۸۱٬۸۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
||
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
جوان و بايد و نبايدهای اخلاقي | جوان و بايد و نبايدهای اخلاقي | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ | [[اسحاقی، سید حسین]] (نويسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| شابک =978-964-540-226-4 | | شابک =978-964-540-226-4 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =18497 | ||
| کتابخوان همراه نور =18497 | |||
| کد پدیدآور =02934 | | کد پدیدآور =02934 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''سرمه سعادت: جوان و باید و نبایدهای اخلاقی'''، اثر [[ | '''سرمه سعادت: جوان و باید و نبایدهای اخلاقی'''، اثر [[اسحاقی، سید حسین|سید حسین اسحاقی]]، کتابی است به زبان فارسی با موضوع اخلاق کاربردی. این اثر به بایدها و نبایدهای اخلاقی پرداخته و سعی کرده طبع جوانان جویای معارف را ارضا نماید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/14 ر.ک: دیباچه کتاب، ص14]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای دیباچه (از گروه اخلاق و اسرار مرکز تحقیقات حج)، طلوع سخن ( | کتاب دارای دیباچه (از گروه اخلاق و اسرار مرکز تحقیقات حج)، طلوع سخن (بهمنزله مقدمه) و محتوای مطالب در چهار فصل اصلی است. هرکدام از این چهار فصل، بخشهایی دارند. | ||
بهجز قرآن کریم و نهجالبلاغه، نویسنده در نگارش این اثر از 58 منبع از منابع فارسی و عربی استفاده کرده که برخی از آنها از این قرار است: کتابهای اخلاق اسلامی، مانند: آداب معاشرت مرکز تحقیقات اسلامی قم، کتابهای سیره امام خمینی، مانند: اخلاق از دیدگاه امام خمینی(ره)، اثر محمدمهدی بهداروند، برداشتهایی از سیره امام خمینی(ره)، اثر غلامعلی رجایی، پابهپای آفتاب (گفتهها و ناگفتهها از زندگی امام خمینی(ره) از امیررضا ستوده)، جهاد اکبر امام خمینی، کتابهای روایی، مثل: [[اصول کافی (ترجمه و شرح کمرهای)|اصول کافی]]، [[بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحار]]، [[تحف العقول عن آل الرسول صلىاللهعليهم|تحف العقول]]، [[توحيد مفضل|توحید مفضل]]، [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال|ثواب الأعمال و عقاب الأعمال شیخ صدوق]]، جامع أحاديث الشيعة سید حسین طباطبایی بروجردی، کتب تفسیری، چون: [[البرهان في تفسير القرآن]] هاشم بن سلیمان بحرانی، [[تفسیر نمونه]] و کتب فقهی، مانند: [[تهذيب الأحكام]] [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/183 ر.ک: کتابنامه، ص183-187]</ref>. | |||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه (طلوع سخن) با عباراتی روان و با استناد به روایات امامان معصوم(ع)، به بیان اهمیت جوانی و رعایت اخلاق در آن میپردازد. او در بخشی از مقدمه | نویسنده در مقدمه (طلوع سخن) با عباراتی روان و با استناد به روایات امامان معصوم(ع)، به بیان اهمیت جوانی و رعایت اخلاق در آن میپردازد. او در بخشی از مقدمه مینویسد: «تربیت اصولی و آموزش درست و مطمئن در جوانی بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. پیامبر اکرم(ص)، نیز بر ارزش و اهمیت دوره جوانی تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر میفرماید: «يا أباذر اغتنم خمسا قبل خمس... شبابك قبل هرمك»؛ «ای ابوذر پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و غنیمت شمار... و جوانیات را قبل از پیری». جوانی، که بهقدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمیدارد و میکوشد تا از رهگذر جوانی، توشههای گرانسنگی برای باروری و بالندگی آیندهاش برگیرد؛ از جمله گنجها و ذخیرههای دوره جوانی، خودسازی و اصلاح نفس است که پایه انسانیت بشمار میآید و تلاش در این زمینه، از سفارشهای پیاپی پیشوایان معصوم بوده است: «لا تترك الاجتهاد في إصلاح نفسك فإنه لا يعينك عليها إلا الجد»؛ «کوشش و تلاش در اصلاح درون و خودسازی را رها نکن؛ زیرا جز تلاش و جدیت، چیزی تو را در برابر نفست یاری نمیکند»»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/18 ر.ک: طلوع سخن، ص18]</ref>. | ||
نویسنده در فصل اول کتاب، نگاهی به | نویسنده در فصل اول کتاب، نگاهی به ویژگیهای جوانی کرده است، در فصل دوم هفت مورد از بایستههای اخلاقی (احترام به والدین، مهرورزی و دوستی، شادی و سرور، خوشخلقی، امر به معروف و نهی از منکر و عزتمندی) و برخی ناشایستهای اخلاقی (حسد، عجب و خودپسندی، کینهتوزی، و رازگشایی) را بیان کرده است، او در فصل سوم به بیان مسائل مربوط به جوان و اخلاق اقتصادی پرداخته و فصل چهارم را به معرفی شیوه تربیتی [[خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] برای جوانان اختصاص داده است. | ||
در بخشی از مطالب فصل دوم که به بایسته اخلاقی مهرورزی و دوستی میپردازد، بحث از لذت مهربانی، اعتدال در محبت، اهمیت دوست در اسلام و همسنخی دوستان را مطرح میکند. بخشی از مطالب این بخش چنین است: «برخی از روایات، یکی از راههای شناخت دین ومذهب افراد را شناخت دوستان آنان | در بخشی از مطالب فصل دوم که به بایسته اخلاقی مهرورزی و دوستی میپردازد، بحث از لذت مهربانی، اعتدال در محبت، اهمیت دوست در اسلام و همسنخی دوستان را مطرح میکند. بخشی از مطالب این بخش چنین است: «برخی از روایات، یکی از راههای شناخت دین ومذهب افراد را شناخت دوستان آنان میداند. رسول گرامی اسلام(ص) میفرماید: «المرء علی دين خليله فلينظر أحدكم من يخالل»؛ «هرکسی بر دین دوستش است، پس ببیند با چه کسی دوستی میکند». | ||
همچنین از نخستین راهها برای قضاوت درباره شخصیت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است. از حضرت سلیمان(ع) نقل شده است: «لا تحكموا علی رجل بشيء حتی تنظروا إلی من يصاحب فإنما يعرف الرجل بأشكاله و أقرانه و ينسب إلی أصحابه و إخوانه»؛ «درباره هیچکس قضاوت نکنید تا اینکه ببینید با چه کسی دوستی میکند؛ | همچنین از نخستین راهها برای قضاوت درباره شخصیت افراد، شناخت معاشران و دوستان آنان است. از حضرت سلیمان(ع) نقل شده است: «لا تحكموا علی رجل بشيء حتی تنظروا إلی من يصاحب فإنما يعرف الرجل بأشكاله و أقرانه و ينسب إلی أصحابه و إخوانه»؛ «درباره هیچکس قضاوت نکنید تا اینکه ببینید با چه کسی دوستی میکند؛ بهدرستی که هرکسی بهوسیله دوستانش شناخته و به آنها منسوب میشود». | ||
داشتن دوستان بد، قطعهای از آتش است؛ | داشتن دوستان بد، قطعهای از آتش است؛ چنانکه حضرت علی(ع) فرموده است: «صاحب السوء قطعة من النار»؛ «همنشین بد، پارهای از آتش [جهنم] است». | ||
امام علی(ع) در رهنمودی گهربار در | امام علی(ع) در رهنمودی گهربار در اینباره میفرماید: | ||
«لا تصحب الشرير فإن طبعك يسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم»؛ «با | «لا تصحب الشرير فإن طبعك يسرق من طبعه شرا و أنت لا تعلم»؛ «با انسانهای شرور معاشرت نکن؛ زیرا طبع تو، طبع او را میدزدد، درحالیکه تو بیخبری». | ||
صفات خوب و پسندیده نیز | صفات خوب و پسندیده نیز بهراحتی به دوستان فرد منتقل میشود. سعدی این تأثیرپذیری را بسیار زیبا به نظم درآورده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''گِلی | {{ب|''گِلی خوشبوی در حمام روزی ''|2=''رسید از دست محبوبی به دستم ''}} | ||
{{ب|''بدو گفتم که مشکی یا عبیری''|2=''که از بوی دلاویز تو مستم''}} | {{ب|''بدو گفتم که مشکی یا عبیری''|2=''که از بوی دلاویز تو مستم''}} | ||
{{ب|''بگفتا من گلی ناچیز بودم''|2=''ولیکن مدتی با گل نشستم''}} | {{ب|''بگفتا من گلی ناچیز بودم''|2=''ولیکن مدتی با گل نشستم''}} | ||
{{ب|''کمال | {{ب|''کمال همنشین در من اثر کرد''|2=''وگرنه من همان خاکم که هستم''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/45 ر.ک: متن کتاب، ص45-46]</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
وی در ادامه به لزوم همسنخی دوستان تأکید میکند و | وی در ادامه به لزوم همسنخی دوستان تأکید میکند و مینویسد: «امیر مؤمنان علی(ع) در نامهای به حارث همدانی توصیه میکند: «از همنشینی آنکه رأیش سست و کارش ناپسند است بپرهیز؛ که هرکس را از دوستان او شناسند». در حقیقت، زمانی میان دو شخص رابطه دوستی برقرار میشود که با هم، سنخیت و شباهتی داشته باشند. مولوی با اشاره به این نکته مهم چنین میسراید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' آن حکیمی گفت دیدم در تکی''|2='' | {{ب|'' آن حکیمی گفت دیدم در تکی''|2='' میدویدی زاغ با یک لکلکی''}} | ||
{{ب|'' در عجب ماندم، بجستم حالشان''|2='' تا ز قدر مشترک یابم نشان''}} | {{ب|'' در عجب ماندم، بجستم حالشان''|2='' تا ز قدر مشترک یابم نشان''}} | ||
{{ب|'' چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ''|2='' خود بدیدم هر دوان بودند لنگ''}}{{پایان شعر}} | {{ب|'' چون شدم نزدیک و من حیران و دنگ''|2='' خود بدیدم هر دوان بودند لنگ''}}{{پایان شعر}} | ||
دوستان هر فرد، بهترین محک برای شناخت شخصیت او هستند؛ برای مثال، اگر کسی با | دوستان هر فرد، بهترین محک برای شناخت شخصیت او هستند؛ برای مثال، اگر کسی با انسانهای دروغگو، چاپلوس، فریبکار و خیانتپیشه دوستی دارد، این نشانه خوبی است برای بازشناسی شخصیت او. | ||
انسانهای خوب و طاهر، هیچگاه با افراد ناباب طرح معاشرت و دوستی نمیریزند و در صورت پی بردن به اوصاف ناپسند دوستان خود، میکوشند آنان را هدایت کنند و اگر نپذیرند، قطع ارتباط میکنند. بر اثر رعایت نکردن همین امر، راه و روش زندگی پسر نوح دگرگون شد و همسنخ گمراهان و کافران گردید و راه شقاوت را بر صراط سعادت و رستگاری برگزید»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/27110/1/46 ر.ک: همان، ص46-47]</ref>. | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و فهرست منابع در انتهای آن. ارجاعات در پاورقی ذکر شده است و در مواردی | فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و فهرست منابع در انتهای آن. ارجاعات در پاورقی ذکر شده است و در مواردی انگشتشمار علاوه بر ذکر ارجاعات، به توضیح درباره مطلبی پرداخته شده است؛ مثلا به پاورقی صفحه 71 کتاب مراجعه شود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمهها و متن کتاب. | مقدمهها و متن کتاب. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
خط ۸۸: | خط ۹۰: | ||
[[رده:اسلام و مسائل اجتماعی، اسلام و مسائل اقتصاد]] | [[رده:اسلام و مسائل اجتماعی، اسلام و مسائل اقتصاد]] | ||