الگو:صفحهٔ اصلی/مقالهٔ برگزیده دوم

< الگو:صفحهٔ اصلی
امام رضا علیه‌السلام

ابوالحسن على بن موسى عليهما‌السلام (۱۴۸–۲۰۳ق)، ملقب به امام رضا، امام هشتم از ائمۀ اثنی‌عشر عليهم‌السلام و دهمين معصوم از چهارده معصوم عليهم‌السلام است که به مدت 20 سال عهده‌دار امامت بود.

شخصيت ملكوتى و مقام شامخ علمى و زهد و اخلاق حضرت رضا عليه‌السلام و اعتقاد شیعیان به او سبب شد كه نه تنها در مدينه بلكه در سراسر دنياى اسلام به عنوان بزرگ‌ترين و محبوب‌ترين فرد خاندان رسول اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم مورد قبول عامه باشد و مسلمانان او را بزرگ‌ترين پيشواى دين بشناسند و نامش را با صلوات و تقديس ببرند.

بيست و چند سال بيش نداشت كه در مسجد رسول‌اللّه صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم به فتوا مى‌نشست. علمش بى‌كران و رفتارش پيامبرگونه و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام مى‌گرديد. كسى را با عمل و سخن خود نمى‌آزرد، سخن كسى را قطع نمى‌كرد، هيچ حاجت‌مندى را مأيوس باز نمى‌گرداند.

مجلسى در بحار الأنوار (311/49 چاپ جديد) تحت عنوان «تذييل» دربارۀ اين كه آيا حضرت رضا عليه‌السلام به مرگ طبيعى وفات يافته يا شهيد شده است مى‌گويد: ميان اصحاب ما (يعنى شيعه) و مخالفان (اهل سنت) در اين كه آيا حضرت رضا به مرگ طبيعى درگذشته يا مسموم شده اختلاف است و اشهر در ميان ما شیعیان آن است كه آن حضرت به سم مأمون شهيد شده است و از سيد‌ ‎على بن طاوس از علماى شيعه نقل شده است كه او منكر مسموم بودن آن حضرت است و نيز اربلى در كشف الغمة مسموم شدن آن حضرت را انكار كرده است و گفته است كه ابن طاوس قبول نداشت كه مأمون حضرت رضا را زهر داده باشد.

مؤلف كشف الغمة پس از ذكر مطالبى در اين باره مى‌گويد اين كه گفته مى‌شود سوزن آلوده به زهر را در انگور فرو بردند و انگور را زهرآگين ساختند ما نمى‌دانيم كه چنين چيزى سبب زهرآگين شدن انگور مى‌گردد و قياس طبى، آن را گواهى نمى‌دهد.

البته مجلسى اظهارات مؤلف كشف الغمة را رد مى‌كند و حق را به جانب صدوق و مفيد مى‌دهد و معتقد است كه آن حضرت مسموم شده است. دربارۀ مسموم شدن آن حضرت از راه انگور يا انار يا چيز ديگر روايات مختلف است و آنچه مى‌توان با قطع نظر از جزئيات و تفاصيل واقعه گفت اين است كه همچنان كه انتخاب آن حضرت به ولايت‌عهدى سياسى بوده است وفات آن حضرت هم در جوّى سياسى صورت گرفته است و به همين جهت احتمال مسموم شدن حضرت بيشتر است.

زيرا مأمون پس از شنيدن اين كه او را در بغداد از خلافت خلع كردند و با ابراهیم بن المهدى بيعت كردند دريافت كه يكى از علل عمدۀ مخالفت بزرگان و دست اندركاران بغداد با خلافت او همين ولايت‌عهدى حضرت رضا است و خواست به هر نحوى كه شده است خود را از اين گرفتارى كه گريبان‌گير او شده بود نجات دهد.