تاریخ تشیع در ایران از آغاز تا قرن دهم هجری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‏اند' به 'ه‏‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'ه‏اى' به 'ه‏‌اى')
جز (جایگزینی متن - 'ه‏اند' به 'ه‏‌اند')
خط ۶۰: خط ۶۰:
در فصل سوم، تشیع در ایران در قرن دوم و سوم مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، شهر قم را نخستین شهر شیعى در حوزه‏‌اى دانسته که به نام ایران شناخته مى‌‏شود؛ چراکه معتقد است پیشینه تشیع آن به ربع آخر قرن اول هجرى، بازمی‌‏گردد و بر این باور است که درحالى‏که ایران، هنوز گرفتار کشمکش بین پذیرش اسلام و باقى ماندن بر دین آبا و اجدادى خود بود، قم با سکونت اعراب اشعرى در آن، مشى مذهبى خود را هم برگزید.<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>
در فصل سوم، تشیع در ایران در قرن دوم و سوم مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، شهر قم را نخستین شهر شیعى در حوزه‏‌اى دانسته که به نام ایران شناخته مى‌‏شود؛ چراکه معتقد است پیشینه تشیع آن به ربع آخر قرن اول هجرى، بازمی‌‏گردد و بر این باور است که درحالى‏که ایران، هنوز گرفتار کشمکش بین پذیرش اسلام و باقى ماندن بر دین آبا و اجدادى خود بود، قم با سکونت اعراب اشعرى در آن، مشى مذهبى خود را هم برگزید.<ref>ر.ک: همان، ص173</ref>


در قرن سوم نیز ورود [[امام رضا(ع)]] به خراسان، عامل مهمی در شیعه شدن ایران شمرده شده است. مزار [[امام رضا(ع)]] در خراسان، محبوب تمامى مسلمانان آن نواحى در طول قرون بود و افزون بر شیعیان که از همان آغاز به زیارت قبر آن حضرت(ع) مى‏رفتند و در این‏باره، اصرار فراوان داشتند، سنیان نیز به زیارت بقعه مبارک ایشان علاقه‌مند بوده و آن ‏را زیارت مى‏کردند که در این فصل چند تن از عالمان و دانشمندان مشهور سنى که تا قرن ششم به زیارت مرقد مطهر امام(ع) رفته‏اند، معرفى شده‌اند، از جمله آن‌ها عبارتند از: ابوبکر بن خزیمه نیشابوری (311-223ق)، ابوحاتم محمد بن حبان بستی (م 354ق) و ابومنصور محمد بن عبدالرزاق.<ref>ر.ک: همان، ص229-228</ref>
در قرن سوم نیز ورود [[امام رضا(ع)]] به خراسان، عامل مهمی در شیعه شدن ایران شمرده شده است. مزار [[امام رضا(ع)]] در خراسان، محبوب تمامى مسلمانان آن نواحى در طول قرون بود و افزون بر شیعیان که از همان آغاز به زیارت قبر آن حضرت(ع) مى‏رفتند و در این‏باره، اصرار فراوان داشتند، سنیان نیز به زیارت بقعه مبارک ایشان علاقه‌مند بوده و آن ‏را زیارت مى‏کردند که در این فصل چند تن از عالمان و دانشمندان مشهور سنى که تا قرن ششم به زیارت مرقد مطهر امام(ع) رفته‏‌اند، معرفى شده‌اند، از جمله آن‌ها عبارتند از: ابوبکر بن خزیمه نیشابوری (311-223ق)، ابوحاتم محمد بن حبان بستی (م 354ق) و ابومنصور محمد بن عبدالرزاق.<ref>ر.ک: همان، ص229-228</ref>


در فصل چهارم، ابتدا تشیع در شهرهای ایران در قرن چهارم، از جمله فارس، اصفهان، خراسان و سیستان، جبال، کرمان، خوزستان، طبرستان، مورد بحث قرار گرفته و سپس، اسماعیلیان، دولت علویان و آل بویه، بررسی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص368-317</ref>
در فصل چهارم، ابتدا تشیع در شهرهای ایران در قرن چهارم، از جمله فارس، اصفهان، خراسان و سیستان، جبال، کرمان، خوزستان، طبرستان، مورد بحث قرار گرفته و سپس، اسماعیلیان، دولت علویان و آل بویه، بررسی شده است.<ref>ر.ک: همان، ص368-317</ref>


به باور نویسنده، بر اساس اطلاعاتى که منابع جغرافى این دوره به دست داده‏اند، تقریبا به‌راحتى مى‏‌توان جغرافیاى دینى شهرهاى مختلف ایران را به دست آورد. وی معتقد است تفصیلى‏ترین آگاهى‏ها توسط مقدسى به دست داده شده است، اما پیش از نقل آنچه مقدسى و دیگر جغرافی‌دانان این قرن درباره وضعیت شیعه و سایر مذاهب در بلاد مختلف آورده‏اند، عبارت ابوبکر خوارزمى، ادیب برجسته شیعى این قرن را که جنبه‏‌هاى برجسته مذهبى شهرهاى دنیاى اسلام و نیز نوع افراط در هر مذهبى را آورده، نقل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>
به باور نویسنده، بر اساس اطلاعاتى که منابع جغرافى این دوره به دست داده‏‌اند، تقریبا به‌راحتى مى‏‌توان جغرافیاى دینى شهرهاى مختلف ایران را به دست آورد. وی معتقد است تفصیلى‏ترین آگاهى‏ها توسط مقدسى به دست داده شده است، اما پیش از نقل آنچه مقدسى و دیگر جغرافی‌دانان این قرن درباره وضعیت شیعه و سایر مذاهب در بلاد مختلف آورده‏‌اند، عبارت ابوبکر خوارزمى، ادیب برجسته شیعى این قرن را که جنبه‏‌هاى برجسته مذهبى شهرهاى دنیاى اسلام و نیز نوع افراط در هر مذهبى را آورده، نقل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>


تشیع ایران در قرن پنجم، در فصل پنجم مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است هر مقدار که تشیع با روى کار آمدن آل‌بویه در مرکز ایران و نیز عراق توسعه یافت، پیروزى غزنوى‏ها در شرق، بر تسنن کهن این دیار افزود. ظهور سلطان محمود غزنوى، همراه با سخت‏گیرى القادر بالله (خلافت تا 422ق) و احیاى اصول حنبلى‏گرى توسط وى در بغداد، سدى استوار در برابر رشد تشیع بود. انشعاب غزنوی‌ها از این دولت در شرایطى بود که گرایش‌های اسماعیلى در میان دولت‌مردان سامانى پدید آمد و سبب شد تا غزنوی‌ها درست برعکس آن موضع‌گیرى کنند. آنها با تشیع، در هر شکل و صورتى به مبارزه برخاستند.<ref>ر.ک: همان، ص385</ref>
تشیع ایران در قرن پنجم، در فصل پنجم مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است هر مقدار که تشیع با روى کار آمدن آل‌بویه در مرکز ایران و نیز عراق توسعه یافت، پیروزى غزنوى‏ها در شرق، بر تسنن کهن این دیار افزود. ظهور سلطان محمود غزنوى، همراه با سخت‏گیرى القادر بالله (خلافت تا 422ق) و احیاى اصول حنبلى‏گرى توسط وى در بغداد، سدى استوار در برابر رشد تشیع بود. انشعاب غزنوی‌ها از این دولت در شرایطى بود که گرایش‌های اسماعیلى در میان دولت‌مردان سامانى پدید آمد و سبب شد تا غزنوی‌ها درست برعکس آن موضع‌گیرى کنند. آنها با تشیع، در هر شکل و صورتى به مبارزه برخاستند.<ref>ر.ک: همان، ص385</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش