۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
آقاى عطاردى ترجمۀ اين كتاب را در مسافرت سه سالهاى كه در آغاز دهۀ شصت به هندوستان داشتهاند، در حيدرآباد هند و بخشى را نيز در بمبئى انجام دادهاند كه اين جلد پانزده بحارالانوار را از يك روحانى شيعه كه امام جماعت مسجد شيعيان در بمبئى بوده است، گرفته و ترجمه كردهاند و اين تنها نسخۀ قابل دسترسى براى مترجم در آن جا بوده است و تقريبا امكان تطبيق چاپها با يكديگر بر ايشان مقدور نبوده است. | آقاى عطاردى ترجمۀ اين كتاب را در مسافرت سه سالهاى كه در آغاز دهۀ شصت به هندوستان داشتهاند، در حيدرآباد هند و بخشى را نيز در بمبئى انجام دادهاند كه اين جلد پانزده بحارالانوار را از يك روحانى شيعه كه امام جماعت مسجد شيعيان در بمبئى بوده است، گرفته و ترجمه كردهاند و اين تنها نسخۀ قابل دسترسى براى مترجم در آن جا بوده است و تقريبا امكان تطبيق چاپها با يكديگر بر ايشان مقدور نبوده است. | ||
آقاى عزيز اللّه عطاردى سعى كردهاند، ترجمهاى دقيق از روايات ارائه دهند، به طورى كه معناى كامل و قابل استفادهاى از روايات در ترجمه آمده باشد، به همين منظور رواياتى كه به اندازۀ كافى گويا نيستند و احتياج به توضيح دارند و مرحوم علاّمۀ مجلسى(ره) در ذيل روايت توضيحاتى آورده است، در متن ترجمه وارد كرده و با همين ديدگاه روايت را ترجمه نمودهاند. | آقاى عزيز اللّه عطاردى سعى كردهاند، ترجمهاى دقيق از روايات ارائه دهند، به طورى كه معناى كامل و قابل استفادهاى از روايات در ترجمه آمده باشد، به همين منظور رواياتى كه به اندازۀ كافى گويا نيستند و احتياج به توضيح دارند و مرحوم علاّمۀ مجلسى (ره) در ذيل روايت توضيحاتى آورده است، در متن ترجمه وارد كرده و با همين ديدگاه روايت را ترجمه نمودهاند. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مترجم مقدمهاى مفصل در ابتداى جلد اول كتاب ايمان و كفر آورده است كه شامل بخشهايى؛ همچون تاريخچۀ حديث، بيان مراكز حديثى، مؤلفان كتب حديثى، زندگينامۀ علاّمۀ مجلسى(ره) و توضيحاتى از ترجمۀ جلد پانزدهم كه كتاب حاضر است، مىباشد. | مترجم مقدمهاى مفصل در ابتداى جلد اول كتاب ايمان و كفر آورده است كه شامل بخشهايى؛ همچون تاريخچۀ حديث، بيان مراكز حديثى، مؤلفان كتب حديثى، زندگينامۀ علاّمۀ مجلسى (ره) و توضيحاتى از ترجمۀ جلد پانزدهم كه كتاب حاضر است، مىباشد. | ||
ايشان در بحث تاريخچۀ حديث، چگونگى تأليف سنّت پيامبر (ص) را بيان كرده كه به دليل اشتياق مسلمانان به زندگى پيامبر (ص) و بخشهاى مختلف آن اقدام به نوشتن زواياى مختلف حيات مقدس آن حضرت نمودهاند. | ايشان در بحث تاريخچۀ حديث، چگونگى تأليف سنّت پيامبر (ص) را بيان كرده كه به دليل اشتياق مسلمانان به زندگى پيامبر (ص) و بخشهاى مختلف آن اقدام به نوشتن زواياى مختلف حيات مقدس آن حضرت نمودهاند. | ||
وى آغاز تدوين حديث را از زمان خود پيامبر (ص) دانسته و از جمله كاتبان حديث را حضرت على(ع) مىشمارد. بحث مخالفت صورت گرفته از نقل حديث كه از نقاط عطفى در تاريخ اسلام به شمار مىرود و به وسيلۀ خليفۀ دوّم با گفتن حسبنا كتاب اللّه صورت گرفته است، از ديگر موارد ذكر شده توسط مترجم در مقدمۀ كتاب است. | وى آغاز تدوين حديث را از زمان خود پيامبر (ص) دانسته و از جمله كاتبان حديث را حضرت على (ع) مىشمارد. بحث مخالفت صورت گرفته از نقل حديث كه از نقاط عطفى در تاريخ اسلام به شمار مىرود و به وسيلۀ خليفۀ دوّم با گفتن حسبنا كتاب اللّه صورت گرفته است، از ديگر موارد ذكر شده توسط مترجم در مقدمۀ كتاب است. | ||
بحث جعل حديث و چگونگى آن و تأليف كتب حديثى و كتبى كه توسط اميرالمؤمنين على(ع) تأليف شده كه يا دست نوشتۀ خود حضرت بودهاند يا املاء حضرت به ترتيب در ادامۀ مقدمه ذكر شدهاند. | بحث جعل حديث و چگونگى آن و تأليف كتب حديثى و كتبى كه توسط اميرالمؤمنين على (ع) تأليف شده كه يا دست نوشتۀ خود حضرت بودهاند يا املاء حضرت به ترتيب در ادامۀ مقدمه ذكر شدهاند. | ||
آقاى عطاردى حديث را در زمان ديگر معصومان و در زمان غيبت نيز مورد بررسى قرار داده، سپس مراكز حديثى مهمّ را بيان كرده است كه از آن جمله به مدينه، كوفه، قم، بغداد، خراسان و رى اشاره نموده است. | آقاى عطاردى حديث را در زمان ديگر معصومان و در زمان غيبت نيز مورد بررسى قرار داده، سپس مراكز حديثى مهمّ را بيان كرده است كه از آن جمله به مدينه، كوفه، قم، بغداد، خراسان و رى اشاره نموده است. | ||
ايشان در فضيلت علم حديث نيز به رواياتى از كتاب علم كافى استناد نمودهاند. وى از مؤلفان كتب حديث به هفتاد و سه نفر اشاره كردهاند كه از آن جمله مرحوم علامه [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] (ره) صاحب كتاب شريف بحار الانوار مىباشد. وى به همين مناسبت وارد بيان زندگينامۀ علاّمه مجلسى(ره) و تحصيلات و آثار و اساتيد و شاگردان آن دانشمند بزرگ اسلامى شده و آن را مورد بررسى قرار داده است. او در آخر چگونگى ترجمۀ جلد پانزدهم را شرح داده و وارد ترجمۀ اين كتاب گرديده است. | ايشان در فضيلت علم حديث نيز به رواياتى از كتاب علم كافى استناد نمودهاند. وى از مؤلفان كتب حديث به هفتاد و سه نفر اشاره كردهاند كه از آن جمله مرحوم علامه [[مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی|محمدباقر مجلسى]] (ره) صاحب كتاب شريف بحار الانوار مىباشد. وى به همين مناسبت وارد بيان زندگينامۀ علاّمه مجلسى (ره) و تحصيلات و آثار و اساتيد و شاگردان آن دانشمند بزرگ اسلامى شده و آن را مورد بررسى قرار داده است. او در آخر چگونگى ترجمۀ جلد پانزدهم را شرح داده و وارد ترجمۀ اين كتاب گرديده است. | ||
اولين باب اين كتاب در فضيلت ايمان است كه داراى چهل روايت مىباشد. از ديگر ابواب نيز مىتوان به خلقت مؤمن از نور خدا، ريشه و سرشت مؤمن، تفسير فطرة اللّه و صبغة اللّهرفع بليّات بوسيلۀ مؤمن، حقوق مؤمن و... اشاره كرد. | اولين باب اين كتاب در فضيلت ايمان است كه داراى چهل روايت مىباشد. از ديگر ابواب نيز مىتوان به خلقت مؤمن از نور خدا، ريشه و سرشت مؤمن، تفسير فطرة اللّه و صبغة اللّهرفع بليّات بوسيلۀ مؤمن، حقوق مؤمن و... اشاره كرد. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
به طور كلى مىتوان گفت رواياتى هستند كه بيانگر قدر و منزلت مؤمنين و اقسام آنان شيعيان و فضائل آنان، تفاوت اسلام و ايمان، صفات بندگان نيك، مكارم اخلاق، عدالت و اطاعت خدا و رسول و امامان و ترك رهبانيات و سياحت و يقين و صبر مىباشند. | به طور كلى مىتوان گفت رواياتى هستند كه بيانگر قدر و منزلت مؤمنين و اقسام آنان شيعيان و فضائل آنان، تفاوت اسلام و ايمان، صفات بندگان نيك، مكارم اخلاق، عدالت و اطاعت خدا و رسول و امامان و ترك رهبانيات و سياحت و يقين و صبر مىباشند. | ||
ايشان از سلسله سند رواياتى كه در آغاز احاديث ذكر شده است، فقط اسم آخرين راوى را كه از معصوم نقل كرده آورده است؛ مثلا سماعة از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و...براى مثال روايت اول باب بيست و هفت در جلد اول روايتى از امام باقر (ع) است. به روايت ابوحمزه ثمالى كه اسلام بر پنج پايه استوار شده است، نماز، زكات، روزه، حج و ولايت كه از آن ميان ولايت از همه مهمتر است. يا رواياتى كه در فضيلت شيعيان وارد شدهاند؛ مانند روايت اول از باب پانزده جلد اول كه سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مىكند كه حضرت رسول اكرم(ص) به حضرت على(ع) فرمود: اى على شيعيان تو روز قيامت رستگار هستند و هر كس يكى از آنها را خوار بدارد، تو را خوار كرده است و هر كس تو را خوار كند، مرا خوار نموده و خداوند او را وارد دوزخ مىكند و دوزخ جاى بدى مىباشد، و سرشت تو با من يكى هست و شيعيان تو از زيادى طينت ما، آفريده شدهاند، هر كس آنها را دوست بدارد، ما را دوست داشته و هر كس آنها را دشمن بدارد، ما را دشمن داشته است و هر كس با آنها دوست باشد، ما را دوست دارد. | ايشان از سلسله سند رواياتى كه در آغاز احاديث ذكر شده است، فقط اسم آخرين راوى را كه از معصوم نقل كرده آورده است؛ مثلا سماعة از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و...براى مثال روايت اول باب بيست و هفت در جلد اول روايتى از امام باقر (ع) است. به روايت ابوحمزه ثمالى كه اسلام بر پنج پايه استوار شده است، نماز، زكات، روزه، حج و ولايت كه از آن ميان ولايت از همه مهمتر است. يا رواياتى كه در فضيلت شيعيان وارد شدهاند؛ مانند روايت اول از باب پانزده جلد اول كه سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مىكند كه حضرت رسول اكرم(ص) به حضرت على (ع) فرمود: اى على شيعيان تو روز قيامت رستگار هستند و هر كس يكى از آنها را خوار بدارد، تو را خوار كرده است و هر كس تو را خوار كند، مرا خوار نموده و خداوند او را وارد دوزخ مىكند و دوزخ جاى بدى مىباشد، و سرشت تو با من يكى هست و شيعيان تو از زيادى طينت ما، آفريده شدهاند، هر كس آنها را دوست بدارد، ما را دوست داشته و هر كس آنها را دشمن بدارد، ما را دشمن داشته است و هر كس با آنها دوست باشد، ما را دوست دارد. | ||
اى على شيعيانت آمرزيده هستند و خداوند گناهان و عيبهاى آنان را مىآمرزد. اى على من از شيعيانت شفاعت خواهم كرد. اينك شيعيان خود را به اين موضوع مژده بده اى على شيعيان تو، شيعيان و ياران خدا مىباشند و دوستانت دوستان خدا هستند آنها كه در حزب و گروه تو مىباشند، از حزب و جمعيت خداوند به شمار مىروند. اى على خوشبخت هستند كسانى كه تو را دوست مىدارند و بد عاقبت هستند كسانى كه تو را دشمن مىدارند. اى على در بهشت گنجى هست كه تو صاحب آن هستى. | اى على شيعيانت آمرزيده هستند و خداوند گناهان و عيبهاى آنان را مىآمرزد. اى على من از شيعيانت شفاعت خواهم كرد. اينك شيعيان خود را به اين موضوع مژده بده اى على شيعيان تو، شيعيان و ياران خدا مىباشند و دوستانت دوستان خدا هستند آنها كه در حزب و گروه تو مىباشند، از حزب و جمعيت خداوند به شمار مىروند. اى على خوشبخت هستند كسانى كه تو را دوست مىدارند و بد عاقبت هستند كسانى كه تو را دشمن مىدارند. اى على در بهشت گنجى هست كه تو صاحب آن هستى. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
روايت چهارم: عمر بن يزيد از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت مىكند كه سئوال كردم آيا مىتوان صدقه به ناصبيان و زيديه داد؟ فرمود هرگز به آنها صدقه ندهيد و اگر توانايى داشتى آب هم به آنها نده فرمودند: زيديه هم از ناصبيان به شمار مىروند! | روايت چهارم: عمر بن يزيد از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت مىكند كه سئوال كردم آيا مىتوان صدقه به ناصبيان و زيديه داد؟ فرمود هرگز به آنها صدقه ندهيد و اگر توانايى داشتى آب هم به آنها نده فرمودند: زيديه هم از ناصبيان به شمار مىروند! | ||
روايت پنجم: منصور از امام هادى(ع) نقل مىكند كه فرمودند: زيديه و واقفيه و ناصبيه همگان يكى هستند. | روايت پنجم: منصور از امام هادى (ع) نقل مىكند كه فرمودند: زيديه و واقفيه و ناصبيه همگان يكى هستند. | ||
روايت ششم: داود بن فرقد گويد: [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] فرمودند: عجليه از همه نادانتر مىباشند، در ميان مرجئه مردانى جوانمرد و عالم يافت مىشوند و خوارج هم اهل مردانگى و علم مىباشند؛ ولى آن گروه بسيار نادان هستند! | روايت ششم: داود بن فرقد گويد: [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] فرمودند: عجليه از همه نادانتر مىباشند، در ميان مرجئه مردانى جوانمرد و عالم يافت مىشوند و خوارج هم اهل مردانگى و علم مىباشند؛ ولى آن گروه بسيار نادان هستند! |
ویرایش