تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى'
جز (Hbaghizadeh@noornet.net صفحهٔ تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به تهذيب الأخلاق و تطهير الأعراق منتقل کرد)
جز (جایگزینی متن - 'فارابى' به 'فارابى')
خط ۸۴: خط ۸۴:
مى‌دانيم كه مؤلف با جريان‌هاى فكرى ساسانى و سنت اندرزنامه‌نويسى ايرانى نيز آشنايى ژرفى داشته است و ترجمه عربى شمارى از آثار ايرانى مانند ايتاكار بزرگمهر را در جاويدان‌خرد او مى‌توان ديد.
مى‌دانيم كه مؤلف با جريان‌هاى فكرى ساسانى و سنت اندرزنامه‌نويسى ايرانى نيز آشنايى ژرفى داشته است و ترجمه عربى شمارى از آثار ايرانى مانند ايتاكار بزرگمهر را در جاويدان‌خرد او مى‌توان ديد.


منابع اسلامى و عربى نويسنده، شامل قرآن كريم، احاديث پيامبر(ص)، آثار لغت‌نويسان عرب و به‌ويژه بصرى‌ها، آثار ادبى مانند ديوان متنبى و ابن رومى، رسائل جابر و رازى و فارابى و رساله دفع الاحزان كِندى بوده و سخنان زاهدان نامور مانند حسن بصرى را در بر مى‌گيرد.
منابع اسلامى و عربى نويسنده، شامل قرآن كريم، احاديث پيامبر(ص)، آثار لغت‌نويسان عرب و به‌ويژه بصرى‌ها، آثار ادبى مانند ديوان متنبى و ابن رومى، رسائل جابر و رازى و [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و رساله دفع الاحزان كِندى بوده و سخنان زاهدان نامور مانند حسن بصرى را در بر مى‌گيرد.


وجود نسخه‌هاى فراوان تهذيب الاخلاق، از شهرت اين كتاب در روزگار پس از ابوعلى خبر مى‌دهد.
وجود نسخه‌هاى فراوان تهذيب الاخلاق، از شهرت اين كتاب در روزگار پس از ابوعلى خبر مى‌دهد.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
اين دريافت مدنى از فضيلت‌هاى انسانى نزد نويسنده بدان پايه ارجمند است كه آن را از حوزه اخلاق فراتر مى‌برد و به ديانت و شريعت تعميم مى‌دهد. در نظر نويسنده، همچنان كه فلسفه، يگانه آموزش حقيقى و راه رستگارى و نجات است، «ادب الشريعة» نيز انتقال‌دهنده حقيقت به‌صورت گزاره‌هاى دينى است (تهذيب، 64) و آن را با نقش قوانين يونانى در نواميس افلاطون و با نوع موسيقى مباح در جمهوريت او مى‌توان تطبيق داد.
اين دريافت مدنى از فضيلت‌هاى انسانى نزد نويسنده بدان پايه ارجمند است كه آن را از حوزه اخلاق فراتر مى‌برد و به ديانت و شريعت تعميم مى‌دهد. در نظر نويسنده، همچنان كه فلسفه، يگانه آموزش حقيقى و راه رستگارى و نجات است، «ادب الشريعة» نيز انتقال‌دهنده حقيقت به‌صورت گزاره‌هاى دينى است (تهذيب، 64) و آن را با نقش قوانين يونانى در نواميس افلاطون و با نوع موسيقى مباح در جمهوريت او مى‌توان تطبيق داد.


نويسنده بر آن است كه شريعت، نفوس جوانان را به پذيرش حكمت و طلب فضايل و رسيدن به سعادت انسانى از راه انديشه درست و سنجش صحيح آماده مى‌سازد. اين نظر بى‌گمان با آموزه‌هاى فارابى در باره بايستگى و وجوب آموزش دينى به جوانان و پيش‌شرط بودن تربيت دينى براى مطالعه اخلاق فلسفى مناسبت دارد و ريشه‌هاى نظرى آن را تا «اخلاق نيكُماخس» ارسطو مى‌توان پى گرفت. اين اصرار نويسنده بر هماهنگى دين و فلسفه تا آنجاست كه حتى آموزه‌هاى شريعت را بر اساس مفاهيم يونانى انس طبيعى و جامعه‌پذيرى طبيعى تفسير مى‌كند.
نويسنده بر آن است كه شريعت، نفوس جوانان را به پذيرش حكمت و طلب فضايل و رسيدن به سعادت انسانى از راه انديشه درست و سنجش صحيح آماده مى‌سازد. اين نظر بى‌گمان با آموزه‌هاى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در باره بايستگى و وجوب آموزش دينى به جوانان و پيش‌شرط بودن تربيت دينى براى مطالعه اخلاق فلسفى مناسبت دارد و ريشه‌هاى نظرى آن را تا «اخلاق نيكُماخس» ارسطو مى‌توان پى گرفت. اين اصرار نويسنده بر هماهنگى دين و فلسفه تا آنجاست كه حتى آموزه‌هاى شريعت را بر اساس مفاهيم يونانى انس طبيعى و جامعه‌پذيرى طبيعى تفسير مى‌كند.


نويسنده با جمع رأى افلاطون در باره سعادت كامل و نظر ارسطو در باره ممكن بودن دستيابى به سعادت در حيات دنيوى، به دو نوع سعادت دنيوى و اخروى قائل است و دستيابى به سعادت تام را منوط به تحصيل هر دوى آن‌ها مى‌داند و بدين‌سان، كمال سعادت آدمى را هم نظرى و هم عملى به شمار مى‌آورد. البته او با در نظر گرفتن مراتب انسانيت، از ساكنان اقليم‌هاى نامعتدل جهان متمدن، به‌عنوان انسان‌هايى با عقل كم و از ساكنان اقليم‌هاى معتدل به‌عنوان دارندگان طبع سليم و مستعد پذيرش صورت عقل ياد مى‌كند (تهذيب، 62 - 63).
نويسنده با جمع رأى افلاطون در باره سعادت كامل و نظر ارسطو در باره ممكن بودن دستيابى به سعادت در حيات دنيوى، به دو نوع سعادت دنيوى و اخروى قائل است و دستيابى به سعادت تام را منوط به تحصيل هر دوى آن‌ها مى‌داند و بدين‌سان، كمال سعادت آدمى را هم نظرى و هم عملى به شمار مى‌آورد. البته او با در نظر گرفتن مراتب انسانيت، از ساكنان اقليم‌هاى نامعتدل جهان متمدن، به‌عنوان انسان‌هايى با عقل كم و از ساكنان اقليم‌هاى معتدل به‌عنوان دارندگان طبع سليم و مستعد پذيرش صورت عقل ياد مى‌كند (تهذيب، 62 - 63).
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش