تمهيد القواعد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۵۱: خط ۵۱:
'''تمهيد القواعد'''، نوشته [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد |صائن الدين بن تركه اصفهانى]] است و شرح «قواعد التوحيد» تأليف افضل الدين محمد تركه مى‌باشد.
'''تمهيد القواعد'''، نوشته [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد |صائن الدين بن تركه اصفهانى]] است و شرح «قواعد التوحيد» تأليف افضل الدين محمد تركه مى‌باشد.


در مقدمه كتاب، در مورد عنوان و نام آن چنين آمده است: «و قد سمى بعد فراغه بكتاب التمهيد في شرح رسالة قواعد التوحيد». <ref>ص 11</ref>بنابراين، عنوان اصلى كتاب، «التمهيد في شرح رسالة قواعد التوحيد» است كه بعدها به «تمهيد القواعد» شهرت يافت.
در مقدمه كتاب، در مورد عنوان و نام آن چنين آمده است: «و قد سمى بعد فراغه بكتاب التمهيد في شرح رسالة قواعد التوحيد».<ref>ص 11</ref>بنابراين، عنوان اصلى كتاب، «التمهيد في شرح رسالة قواعد التوحيد» است كه بعدها به «تمهيد القواعد» شهرت يافت.


عبارت مؤلف، حاكى از اين است كه اين عنوان از ابتداى تأليف در نظرش نبوده و پس از پايان يافتن كتاب و مناسبتى كه بين شرح و متن، پديدار گشته، آن را به اين نام ناميده است؛ هرچند، تعبير «قد سمى بعد فراغه...»، روشن نمى‌سازد كه مؤلف، خود، اين نام را بر كتاب نهاده يا به پيشنهاد ديگران اين عنوان انتخاب گرديده است.
عبارت مؤلف، حاكى از اين است كه اين عنوان از ابتداى تأليف در نظرش نبوده و پس از پايان يافتن كتاب و مناسبتى كه بين شرح و متن، پديدار گشته، آن را به اين نام ناميده است؛ هرچند، تعبير «قد سمى بعد فراغه...»، روشن نمى‌سازد كه مؤلف، خود، اين نام را بر كتاب نهاده يا به پيشنهاد ديگران اين عنوان انتخاب گرديده است.
خط ۵۹: خط ۵۹:
اين كتاب، شرحى غير مزجى است به طريق «قال - أقول» بر رساله ارزش‌مند «قواعد التوحيد» تأليف ابوحامد محمد اصفهانى، مشهور به تُركه، مؤلف «الحكمة المنيعة و الحكمة الرشيدية و الاعتماد الكبير» كه از حكماى بزرگ مشاء در عصر خود بوده و سرانجام به روش عرفان و تصوف روى آورده و آثار ارزش‌مندى در اين رشته پديد آورده است كه رساله «توحيد القواعد» از آن جمله است.
اين كتاب، شرحى غير مزجى است به طريق «قال - أقول» بر رساله ارزش‌مند «قواعد التوحيد» تأليف ابوحامد محمد اصفهانى، مشهور به تُركه، مؤلف «الحكمة المنيعة و الحكمة الرشيدية و الاعتماد الكبير» كه از حكماى بزرگ مشاء در عصر خود بوده و سرانجام به روش عرفان و تصوف روى آورده و آثار ارزش‌مندى در اين رشته پديد آورده است كه رساله «توحيد القواعد» از آن جمله است.


شارح در معرفى اين رساله مى‌گويد: «و أما الرسالة التي صنفها مولاي و جدي، أبو حامد محمد الأصفهاني، المشتهر بتُركه (قدس سره)؛ فإنه مع جعلها مشتملة على البراهين القاطعة و الحجج الساطعة على أصل المسئلة وفق ما ذهب إليه المحققون قد بالغ في دفع تلك الشبهات بلطائف بيانه و بذل الجهد في إماطة تلك الأذيات بمكابس تبيانه بحيث لا يبقى لمن له أدنى دربة في العقليات شائبة خدشة فى ما هو الحق من تلك اليقينيات، لكن لبعد غوره في الحكميات و علو طوره في البرهانيات، قد قصرت فهوم أكثر المستفيدين عن مرامي مقاصده المنيعة...». <ref>ص 10</ref>
شارح در معرفى اين رساله مى‌گويد: «و أما الرسالة التي صنفها مولاي و جدي، أبو حامد محمد الأصفهاني، المشتهر بتُركه (قدس سره)؛ فإنه مع جعلها مشتملة على البراهين القاطعة و الحجج الساطعة على أصل المسئلة وفق ما ذهب إليه المحققون قد بالغ في دفع تلك الشبهات بلطائف بيانه و بذل الجهد في إماطة تلك الأذيات بمكابس تبيانه بحيث لا يبقى لمن له أدنى دربة في العقليات شائبة خدشة فى ما هو الحق من تلك اليقينيات، لكن لبعد غوره في الحكميات و علو طوره في البرهانيات، قد قصرت فهوم أكثر المستفيدين عن مرامي مقاصده المنيعة...».<ref>ص 10</ref>


بر طبق اين بيان، رساله «قواعد التوحيد» مهم‌ترين مسئله را در عرفان نظرى كه توحيد وجود است، با ادله و براهين روشن و قطعى به اثبات رسانده و شبهات و ايراداتى را كه پيرامون اين مسئله موجود است دفع نموده و راه را براى فهم درست آن هموار ساخته است.
بر طبق اين بيان، رساله «قواعد التوحيد» مهم‌ترين مسئله را در عرفان نظرى كه توحيد وجود است، با ادله و براهين روشن و قطعى به اثبات رسانده و شبهات و ايراداتى را كه پيرامون اين مسئله موجود است دفع نموده و راه را براى فهم درست آن هموار ساخته است.
خط ۷۶: خط ۷۶:
#عميق بودن رساله «قواعد التوحيد»؛ به‌گونه‌اى كه بسيارى از استفاده كنندگان، از فهم مقاصد و مبانى آن ناتوانند.
#عميق بودن رساله «قواعد التوحيد»؛ به‌گونه‌اى كه بسيارى از استفاده كنندگان، از فهم مقاصد و مبانى آن ناتوانند.


شارح پس از اشاره پراكنده به موارد ذكر شده، مى‌گويد: «فحاولت حين مذاكراتي مع بعض المشاركين في التحصيل من خلص الإخوان أن أكشف قناع الإيجاز عن وجوه مخدرات تلك العبارة بأوضح بيان، تعميما لقواعدها المنيفة و تتميما لعوائدها الشريفة، مشيرا إلى معظم أصول أهل الكشف و أمهات قواعدهم، موميا إلى معاقد تلك المباحث و كليات مقاصدهم حافظا للألفاظ المتداولة بينهم و عباراتهم، مراعيا للمناسبات المعتبرة بين مصطلحاتهم و مستعاراتهم حذرا من أن يفهم خلاف المراد، فينقضي إلى الحبط في البحث و الفساد». <ref>ص 10</ref>
شارح پس از اشاره پراكنده به موارد ذكر شده، مى‌گويد: «فحاولت حين مذاكراتي مع بعض المشاركين في التحصيل من خلص الإخوان أن أكشف قناع الإيجاز عن وجوه مخدرات تلك العبارة بأوضح بيان، تعميما لقواعدها المنيفة و تتميما لعوائدها الشريفة، مشيرا إلى معظم أصول أهل الكشف و أمهات قواعدهم، موميا إلى معاقد تلك المباحث و كليات مقاصدهم حافظا للألفاظ المتداولة بينهم و عباراتهم، مراعيا للمناسبات المعتبرة بين مصطلحاتهم و مستعاراتهم حذرا من أن يفهم خلاف المراد، فينقضي إلى الحبط في البحث و الفساد».<ref>ص 10</ref>


==ويژگى‌هاى اين شرح==
==ويژگى‌هاى اين شرح==
خط ۸۲: خط ۸۲:


#چنان‌كه قبلا اشاره شد شارح در اين كتاب به روش غير مزجى و به طريق «قال - أقول»، به شرح و بسط مضامين رساله قواعد التوحيد پرداخته است؛
#چنان‌كه قبلا اشاره شد شارح در اين كتاب به روش غير مزجى و به طريق «قال - أقول»، به شرح و بسط مضامين رساله قواعد التوحيد پرداخته است؛
#تكيه بر توضيح عبارات متن، از ويژگى‌هاى مقبوليت هر شرح است كه اين خصوصيت، در «تمهيد القواعد» به‌خوبى رعايت شده است؛ شارح، در اشاره به اين خصوصيت مى‌گويد: «فحاولت... أن أكشف قناع الإيجاز عن وجوه مخدرات تلك العبارة بأوضح بيان». <ref>تمهيد القواعد، ص 10</ref>
#تكيه بر توضيح عبارات متن، از ويژگى‌هاى مقبوليت هر شرح است كه اين خصوصيت، در «تمهيد القواعد» به‌خوبى رعايت شده است؛ شارح، در اشاره به اين خصوصيت مى‌گويد: «فحاولت... أن أكشف قناع الإيجاز عن وجوه مخدرات تلك العبارة بأوضح بيان».<ref>تمهيد القواعد، ص 10</ref>
#شارح به تبع متن، در هر مسئله، در صورتى كه شبهات و ايراداتى وجود داشته باشد، در حد امكان به اتقان و استحكام آن شبهات پرداخته و بر آنها اقامه دليل نموده و سپس ضعف آنها را آشكار ساخته و چنان بحث را پيش برده كه راه هر گونه توجيه و انكار، بر اشكال كنندگان بسته شود؛
#شارح به تبع متن، در هر مسئله، در صورتى كه شبهات و ايراداتى وجود داشته باشد، در حد امكان به اتقان و استحكام آن شبهات پرداخته و بر آنها اقامه دليل نموده و سپس ضعف آنها را آشكار ساخته و چنان بحث را پيش برده كه راه هر گونه توجيه و انكار، بر اشكال كنندگان بسته شود؛
#:در ارتباط با اين خصوصيت، شارح، در مورد ماتن مى‌گويد: «اعلم أن من عادة المصنف، كما علم من تصفح كلامه في سائر كتبه، أن يقرر أولا عند إثبات المطالب النظرية، كلام الخصم بما استدل به عليه بأوثق بيان و يجتهد في تأسيس قواعده و تشييد معاقده حسب الإمكان، ثم يشرع ثانيا في تبيين موارد شكوكه و مشتبهاته و قطع مواد شبهاته، فأراد أن يسلك في هذه الرسالة مسلكه المعتاد». <ref>تمهيد القواعد، ص 49</ref>
#:در ارتباط با اين خصوصيت، شارح، در مورد ماتن مى‌گويد: «اعلم أن من عادة المصنف، كما علم من تصفح كلامه في سائر كتبه، أن يقرر أولا عند إثبات المطالب النظرية، كلام الخصم بما استدل به عليه بأوثق بيان و يجتهد في تأسيس قواعده و تشييد معاقده حسب الإمكان، ثم يشرع ثانيا في تبيين موارد شكوكه و مشتبهاته و قطع مواد شبهاته، فأراد أن يسلك في هذه الرسالة مسلكه المعتاد».<ref>تمهيد القواعد، ص 49</ref>
#در موارد لزوم به نقل قول از بزرگان حكمت و عرفان پرداخته و با تمسك به اقوال آنان، زمينه را براى فهم مقاصد كتاب و قبول آنها از طرف مخاطبان كه بيشتر، اهل نظر هستند، فراهم نموده است، زيرا كه عادت اهل نظر بر اين است كه استناد به اقوال بزرگان در هر مطلبى، موجب اطمينان و اعتماد آنان گرديده و قبول آن را براى آنها آسان مى‌سازد؛ شارح در مقدمه كتاب مى‌گويد: «و اعلم أن أكثر مباحث هذا الكتاب لبعده عن الطبايع و غرابته عن الأذهان، منطوية على نصوص المشايخ، لما أنها عرضة لأنظار أهل الاستدلال و قل‌ما يوجد فيهم الناقد البصير، فلا بد من التعرض فيها لما يصلح لأن يستند إليه و يعتمد عليه على ما اقتضت عادتهم و جرت عليه استفادتهم و إفادتهم، ليطمئن به قلوبهم بعض الاطمئنان». <ref>تمهيد القواعد، ص 31</ref>
#در موارد لزوم به نقل قول از بزرگان حكمت و عرفان پرداخته و با تمسك به اقوال آنان، زمينه را براى فهم مقاصد كتاب و قبول آنها از طرف مخاطبان كه بيشتر، اهل نظر هستند، فراهم نموده است، زيرا كه عادت اهل نظر بر اين است كه استناد به اقوال بزرگان در هر مطلبى، موجب اطمينان و اعتماد آنان گرديده و قبول آن را براى آنها آسان مى‌سازد؛ شارح در مقدمه كتاب مى‌گويد: «و اعلم أن أكثر مباحث هذا الكتاب لبعده عن الطبايع و غرابته عن الأذهان، منطوية على نصوص المشايخ، لما أنها عرضة لأنظار أهل الاستدلال و قل‌ما يوجد فيهم الناقد البصير، فلا بد من التعرض فيها لما يصلح لأن يستند إليه و يعتمد عليه على ما اقتضت عادتهم و جرت عليه استفادتهم و إفادتهم، ليطمئن به قلوبهم بعض الاطمئنان».<ref>تمهيد القواعد، ص 31</ref>
#در توضيح مباحث متن تلاش شده است مبانى حكمى و عرفانى آن مورد بررسى قرار گيرد تا از طريق توضيح و تبيين مبانى، فهم مقاصد كتاب آسان گردد؛ <ref>تمهيد القواعد، ص 10</ref>
#در توضيح مباحث متن تلاش شده است مبانى حكمى و عرفانى آن مورد بررسى قرار گيرد تا از طريق توضيح و تبيين مبانى، فهم مقاصد كتاب آسان گردد؛<ref>تمهيد القواعد، ص 10</ref>
#در صورتى كه مقاصد متن به استدلالى جز آنچه ماتن آورده نيازمند باشد، شارح به بيان آن استدلال‌ها پرداخته است و نيز شبهات و ايراداتى را كه ديگران مطرح نموده‌اند و يا قابل طرح است، پاسخ مى‌گويد؛
#در صورتى كه مقاصد متن به استدلالى جز آنچه ماتن آورده نيازمند باشد، شارح به بيان آن استدلال‌ها پرداخته است و نيز شبهات و ايراداتى را كه ديگران مطرح نموده‌اند و يا قابل طرح است، پاسخ مى‌گويد؛
#تلفيق شهود و برهان از شيوه‌هايى است كه شارح در اكثر تأليفات خود به كار گرفته و در اين كتاب نيز اين شيوه به‌خوبى نمايان است؛ روشى كه براى قابل فهم شدن حقايق عرفانى، بسيار مؤثر است و ماتن نيز بر اهميت آن تأكيد نموده و مى‌گويد: «و أردنا أن نقرر تلك المسئلة على طريق المناظرين و أن نسلك مسلك المناظرة مع الطاعنين و نثبتها بحجج قوية ندفع بها عنها طعن المنكرين و نشد بها رغبة الطالبين». <ref>تمهيد القواعد، ص 54</ref>
#تلفيق شهود و برهان از شيوه‌هايى است كه شارح در اكثر تأليفات خود به كار گرفته و در اين كتاب نيز اين شيوه به‌خوبى نمايان است؛ روشى كه براى قابل فهم شدن حقايق عرفانى، بسيار مؤثر است و ماتن نيز بر اهميت آن تأكيد نموده و مى‌گويد: «و أردنا أن نقرر تلك المسئلة على طريق المناظرين و أن نسلك مسلك المناظرة مع الطاعنين و نثبتها بحجج قوية ندفع بها عنها طعن المنكرين و نشد بها رغبة الطالبين».<ref>تمهيد القواعد، ص 54</ref>


=== دست‌نوشت‌ها و چاپ‌هاى «تمهيد القواعد» ===
=== دست‌نوشت‌ها و چاپ‌هاى «تمهيد القواعد» ===
خط ۹۴: خط ۹۴:
با توجه به اينكه كتاب «تمهيد القواعد»، مدت‌ها در حوزه‌هاى اصفهان و تهران و قم از متون آموزشى عرفان نظرى بوده، نسخه‌هايى از آن توسط علاقه‌مندان به اين رشته استنساخ گشته و دست‌نوشت‌هاى متعددى از آن به جاى مانده است. يكى از دست‌نوشت‌ها، دست‌نوشتى است كه در حوزه تهران تدريس مى‌شده و همين نسخه را مرحوم حاج شيخ احمد شيرازى، در سال 1315ق، به چاپ رسانيده است كه اغلاط و افتادگى‌هاى فراوانى در آن وجود دارد.
با توجه به اينكه كتاب «تمهيد القواعد»، مدت‌ها در حوزه‌هاى اصفهان و تهران و قم از متون آموزشى عرفان نظرى بوده، نسخه‌هايى از آن توسط علاقه‌مندان به اين رشته استنساخ گشته و دست‌نوشت‌هاى متعددى از آن به جاى مانده است. يكى از دست‌نوشت‌ها، دست‌نوشتى است كه در حوزه تهران تدريس مى‌شده و همين نسخه را مرحوم حاج شيخ احمد شيرازى، در سال 1315ق، به چاپ رسانيده است كه اغلاط و افتادگى‌هاى فراوانى در آن وجود دارد.


مرحوم ميرزا محمود قمى، از شاگردان برجسته مرحوم آقا [[قمشه‌ای، محمدرضا|محمدرضا قمشه‌اى]]، از روى كتابى كه استادش تدريس مى‌نموده، نسخه‌اى فراهم آورده كه آن نيز مغلوط است و افتادگى‌هاى زيادى در آن به چشم مى‌خورد. <ref>مقدمه تمهيد القواعد استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]</ref>پس از چاپ كتاب، در سال 1315ق، نسخه‌اى از هرات به تهران آوردند كه از روى نسخه شارح يا يكى از تلاميذ او استنساخ شده است و بسيارى از نسخه‌هاى ديگر با اين نسخه مقابله و تصحيح شد. از جمله مرحوم [[آشتیانی، احمد|ميرزا احمد آشتيانى]] در هنگامى كه كتاب را نزد استادش مرحوم آقا ميرزا هاشم گيلانى قرائت مى‌نمود، نسخه خود را با نسخه هرات مقابله نمود و نتيجه آن، پديد آمدن نسخه كاملى از كتاب بود كه از هر حيث قابل اعتماد است.
مرحوم ميرزا محمود قمى، از شاگردان برجسته مرحوم آقا [[قمشه‌ای، محمدرضا|محمدرضا قمشه‌اى]]، از روى كتابى كه استادش تدريس مى‌نموده، نسخه‌اى فراهم آورده كه آن نيز مغلوط است و افتادگى‌هاى زيادى در آن به چشم مى‌خورد.<ref>مقدمه تمهيد القواعد استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال الدين آشتيانى]]</ref>پس از چاپ كتاب، در سال 1315ق، نسخه‌اى از هرات به تهران آوردند كه از روى نسخه شارح يا يكى از تلاميذ او استنساخ شده است و بسيارى از نسخه‌هاى ديگر با اين نسخه مقابله و تصحيح شد. از جمله مرحوم [[آشتیانی، احمد|ميرزا احمد آشتيانى]] در هنگامى كه كتاب را نزد استادش مرحوم آقا ميرزا هاشم گيلانى قرائت مى‌نمود، نسخه خود را با نسخه هرات مقابله نمود و نتيجه آن، پديد آمدن نسخه كاملى از كتاب بود كه از هر حيث قابل اعتماد است.


اين كتاب، در سال 1396ق، با تصحيح و تعليق و مقدمه استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] و به همت انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران به چاپ حروفى رسيد و در سال 1360ش، تجديد چاپ گرديد.
اين كتاب، در سال 1396ق، با تصحيح و تعليق و مقدمه استاد [[آشتیانی، جلال‌الدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] و به همت انجمن اسلامى حكمت و فلسفه ايران به چاپ حروفى رسيد و در سال 1360ش، تجديد چاپ گرديد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش