تفسیر جوامع الجامع (محقق، جامعه مدرسین): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'به'''' به 'به ''''
جز (جایگزینی متن - 'به'''' به 'به '''')
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۹: خط ۴۹:
در این زمینه، به چند نمونه اشاره مى‌شود:
در این زمینه، به چند نمونه اشاره مى‌شود:


الف)- در تفسیر آیه 81 سوره النساء: ''' «و یقولون طاعة فإذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذی تقول و الله یکتب ما یبیّتون» '''، در معناى واژه «تبییت» مى‌گوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیرى است که شبانه صورت مى‌پذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر درباره بیت مى‌اندیشد و آن را مرتّب مى‌گرداند..<ref>همان</ref>
الف)- در تفسیر آیه 81 سوره النساء:''' «و یقولون طاعة فإذا برزوا من عندک بیّت طائفة منهم غیر الذی تقول و الله یکتب ما یبیّتون»'''، در معناى واژه «تبییت» مى‌گوید: این واژه یا از «بیتوته» است؛ زیرا تدبیرى است که شبانه صورت مى‌پذیرد یا از «بیت» شعر اخذ شده است؛ زیرا شاعر درباره بیت مى‌اندیشد و آن را مرتّب مى‌گرداند..<ref>همان</ref>


ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحویان بصره و کوفه را مى‌آورد، مانند ضمیر فصل نزد بصریان و ضمیر عماد نزد کوفیان..<ref>همان، ص95</ref>
ب)- گاه در ضمن مباحث نحوى، اصطلاحات نحویان بصره و کوفه را مى‌آورد، مانند ضمیر فصل نزد بصریان و ضمیر عماد نزد کوفیان..<ref>همان، ص95</ref>
خط ۶۱: خط ۶۱:
دیگر رویکرد طبرسى در این کتاب، تبیین مباحث کلامى شیعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مى‌شود:
دیگر رویکرد طبرسى در این کتاب، تبیین مباحث کلامى شیعه است؛ براى نمونه به چند مبحث اشاره مى‌شود:


1. در تفسیر آیه 125 سروه انعام: ''' «فمن یرد اللّه أن یهدیه یشرح صدره للإسلام...» '''، آورده که خداوند به کسى لطف مى‌کند و توفیقش مى‌دهد که شایستگى آن را داشته باشد. به تعبیر حکما «قابلیت محل» در برخوردارى از توفیق و لطف الهى دخیل مى‌باشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نیز از سوى خداوند براى کسى است که خود، پیش‌تر زمینه‌هاى آن را در خود به سوء اختیار فراهم کرده باشد..<ref>همان، ص95-96</ref>
1. در تفسیر آیه 125 سروه انعام:''' «فمن یرد اللّه أن یهدیه یشرح صدره للإسلام...»'''، آورده که خداوند به کسى لطف مى‌کند و توفیقش مى‌دهد که شایستگى آن را داشته باشد. به تعبیر حکما «قابلیت محل» در برخوردارى از توفیق و لطف الهى دخیل مى‌باشد و در مقابل، اضلال و گمراهى نیز از سوى خداوند براى کسى است که خود، پیش‌تر زمینه‌هاى آن را در خود به سوء اختیار فراهم کرده باشد..<ref>همان، ص95-96</ref>


2. طبرسى نیز مانند بسیارى از متکلمان پیش از خود، از جمله علم الهدى شریف مرتضى و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، انبیاء(ع) را منزه از گناه مى‌داند؛ براى نمونه در تفسیر آیه 43 سوره توبه: ''' «عفا الله عنک...» '''، پس از نقل گفته زمخشرى در «الکشّاف» که مى‌گوید: «این آیه کنایه از گناهى است که پیامبر اکرم(ص) مرتکب شده است»، طبرسى مى‌گوید که پیامبر اسلام(ص) که سید انبیاء و بهترین زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در این آیه عفو پیش از عتاب است؛ هرچند جایز است که پروردگار، پیامبران را به جهت ترک اولى سرزنش نماید. جالب آنکه درپانوشت کشّاف (2/274) همین گفته‌ها و تحلیل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذکر شده است..<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>
2. طبرسى نیز مانند بسیارى از متکلمان پیش از خود، از جمله علم الهدى شریف مرتضى و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]]، انبیاء(ع) را منزه از گناه مى‌داند؛ براى نمونه در تفسیر آیه 43 سوره توبه:''' «عفا الله عنک...»'''، پس از نقل گفته زمخشرى در «الکشّاف» که مى‌گوید: «این آیه کنایه از گناهى است که پیامبر اکرم(ص) مرتکب شده است»، طبرسى مى‌گوید که پیامبر اسلام(ص) که سید انبیاء و بهترین زاده حوّاست، از نسبت گناه مبرّاست و مقام او بسى والاست. در این آیه عفو پیش از عتاب است؛ هرچند جایز است که پروردگار، پیامبران را به جهت ترک اولى سرزنش نماید. جالب آنکه درپانوشت کشّاف (2/274) همین گفته‌ها و تحلیل طبرسى بدون آوردن نام و استناد به او ذکر شده است..<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>


3. در تفسیر آیه 3 سوره المائده: ''' «الیوم أکملت لکم دینکم...» '''، به‌صراحت اعلام مى‌دارد که مراد از اتمام نعمت، ولایت امیر مؤمنان [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و با استناد به روایتى از امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اظهار مى‌دارد که این آیه در غدیر خم و در حجّةالوداع نازل شد و پیامبر(ص) در آن روز [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را به‌عنوان جانشین بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسیر آیه 67 سوره مائده: ''' «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...» ''' نیز به واقعه غدیر خم اشاره کرده و نزول آیه را درباره جانشینى بلافصل پیامبر(ص) دانسته است. جالب آنکه گفته در برخى قرائت‌ها، «رسالاته» به‌جاى «رسالته» آمده است؛ یعنى اگر این رسالت [امامت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ] را تبلیغ نکنى دیگر رسالت‌هاى خود را نیزابلاغ نکرده‌اى..<ref>همان</ref>
3. در تفسیر آیه 3 سوره المائده:''' «الیوم أکملت لکم دینکم...»'''، به‌صراحت اعلام مى‌دارد که مراد از اتمام نعمت، ولایت امیر مؤمنان [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] است و با استناد به روایتى از امام باقر(ع) و [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اظهار مى‌دارد که این آیه در غدیر خم و در حجّةالوداع نازل شد و پیامبر(ص) در آن روز [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] را به‌عنوان جانشین بلافصل خود منصوب فرمود. در تفسیر آیه 67 سوره مائده:''' «یا أیها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته...»''' نیز به واقعه غدیر خم اشاره کرده و نزول آیه را درباره جانشینى بلافصل پیامبر(ص) دانسته است. جالب آنکه گفته در برخى قرائت‌ها، «رسالاته» به‌جاى «رسالته» آمده است؛ یعنى اگر این رسالت [امامت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ] را تبلیغ نکنى دیگر رسالت‌هاى خود را نیزابلاغ نکرده‌اى..<ref>همان</ref>


4. در تفسیر آیه 41 سوره انفال: ''' «و اعلموا أنّما غنمتم من شیء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذی القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل...» '''، طبرسى مى‌گوید که خمس مطابق مفاد آیه، به 6 قسمت تقسیم مى‌شود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. این 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشینان او مى‌باشد. سهم‌هاى باقى‌مانده از آن یتیمان از شیعیان آل محمد(ع) و مساکین آنان و در راه سفر ماندگانشان است و کسى در این سهم‌ها با آنان شریک نخواهد بود؛ زیرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام کرده و به‌جاى آن خمس را برایشان مقرر داشته است..<ref>همان، ص96-97</ref>
4. در تفسیر آیه 41 سوره انفال:''' «و اعلموا أنّما غنمتم من شیء فأنّ للّه خمسه و للرسول و لذی القربى و الیتامى و المساکین و ابن السبیل...»'''، طبرسى مى‌گوید که خمس مطابق مفاد آیه، به 6 قسمت تقسیم مى‌شود: سهمى از آن خدا، سهمى از آن رسول خدا(ص) و سهمى از آن ذوى القربى است. این 3 سهم پس از رسول خدا(ص) در دست جانشینان او مى‌باشد. سهم‌هاى باقى‌مانده از آن یتیمان از شیعیان آل محمد(ع) و مساکین آنان و در راه سفر ماندگانشان است و کسى در این سهم‌ها با آنان شریک نخواهد بود؛ زیرا خداوند متعال، صدقه را براى سادات حرام کرده و به‌جاى آن خمس را برایشان مقرر داشته است..<ref>همان، ص96-97</ref>


طبرسى در موارد متعددى آراء کلامى زمخشرى را رد کرده است؛ براى نمونه در تفسیر آیه 48 سوره النساء: ''' «إن الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء...» '''، پس از نقل گفته زمخشرى در کشّاف (1/519-520) که مى‌گوید: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به ''' «لمن یشاء» ''' است؛ آمرزش براى کسانى است که توبه کنند و عدم آمرزش کسانى راست که توفیق توبه نمى‌یابند»، طبرسى مى‌گوید که این گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زیرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حکم و معنا یکسان خواهند بود؛ به‌علاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مى‌کند و پس چگونه است که آمرزش توبه‌کننده باز هم مشمول ''' «لمن یشاء» ''' خواهد بود؟
طبرسى در موارد متعددى آراء کلامى زمخشرى را رد کرده است؛ براى نمونه در تفسیر آیه 48 سوره النساء:''' «إن الله لا یغفر أن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء...»'''، پس از نقل گفته زمخشرى در کشّاف (1/519-520) که مى‌گوید: «آمرزش و عدم آمرزش مربوط به ''' «لمن یشاء»''' است؛ آمرزش براى کسانى است که توبه کنند و عدم آمرزش کسانى راست که توفیق توبه نمى‌یابند»، طبرسى مى‌گوید که این گفته زمخشرى نادرست و فاسد است؛ زیرا بنا بر آن، آمرزش و عدم آمرزش در حکم و معنا یکسان خواهند بود؛ به‌علاوه توبه، عقاب و عذاب را برطرف مى‌کند و پس چگونه است که آمرزش توبه‌کننده باز هم مشمول''' «لمن یشاء»''' خواهد بود؟


با توجه به مطالب گفته‌شده مشخص شد که اثر حاضر درعین‌آنکه با نظر به کشّاف زمخشرى تألیف گشته، ولى کاملا مستقل است. ازاین‌رو این کتاب از آغاز به تعبیر شوشترى «در میان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است..<ref>ر.ک: همان98</ref>
با توجه به مطالب گفته‌شده مشخص شد که اثر حاضر درعین‌آنکه با نظر به کشّاف زمخشرى تألیف گشته، ولى کاملا مستقل است. ازاین‌رو این کتاب از آغاز به تعبیر شوشترى «در میان، متداول و مشهور و معتبر و منظور» بوده است..<ref>ر.ک: همان98</ref>
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
[[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي]]
[[الكشف و البيان المعروف تفسير الثعلبي]]


[[ تفسير الجيلاني]]
[[تفسير الجيلاني]]


[[تفسیر الشهرستاني]]
[[تفسیر الشهرستاني]]