خلق المسلم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۳۳: خط ۳۳:
1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارش آن را نيز مشخص نكرده، يادآور شده است: «اين اثر، نقل قول‌هايى از كتاب و سنت است كه هر مسلمانى را به‌سوى فضيلت‌ها متوجه مى‌سازد؛ همان فضايلى كه با آن دين مسلمان تمام مى‌شود و دنيا و آخرتش با هم اصلاح مى‌گردد». نويسنده افزوده است: «اين نصوص را آماده ساختم و توضيح و تفسيرهاى كوتاهى بر آن افزودم تا انحراف و سقوط اخلاقى‌اى را درمان كنم كه مسلمانان در اين دوران به آن گرفتارند... و به ذكر مطالب آيات و روايات اكتفا كردم و به‌طور جانبى نيز به نقل سخنان رهبران و حكمت‌هاى حكيمان و مواعظ عابدان و عبرت‌آموختگان نپرداختم، باآنكه چنين مطالبى در ميراث فرهنگى گذشته فراوان است؛ چون من تصميم گرفتم كه فقط به شريعت مراجعه و ابعاد تربيتى آن را عرضه كنم؛ زيرا آن، راهنمايى الهى است و هر مسلمانى بايد آن را در عمل بپذيرد و اگر از آن اعراض كند، مقصّر نسبت به حقّ الله شمرده مى‌شود و تفاوت مهمى وجود دارد بين طلبيدن يك ادب و اخلاق به اين جهت كه صفتى شامل است و بين مكلف شدن به آن صفت بنا بر اينكه قانون خدايى است، مانند بقيه عبادات واجب... كتاب حاضر، دوره دوم بعد از كتاب ديگر ما به نام «عقيدة المسلم» است... در اين اثر، ترجيح داديم كه منابع نقل‌ها را برعكس روش رايج بياوريم. ما به احاديث منسوب به پيامبر(ص) در صورتى كه از قبيل روايت صحيح ذاتى يا غيرى - و يا حَسن ذاتى يا غيرى - باشد، همان‌طوركه اهل اصطلاح مى‌گويند، استشهاد مى‌كنيم و اين نقشه نگارش ماست؛ چه منابع را ذكر كنيم و چه ذكر نكنيم و سنت‌هاى منقول را از دو كتاب «تيسير الوصول» و «الترغيب و الترهيب» اقتباس كرديم و در صورت وجود منابع متعدد، به ذكر يك منبع براى هر حديث اكتفا كرديم و تلاش قابل ذكرى در اين اثر انجام نداديم، جز آنكه كوشيديم بهترها را بنويسيم و مطالب را براى خوانندگان آسان سازیم و تلاش بزرگ‌تر باقى مانده است و آن عبارت است از كوشش خواننده كه خوبى را دوست بدارد و بر طبق سنت‌هاى استوار آن قدم بردارد»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>
1. نويسنده در مقدمه‌اش كه تاريخ و مكان نگارش آن را نيز مشخص نكرده، يادآور شده است: «اين اثر، نقل قول‌هايى از كتاب و سنت است كه هر مسلمانى را به‌سوى فضيلت‌ها متوجه مى‌سازد؛ همان فضايلى كه با آن دين مسلمان تمام مى‌شود و دنيا و آخرتش با هم اصلاح مى‌گردد». نويسنده افزوده است: «اين نصوص را آماده ساختم و توضيح و تفسيرهاى كوتاهى بر آن افزودم تا انحراف و سقوط اخلاقى‌اى را درمان كنم كه مسلمانان در اين دوران به آن گرفتارند... و به ذكر مطالب آيات و روايات اكتفا كردم و به‌طور جانبى نيز به نقل سخنان رهبران و حكمت‌هاى حكيمان و مواعظ عابدان و عبرت‌آموختگان نپرداختم، باآنكه چنين مطالبى در ميراث فرهنگى گذشته فراوان است؛ چون من تصميم گرفتم كه فقط به شريعت مراجعه و ابعاد تربيتى آن را عرضه كنم؛ زيرا آن، راهنمايى الهى است و هر مسلمانى بايد آن را در عمل بپذيرد و اگر از آن اعراض كند، مقصّر نسبت به حقّ الله شمرده مى‌شود و تفاوت مهمى وجود دارد بين طلبيدن يك ادب و اخلاق به اين جهت كه صفتى شامل است و بين مكلف شدن به آن صفت بنا بر اينكه قانون خدايى است، مانند بقيه عبادات واجب... كتاب حاضر، دوره دوم بعد از كتاب ديگر ما به نام «عقيدة المسلم» است... در اين اثر، ترجيح داديم كه منابع نقل‌ها را برعكس روش رايج بياوريم. ما به احاديث منسوب به پيامبر(ص) در صورتى كه از قبيل روايت صحيح ذاتى يا غيرى - و يا حَسن ذاتى يا غيرى - باشد، همان‌طوركه اهل اصطلاح مى‌گويند، استشهاد مى‌كنيم و اين نقشه نگارش ماست؛ چه منابع را ذكر كنيم و چه ذكر نكنيم و سنت‌هاى منقول را از دو كتاب «تيسير الوصول» و «الترغيب و الترهيب» اقتباس كرديم و در صورت وجود منابع متعدد، به ذكر يك منبع براى هر حديث اكتفا كرديم و تلاش قابل ذكرى در اين اثر انجام نداديم، جز آنكه كوشيديم بهترها را بنويسيم و مطالب را براى خوانندگان آسان سازیم و تلاش بزرگ‌تر باقى مانده است و آن عبارت است از كوشش خواننده كه خوبى را دوست بدارد و بر طبق سنت‌هاى استوار آن قدم بردارد»<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-6</ref>


2. نويسنده بعد از بحثى درباره اركان اسلام و مبادى اخلاق و اينكه ضعف اخلاق هر انسانى، نشانه ضعف ايمان اوست و انسان در بين خير و شر، حق انتخاب دارد و گاهى جرم‌هاى اخلاقى از جرائمى است كه حدّ شرعى به آن تعلق مى‌گيرد، تحت اين عنوان كه دايره اخلاق شامل همه مى‌شود، افزوده است كه گاهى دينى، مراسم خاصى دارد كه ويژه دين‌داران همان دين است و ربطى به ديگران ندارد و بدون ترديد در اسلام نيز عباداتى هست كه مسلمانان بايد انجام دهند و ارتباطى به ديگران ندارد، وليكن آموزه‌هاى اخلاقى از اين‌گونه نيست و مسلمان، مكلف است كه با همه اهل زمين، با فضيلت‌هايى اخلاقى برخورد كند؛ فضيلت‌هايى كه شكى در آن نيست. صدق، واجب است بر مسلمان در مواجهه با مسلمان و غير مسلمان و...<ref>ر.ک: متن كتاب، ص7-35</ref>
2. نويسنده بعد از بحثى درباره اركان اسلام و مبادى اخلاق و اينكه ضعف اخلاق هر انسانى، نشانه ضعف ايمان اوست و انسان در بين خير و شر، حق انتخاب دارد و گاهى جرم‌هاى اخلاقى از جرائمى است كه حدّ شرعى به آن تعلق مى‌گيرد، تحت اين عنوان كه دايره اخلاق شامل همه مى‌شود، افزوده است كه گاهى دينى، مراسم خاصى دارد كه ويژه دين‌داران همان دين است و ربطى به ديگران ندارد و بدون ترديد در اسلام نيز عباداتى هست كه مسلمانان بايد انجام دهند و ارتباطى به ديگران ندارد، وليكن آموزه‌هاى اخلاقى از اين‌گونه نيست و مسلمان، مكلف است كه با همه اهل زمين، با فضيلت‌هايى اخلاقى برخورد كند؛ فضيلت‌هايى كه شكى در آن نيست. صدق، واجب است بر مسلمان در مواجهه با مسلمان و غير مسلمان و..<ref>ر.ک: متن كتاب، ص7-35</ref>


3. همچنين نويسنده، در بحثى تحت عنوان «علم و عقل»، يادآور شده است: طبيعت اسلام بر امت مسلمان واجب مى‌كند كه امتى جوياى دانش باشد كه نسبت اهل فرهنگ و فرهيختگان در بين آنان بالاست و نسبت ديگران در آن پايين است يا اساسا هيچ موجود نيست. چون حقيقت‌هاى اين دين، معارفى است كه از كتاب حكيم استخراج مى‌شود، نه آداب و طريقتى كه از راه وراثت منتقل مى‌شود و...<ref>ر.ک: همان، ص226</ref>
3. همچنين نويسنده، در بحثى تحت عنوان «علم و عقل»، يادآور شده است: طبيعت اسلام بر امت مسلمان واجب مى‌كند كه امتى جوياى دانش باشد كه نسبت اهل فرهنگ و فرهيختگان در بين آنان بالاست و نسبت ديگران در آن پايين است يا اساسا هيچ موجود نيست. چون حقيقت‌هاى اين دين، معارفى است كه از كتاب حكيم استخراج مى‌شود، نه آداب و طريقتى كه از راه وراثت منتقل مى‌شود و..<ref>ر.ک: همان، ص226</ref>


4. نويسنده، تأكيد كرده است: اسلام دينى است كه ارزش وقت را مى‌شناسد و حساسيت و سرنوشت‌سازى زمان را مى‌داند و اين حكمت گران‌بها را مورد تأكيد قرار مى‌دهد كه فرصت همچون شمشير است كه اگر آن را قطع نكنى، آن، تو را قطع خواهد كرد... و اسلام، عبادات بزرگش را بر اجزاى روز و فصول سال توزيع كرده است و نمازهاى پنج‌گانه، همه شبانه‌روز را شامل مى‌شود...<ref>ر.ک: همان، ص235-236</ref>
4. نويسنده، تأكيد كرده است: اسلام دينى است كه ارزش وقت را مى‌شناسد و حساسيت و سرنوشت‌سازى زمان را مى‌داند و اين حكمت گران‌بها را مورد تأكيد قرار مى‌دهد كه فرصت همچون شمشير است كه اگر آن را قطع نكنى، آن، تو را قطع خواهد كرد... و اسلام، عبادات بزرگش را بر اجزاى روز و فصول سال توزيع كرده است و نمازهاى پنج‌گانه، همه شبانه‌روز را شامل مى‌شود..<ref>ر.ک: همان، ص235-236</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش