انصاری، مرتضی بن محمدامین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم(۱۲۱۴ ه. ق، دزفول - ۱۲۸۱ ه. ق، نجف)  
از بزرگترین فقیهان شیعه قرن سیزدهم(۱۲۱۴ ه. ق، دزفول - ۱۲۸۱ ه. ق، نجف)  


در روز عيد غدير سال 1214ق در شهر دزفول به دنیا آمد. نسبش به جابر بن عبدالله انصارى سلمی خزرجی (م 78ق) صحابى بزرگ پيامبر (ص) مى‌رسيد و بيشتر اعضاى خاندانش نيز عالمان دين بودند.  
در روز 18 ذی حجه سال 1214ق در شهر دزفول به دنیا آمد<ref>ر.ک ؛ مقدمه مؤلف، ص 19</ref>. نسبش به جابر بن عبدالله انصارى سلمی خزرجی (م 78ق) صحابى بزرگ پيامبر (ص) مى‌رسيد<ref>ر.ک ؛ همان، ص 20</ref>.و بيشتر اعضاى خاندانش نيز عالمان دين بودند.
 
پدرش محمد امين، عالمى پرهيزكار بود كه در سال 1248ق بر اثر بیماری طاعون از دنیا رفت<ref>ر.ک ؛ مقدمه مؤلف، ص 24</ref>.
مادر ایشان، دختر علامه شیخ یعقوب انصاری از زنان پرهیزکار بود  که در سال 1279ق در نجف اشرف وفات کرد<ref>ر.ک ؛ همان، ص 25 الی 27</ref>.


پدرش محمد امين، عالمى پرهيزكار بود كه در سال 1248ق بدرود حيات گفت. مادر شيخ نيز از زنان پرهيزكار و متعبده عصر خود بود و نوافل شب را تا هنگام مرگ ترك نكرد و چون اواخر عمر نابينا شده بود شيخ مقدمات تهجد وى را فراهم مى‌كرد حتى آب وضويش را در موقع احتياج گرم مى‌كرد. اين بانوى مكرمه به سال 1279ق در نجف اشرف از دنيا رفت.


==تحصیل==
==تحصیل==
مرتضى مقدمات علوم را در زادگاهش نزد پدر و عمويش شيخ حسين انصارى فراگرفت. در سال 1232ق براى ادامه تحصيلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر [[طباطبایی، محمد بن علی|سيدمحمد مجاهد]](م 1242ق) و [[شریف‌العلماء مازندرانی، محمدشریف بن حسنعلی|شريف‌العلماى مازندرانى]](م 1245ق) بهره‌مند گرديد.


در سال چهارم، عده‌اى از مردم دزفول كه به زيارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق ديدار تو را دارد. شيخ به دزفول بازگشت اما بيش از يكسال نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت. پس از گذشت يك سال عازم نجف گرديد و در مجلس درس شيخ موسى فرزند [[کاشف‌الغطاء، جعفر بن خضر|شيخ جعفر كاشف‌الغطاء]] شركت كرد.
شیخ آموختن را با خواندن قرآن کریم آغاز کرد و بعد از گذراندن مقدمات از صرف و نحو و غیره در محضر عموی خویش، شیخ حسین انصاری، به فراگیری فقه و اصول نزد استادان دیگر پرداخت<ref>ر.ک؛ همان، ص 29</ref>.


در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زيارت بارگاه ثامن‌الحجج گرديد و بر سر راهش به مشهد از حوزه‌هاى علميه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان ديدن كرد.  
در سال 1232ق براى ادامه تحصيلات به همراه پدرش به عراق مهاجرت كرد و در كربلا به مدت چهار سال از محضر سيدمحمد مجاهد (م 1242ق) و شريف‌العلماى مازندرانى(م 1245ق) بهره‌مند گرديد<ref>ر.ک؛ همان، ص 30</ref>.
در سال چهارم، عده‌اى از مردم دزفول كه به زيارت كربلا آمده بودند، به وى گفتند: پدرت شوق ديدار تو را دارد. شيخ به دزفول بازگشت اما بيش از دو نتوانست در دزفول بماند و مجدداً به كربلا بازگشت<ref>ر.ک؛ همان، ص 35</ref>. پس از گذشت يك سال عازم نجف گرديد و در مجلس درس شيخ موسى فرزند شيخ جعفر كاشف‌الغطاء شركت كرد<ref>ر.ک؛ همان، ص 36</ref>.
در سال 1240ق پس از بازگشت به زادگاهش، رهسپار زيارت بارگاه ثامن‌الحجج گرديد و بر سر راهش به مشهد از حوزه‌هاى علميه شهرهاى بروجرد، اصفهان و كاشان ديدن كرد<ref>ر.ک؛ همان، ص 38 الی 43</ref>.
وى مدت چهار سال در كاشان توقف نمود و در خدمت ملااحمد نراقى(م 1244ق) به تكميل معلومات خود پرداخت<ref>ر.ک؛ همان، ص56</ref>. پس از گرفتن اجازه روايت و اجتهاد از نراقى رهسپار مشهد گرديد و پس از پنج ماه توقف در اين شهر به تهران و از آنجا به زادگاهش دزفول مراجعت نمود<ref>ر.ک؛ همان، ص77</ref>.


وى مدت چهار سال در كاشان توقف نمود و در خدمت [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|ملااحمد نراقى]](م 1244ق) به تكميل معلومات خود پرداخت. پس از گرفتن اجازه روايت و اجتهاد از [[نراقی، احمد بن محمدمهدی|نراقى]] رهسپار مشهد گرديد و پس از پنج ماه توقف در اين شهر به تهران و از آنجا به زادگاهش دزفول مراجعت نمود.


==تدریس==
==تدریس==
شيخ در دزفول بساط تدريس گسترد و در رأس حوزه علميه اين شهر قرار گرفت. در سال 1352يا 1353ق براى هميشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شيخ على فرزند شيخ جعفر كاشف‌الغطاء(م 1253ق) حاضر شد. پس از يك سال شيخ مستقلاً به تدريس و تصنيف روى آورد و پس از درگذشت [[صاحب جواهر، محمدحسن|شيخ محمدحسن اصفهانى]] معروف به صاحب جواهر (م 1266ق) بزرگ‌ترين مجتهد شيعه گرديد و مدت پانزده سال پيشواى دينى تمامى شيعيان شد. مرجعيت دينى مطلق شيخ سبب گرديد كه بيشتر وجوه شرعى شيعيان هند تا مغرب اقصى كه پيش از وى به روحانيان محلى پرداخت مى‌گرديد براى او فرستاده شود. شيخ زندگى بسيار زاهدانه و ساده‌اى داشت و چون درگذشت، دو دخترش كه تنها فرزندان وى بودند چندان توانايى مالى نداشتند كه براى وى مراسم سوگوارى برپا دارند.  
شيخ در دزفول بساط تدريس گسترد و در رأس حوزه علميه اين شهر قرار گرفت<ref>ر.ک؛ همان</ref>.
در سال 1249ق براى هميشه به عتبات رفت و مدتى را در نجف در مجلس درس شيخ على فرزند شيخ جعفر كاشف‌الغطاء(م 1254ق) به مدت پنج سال حاضر شد<ref>ر.ک؛ همان، ص80</ref>. و به درجه اجتهاد نائل شد.
بعد از فوت صاحب جواهر در سال 1266 ق ریاست مطلق دینی به شیخ منتقل شد و به دلیل مقام والای علمی و زهد و ورع کم نظیر، از لحاظ علمی و عملی به مرجعیت بسیار بالایی دست یافت ، در عین حال گویند با این که همه وجوه شرعی بلاد شیعه به جانب ایشان سرازیر بود با این حال هنگام مرگ کل ماترک این مرجع بزرگ مبلغ بسیار ناچیزی بود و معادل همان مبلغ هم بدهکار بودند و حتی هزینه مراسم ترحیم هم بوسیله برخی  از متمکنان پرداخت شد<ref>ر.ک؛ تاریخ فقه و فقهاء، ص266</ref>.


وى از برجسته‌ترين نوابغ فقهى شيعه و مبتكر علم اصول جديد به شمار ميرود. دانش شيخ در علوم چندان گسترده بود كه او را «خاتم الفقهاء و المجتهدين» لقب داده‌اند. به زبان عربى تسلطى استادانه داشت و آثار خود را ساده و روان مى‌نوشت و همين سادگى زبان سبب گرديد كه نوشته‌هاى وى در مدارس دينى در شمار كتب درسى درآيند. وى علم اصول و فقه را وارد مرحله تازه‌اى كرد و در هر دو زمينه ابتكارات بی‌سابقهاى دارد.  
وى از برجسته‌ترين نوابغ فقهى شيعه و مبتكر علم اصول جديد به شمار ميرود. دانش شيخ در علوم چندان گسترده بود كه او را «خاتم الفقهاء و المجتهدين» لقب داده‌اند. به زبان عربى تسلطى استادانه داشت و آثار خود را ساده و روان مى‌نوشت و همين سادگى زبان سبب گرديد كه نوشته‌هاى وى در مدارس دينى در شمار كتب درسى درآيند. وى علم اصول و فقه را وارد مرحله تازه‌اى كرد و در هر دو زمينه ابتكارات بی‌سابقه‌اى دارد.  


شيخ در موقع تدريس خارج فقه و اصول در توضيح مطالب علمى، چنان خوش‌بيان بود و با استدلال، آراء ابتكارى خود را پيرامون مبانى اصولى و فقهى تقرير مى‌نمود كه همه انديشوران را مجذوب و شيفته خود مى‌كرد. او استادى بى‌بديل، پدرى مهربان و مربى دلسوز و داراى همتى بلند، اخلاقى نيكو و زهد و تقوايى بى‌نظير بود.
شيخ در موقع تدريس خارج فقه و اصول در توضيح مطالب علمى، چنان خوش‌بيان بود و با استدلال، آراء ابتكارى خود را پيرامون مبانى اصولى و فقهى تقرير مى‌نمود كه همه انديشوران را مجذوب و شيفته خود مى‌كرد. او استادى بى‌بديل، پدرى مهربان و مربى دلسوز و داراى همتى بلند، اخلاقى نيكو و زهد و تقوايى بى‌نظير بود.
==اساتید==
#شیخ حسین انصاری (عموی ایشان)
#سید محمد مجاهد
#شریف العلماء مازندرانی
#مولی احمد نراقی
#شیخ موسی کاشف الغظاء
#شیخ علی کاشف الغطاء
و......<ref>ر.ک؛ همان، ص90 الی 103</ref>.


== شاگردان==
== شاگردان==


یکی از ویژگیهای شیخ تربیت شاگردان بسیار بود به طوری که درآن زمان در غالب بلاد شیعه شاگردان مجتهد ایشان رهبری دینی مسلمانان را بر عهده داشتند.
بنابر این ذکر نام این گروه کثیر از حوصله این نوشتار خارج است و تنها می توان به عنوان نمونه به نام بعضی اشاره کرد:


مكتب علمى [[شيخ انصارى]] پرورش‌دهنده دانشوران و انديشمندان معروف شيعه است، در مجلس درس شيخ قريب به 400 طالب علم حاضر مى‌شدند و بسيارى از شاگردان او كه شمار آنها را تا پانصد تن هم دانسته‌اند، بعدها خود عالمى بزرگ و مجتهدى مسلم گرديده‌اند. معروف‌ترين شاگردان شيخ عبارت بودند از:


# [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزا محمدحسن شيرازى]] (م 1312ق)
# [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزا محمدحسن شيرازى]] (م 1312ق)
خط ۶۹: خط ۸۶:
# [[محمدحسن آشتيانى]](م 1319ق)
# [[محمدحسن آشتيانى]](م 1319ق)
# [[ميرزا ابوالقاسم كلانترى]](م 1292ق)
# [[ميرزا ابوالقاسم كلانترى]](م 1292ق)
و....<ref>ر.ک؛ همان، ص131 الی 174</ref>.


== تأليفات==
== تأليفات==


اين عالم بزرگ شيعى بيش از 30 كتاب و مقاله نوشته كه مهمترين آنها عبارت است از:  
اين عالم بزرگ شيعى بيش از 30 كتاب و مقاله نوشته كه مهمترين آنها عبارت است از:  
خط ۸۳: خط ۱۰۰:
#المواسعه و المضايقه  
#المواسعه و المضايقه  
#كتاب الرجال
#كتاب الرجال
و......<ref>ر.ک؛ همان، ص185</ref>.
[[شيخ انصارى]] در هيجدهم جمادى الثانى سال 1281ق پس از 67 سال عمر با بركت در نجف اشرف دارفانى را وداع گفت<ref>ر.ک؛ همان، ص212</ref>.


[[شيخ انصارى]] در هيجدهم جمادى الثانى سال 1281ق پس از 67 سال عمر با بركت در نجف اشرف دارفانى را وداع گفت.
==پانویس ==
<references />


== منابع مقاله==
== منابع مقاله==




# زندگى و شخصيت شيخ انصارى، كنگره جهانى بزرگداشت دويستمين سالگرد تولد شيخ انصارى، ص 179- 197
# انصاری، مرتضی بن محمد امین انصاری،کتاب‌المکاسب(کلانتر)،مؤسسه مطبوعاتی دارالکتاب، 1410ق
# دائره المعارف تشيع، جلد دوم، 1375، ص 557-558
# گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقهاء،سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت،تهران،1379 
# فقهاى نامدار شيعه، عقيقى بخشايشى، ص 341 342
 
# سايت حوزه، مقاله شيخ انصارى، سيد عباس رفيعى‌پور
 


{{فقیهان شیعه}}
{{فقیهان شیعه}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش