جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام'''، متن تنظیم‌شده 4 جلسه سخنرانی اسلام‌شناس معاصر، [[مطهری، مرتضی|مرتضی مطهری]] (1298 -1358ش)، در حسینیه ارشاد (تهران)، رمضان سال 1346ش. درباره شخصیت فوق‌العاده امیرالمؤمنین(ع) است. در این اثر، دونیرویی بودن آن امام تبیین شده است.
'''جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام'''، متن تنظیم‌شده 4 جلسه سخنرانی اسلام‌شناس معاصر، [[مطهری، مرتضی|مرتضی مطهری]] (1298 -1358ش)، در حسینیه ارشاد (تهران)، رمضان سال 1346ش. درباره شخصیت فوق‌العاده [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین(ع)]] است. در این اثر، دونیرویی بودن آن امام تبیین شده است.


==استقبال مردمی==
==استقبال مردمی==
خط ۳۳: خط ۳۳:
این کتاب از یک مقدمه و دو  بخش تنظیم است:
این کتاب از یک مقدمه و دو  بخش تنظیم است:


#کلیاتی درباره جذب و دفع<ref>متن کتاب، ص15-31</ref>، مطهری با بیان اینکه قانون «جذب و دفع» یک قانون عمومى است که بر سرتاسر نظام آفرینش حکومت مى‏کند، انسانها را از این نظر به چهار گروه تقسیم کرده وافزوده است: على از مردانى است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه ودافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار جاذبه و دافعه‏اى به نیرومندى جاذبه و دافعه على پیدا نکنیم.<ref>همان، ص20- 29.</ref>
#کلیاتی درباره جذب و دفع<ref>متن کتاب، ص15-31</ref>، [[مطهری، مرتضی|مطهری]] با بیان اینکه قانون «جذب و دفع» یک قانون عمومى است که بر سرتاسر نظام آفرینش حکومت مى‏‌کند، انسانها را از این نظر به چهار گروه تقسیم کرده وافزوده است: [[امام علی علیه‌السلام|على]] از مردانى است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه ودافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار جاذبه و دافعه‌‏اى به نیرومندى جاذبه و دافعه على پیدا نکنیم.<ref>همان، ص20- 29.</ref>
#جاذبه علی علیه‌السلام<ref>همان، ص33-95</ref>، مطهری می‌گوید: على مقیاس و میزانى است براى سنجش فطرتها و سرشتها. آن که فطرتى سالم و سرشتى پاک دارد از وى نمى‏رنجد و لو اینکه شمشیرش بر او فرود آید، و آن که فطرتى آلوده دارد به او علاقه‏مند نگردد و لو اینکه احسانش کند، چون على جز تجسم حقیقت چیزى نیست.<ref>همان، ص41</ref>
#جاذبه علی علیه‌السلام<ref>همان، ص33-95</ref>، [[مطهری، مرتضی|مطهری]] می‌گوید: على مقیاس و میزانى است براى سنجش فطرتها و سرشتها. آن که فطرتى سالم و سرشتى پاک دارد از وى نمى‏رنجد و لو اینکه شمشیرش بر او فرود آید، و آن که فطرتى آلوده دارد به او علاقه‌‏مند نگردد و لو اینکه احسانش کند، چون [[امام علی علیه‌السلام|على]] جز تجسم حقیقت چیزى نیست.<ref>همان، ص41</ref>
#دافعه علی علیه‌السلام، دراین بخش، بااشاره به دشمن‌سازی آنحضرت در طول زندگی، سه گروه (قاسطین، ناکثین ومارقین) به عنوان دشمنان حضرت علی(ع) در دوران خلافتش معرفی شده‌اند.<ref>همان، ص97- 160</ref>
#دافعه [[امام علی علیه‌السلام|علی علیه‌السلام]]، دراین بخش، بااشاره به دشمن‌سازی آنحضرت در طول زندگی، سه گروه (قاسطین، ناکثین ومارقین) به عنوان دشمنان [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] در دوران خلافتش معرفی شده‌اند.<ref>همان، ص97- 160</ref>


نویسنده، بسنده کردن در بخش دوم به بحث از خوارج (مارقین) را به عنوان یکی از نواقص کتاب خودش یاد کرده، زیرا طبقات دیگری نیز هستند که مشمول دافعه حضرت علی(ع) می‌شوند.<ref>مقدمه کتاب، ص13</ref>
نویسنده، بسنده کردن در بخش دوم به بحث از خوارج (مارقین) را به عنوان یکی از نواقص کتاب خودش یاد کرده، زیرا طبقات دیگری نیز هستند که مشمول دافعه [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] می‌شوند.<ref>مقدمه کتاب، ص13</ref>


==راز محبوبیت جهانی==
==راز محبوبیت جهانی==
نویسنده می‌پرسد: چرا على(ع) محبوب دلها و معشوق انسانهاست؟ او بعد از ذکر عواملی مانند  فداکاری، آزادگی، حکمت، عدالت، شجاعت و سخاوت، آن را به تنهایی پاسخ صحیح ندانسته و سرانجام تصریح می‌کند: على از آن نظر محبوب است که پیوند الهى دارد. دلهاى ما به‏طور ناخودآگاه در اعماق خویش با حق پیوستگى دارد، و چون على را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق مى‏یابند به او عشق مى‏ورزند. در حقیقت پشتوانه عشق على پیوند جانها با حضرت حق است که براى همیشه در فطرتها نهاده شده، و چون فطرتها جاودانى است، مهر على نیز جاودان است.<ref>همان، ص91- 92</ref>
نویسنده می‌پرسد: چرا [[امام علی علیه‌السلام|على(ع)]] محبوب دلها و معشوق انسانهاست؟ او بعد از ذکر عواملی مانند  فداکاری، آزادگی، حکمت، عدالت، شجاعت و سخاوت، آن را به تنهایی پاسخ صحیح ندانسته و سرانجام تصریح می‌کند: على از آن نظر محبوب است که پیوند الهى دارد. دلهاى ما به‌‏طور ناخودآگاه در اعماق خویش با حق پیوستگى دارد، و چون على را آیت بزرگ حق و مظهر صفات حق مى‌‏یابند به او عشق مى‏ورزند. در حقیقت پشتوانه عشق على پیوند جانها با حضرت حق است که براى همیشه در فطرتها نهاده شده، و چون فطرتها جاودانى است، مهر على نیز جاودان است.<ref>همان، ص91- 92</ref>


==پانویس==
==پانویس==