرح الكنوز هستند، این لغات بسیار کمترند و زبان کهنه این منظومه در آنها وجود ندارد. شاید [[جمالی اردستانی، جمال‌الدین محمد|پیرجمال]] نامأنوس بودن زبانش را فهمیده و در سایر آثار خود آن را به‎کار نبرده است. اما در بخش منثور این کتاب سبک جمالى همانند قسمت‎هاى منثور مثنوى‎هاى دیگر او و کتاب مرآة الأفراد است؛ یعنى نثرش آمیخته به ترکیبات و لغات عربى و تضمین آیات و احادیث است و اگرچه در بعضى مواقع دشوار و دیریاب مى‎شود، اما کلا ساده و روان است و با قدرى تأمل مى‎توان مطالب آن را فهمید»<ref>همان، ص80-81</ref>.


====برخى ویژگی‎هاى دستورى====
====برخى ویژگی‎هاى دستورى====
خط ۶۶: خط ۶۶:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
فهرست مطالب در ابتدای اثر آمده است. در تصحیح متن، «نسخه اصل به‎عنوان متن اصلى در نظر گرفته شده و سپس نسخه‎هاى دیگر با آن مطابقت داده شده‎اند و همه تفاوت‎ها در پایین صفحه آورده شده تا شبیه‎ترین نسخه نسبت به آنچه مؤلف عرضه داشته به دست آید و علاوه بر آن خواننده بتواند همانند یک منتقد تفاوت نسخه‎ها را ببیند و بتواند گزینش اصلى را در محک داورى قرار دهد»<ref>همان، ص97</ref>.
فهرست مطالب در ابتدای اثر آمده است. در تصحیح متن، «نسخه اصل به‎عنوان متن اصلى در نظر گرفته شده و سپس نسخه‎هاى دیگر با آن مطابقت داده شده‌اند و همه تفاوت‎ها در پایین صفحه آورده شده تا شبیه‎ترین نسخه نسبت به آنچه مؤلف عرضه داشته به دست آید و علاوه بر آن خواننده بتواند همانند یک منتقد تفاوت نسخه‎ها را ببیند و بتواند گزینش اصلى را در محک داورى قرار دهد»<ref>همان، ص97</ref>.
«علاوه بر این در هرجا نسخه اصل، داراى جاافتادگى، ناخوانایى، اغلاط املایى و دورى از روابط منطقى بین کلمات بوده و یا در مواردى کاتب اشتباهاتى داشته؛ مثلا مطلبى را جابه‎جا یا مکرر نوشته، ضمن اشاره به آنها همه نسخه‎هاى دیگر حتى کم‎اعتبارترین آنها در نظر گرفته شده تا گزینش نهایى به صحیح‎ترین شکل ممکن صورت بگیرد»<ref>همان، ص98</ref>.
«علاوه بر این در هرجا نسخه اصل، داراى جاافتادگى، ناخوانایى، اغلاط املایى و دورى از روابط منطقى بین کلمات بوده و یا در مواردى کاتب اشتباهاتى داشته؛ مثلا مطلبى را جابه‎جا یا مکرر نوشته، ضمن اشاره به آنها همه نسخه‎هاى دیگر حتى کم‎اعتبارترین آنها در نظر گرفته شده تا گزینش نهایى به صحیح‎ترین شکل ممکن صورت بگیرد»<ref>همان، ص98</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش