تاریخ شروان و دربند: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف'
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و')
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
خط ۴۷: خط ۴۷:
ترجمه‌اى است از اثرى تحت عنوان)yrotsiH naisacuac ni seiduts(از خاورشناس روسى فدورويچ مينورسكى كه به اهتمام آقاى محسن خادم صورت گرفته است.
ترجمه‌اى است از اثرى تحت عنوان)yrotsiH naisacuac ni seiduts(از خاورشناس روسى فدورويچ مينورسكى كه به اهتمام آقاى محسن خادم صورت گرفته است.


اثر مينورسكى بر پايه جامع‌الدول (صحايف الاخبار)، كتاب مورخ ترك احمد بن لطف‌اللّه، ملقب به منجم باشى انجام گرفته است. جامع‌الدول كه تاريخ سلسله‌هاى سلاطين و امراى عالم اسلامى است كه از كتب مهم ديگرى تلفيق و تركيب شده است كه بعضى از آنها اكنون در دست نيست و از آن جمله است، متن عربى تاريخ دربند و شروان كه در سال 500 هجرى تاليف شده است و مينورسكى همين فصل‌هاى مربوط به خاندان‌هاى شروان و دربند را از اين كتاب ترجمه كرده است.
اثر مينورسكى بر پايه جامع‌الدول (صحايف الاخبار)، كتاب مورخ ترك احمد بن لطف‌اللّه، ملقب به منجم باشى انجام گرفته است. جامع‌الدول كه تاريخ سلسله‌هاى سلاطين و امراى عالم اسلامى است كه از كتب مهم ديگرى تلفيق و تركيب شده است كه بعضى از آنها اكنون در دست نيست و از آن جمله است، متن عربى تاريخ دربند و شروان كه در سال 500 هجرى تألیف شده است و مينورسكى همين فصل‌هاى مربوط به خاندان‌هاى شروان و دربند را از اين كتاب ترجمه كرده است.


تاريخ شروان و دربند شرحى است بر تحولات پرفراز و نشيب دربند، در فترت ميان تسلط اعراب و هجوم اقوام ترك زبان، در فاصله قرن‌هاى دوم تا پنجم هجرى كه در طى اين زمان حكمرانان عرب‌تبار شروان(اعراب شيبانى) در خدمت خلفا، به قدرت رسيده بودند، به تدريج از بغداد جدا شده و عنوان ايرانى قديم شروانشاه را اختيار نمودند. منورسكى در صفحه 225 مى‌آورد «خالدها و نيريدهاى پيشين نام‌هاى ايرانى انوشيروان، منوچهر و قباد و امثال آن را بر خود نهادند.» و در اين بازيابى هويت راستين خود تا بدان جا پيش رفتند كه در يك مقطع زمانى دربارشان مركز فرهنگ ايرانى شد و شاعرانى؛ چون نظامى، خاقانى، شاعر و منجمى چون فلكى شروانى را جذب كرد.
تاريخ شروان و دربند شرحى است بر تحولات پرفراز و نشيب دربند، در فترت ميان تسلط اعراب و هجوم اقوام ترك زبان، در فاصله قرن‌هاى دوم تا پنجم هجرى كه در طى اين زمان حكمرانان عرب‌تبار شروان(اعراب شيبانى) در خدمت خلفا، به قدرت رسيده بودند، به تدريج از بغداد جدا شده و عنوان ايرانى قديم شروانشاه را اختيار نمودند. منورسكى در صفحه 225 مى‌آورد «خالدها و نيريدهاى پيشين نام‌هاى ايرانى انوشيروان، منوچهر و قباد و امثال آن را بر خود نهادند.» و در اين بازيابى هويت راستين خود تا بدان جا پيش رفتند كه در يك مقطع زمانى دربارشان مركز فرهنگ ايرانى شد و شاعرانى؛ چون نظامى، خاقانى، شاعر و منجمى چون فلكى شروانى را جذب كرد.
خط ۸۳: خط ۸۳:
پيوست چهارم، بخش‌هايى از الاعقلاق النفسيه ابن رسته درمورد اغتان است كه از شرح مسعود قديمى‌تر است.
پيوست چهارم، بخش‌هايى از الاعقلاق النفسيه ابن رسته درمورد اغتان است كه از شرح مسعود قديمى‌تر است.


پيوست پنجم، گزارش ديدار ابن‌ازرق از دربند است كه در تاريخ مافارتين تاليف او آمده است. كتاب او علاوه بر مطالبى كه تاكنون تجزيه و تحيل شده، شامل گزارشى است نادر و جديد دربند در سال 549 هجرى و چند سال‌بعد از آن كه به منزله پيوست تاريخ قيام مختار در بين‌النهرين است.
پيوست پنجم، گزارش ديدار ابن‌ازرق از دربند است كه در تاريخ مافارتين تألیف او آمده است. كتاب او علاوه بر مطالبى كه تاكنون تجزيه و تحيل شده، شامل گزارشى است نادر و جديد دربند در سال 549 هجرى و چند سال‌بعد از آن كه به منزله پيوست تاريخ قيام مختار در بين‌النهرين است.


در آخر كه عنوان يادداشت اضافى نام دارد، آمده كه دكتر ديتريش اخرا، پنج نسخه خطى موجود تاريخ منجم باشى در كتابخانه‌هاى استانبول را معرفى كرده و با بررسى‌هاى خود ثابت نموده كه نسخه خطى نور ثمانيه به خط خود مؤلف است.
در آخر كه عنوان يادداشت اضافى نام دارد، آمده كه دكتر ديتريش اخرا، پنج نسخه خطى موجود تاريخ منجم باشى در كتابخانه‌هاى استانبول را معرفى كرده و با بررسى‌هاى خود ثابت نموده كه نسخه خطى نور ثمانيه به خط خود مؤلف است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش