القرآن الحكيم (ترجمه مجتبوی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی'
جز (جایگزینی متن - 'گي' به 'گی')
جز (جایگزینی متن - 'ني ' به 'نی')
خط ۳۹: خط ۳۹:
#:الف)- بقره / 158: ''' «فمن حج البيت أو اعتمر فلا جناح عليه أن يطوّف بهما» '''؛ (بر او ناروا و گناه نيست كه به گرد آن دو بگردد). ظاهرا طواف، بين صفا و مروه است، نه پيرامون آن؛ بنابراین، تعبير «به گرد آن دو» درست نيست و مى‌تواند غلط‌انداز باشد. گويا تقيد به لفظ «يطوّف» موجب چنين خطايى شده است.
#:الف)- بقره / 158: ''' «فمن حج البيت أو اعتمر فلا جناح عليه أن يطوّف بهما» '''؛ (بر او ناروا و گناه نيست كه به گرد آن دو بگردد). ظاهرا طواف، بين صفا و مروه است، نه پيرامون آن؛ بنابراین، تعبير «به گرد آن دو» درست نيست و مى‌تواند غلط‌انداز باشد. گويا تقيد به لفظ «يطوّف» موجب چنين خطايى شده است.
#:ب)- بقره / 92: ''' «و لقد جاءكم موسى بالبينات ثم اتخدتم العجل من بعده و أنتم ظالمون» '''؛ (و هرآينه موسى با حجت‌هاى روشن نزد شما آمد و از پس او گوساله را [به خدايى] گرفتيد درحالى‌كه ستمكار بوديد). واضح است كه مقصود از تعبير «من بعده»، يا پس از خروج موسى به‌سوى طور است و يا بعد از آوردن معجزات توسط موسى و معنا اين مى‌شود كه پس از خروج موسى و يا بعد از آوردن معجزات، گوساله را به خدايى گرفتيد؛ درحالى‌كه تعبير مترجم، «از پس او»، اين كژتابى را القا مى‌كند كه اول، موسى را به خدايى گرفته بودند و پس از او، گوساله را.
#:ب)- بقره / 92: ''' «و لقد جاءكم موسى بالبينات ثم اتخدتم العجل من بعده و أنتم ظالمون» '''؛ (و هرآينه موسى با حجت‌هاى روشن نزد شما آمد و از پس او گوساله را [به خدايى] گرفتيد درحالى‌كه ستمكار بوديد). واضح است كه مقصود از تعبير «من بعده»، يا پس از خروج موسى به‌سوى طور است و يا بعد از آوردن معجزات توسط موسى و معنا اين مى‌شود كه پس از خروج موسى و يا بعد از آوردن معجزات، گوساله را به خدايى گرفتيد؛ درحالى‌كه تعبير مترجم، «از پس او»، اين كژتابى را القا مى‌كند كه اول، موسى را به خدايى گرفته بودند و پس از او، گوساله را.
#:ج)- حج / 9: ''' «ثاني عطفه ليضل عن سبيل الله» '''؛ (درحالى‌كه پهلوى خود را به نشانه تكبر [و روگرداندن از حق] مى‌پيچاند تا [مردم را] از راه خدا گمراه كند). تعبير «پهلوى خود را مى‌پيچاند»، تعبير مبهم و نامفهومى است. شايسته بود در چنين مواردى از تعبير گوياترى استفاده شود و يا اگر پيدا نشود، جمله‌اى به كار رود كه مفهوم را برساند، هرچند عين ترجمه لفظ نباشد؛ مثلاًبه‌جاى تعبير يادشده، گفته شود: «متكبرانه روى مى‌گرداند».<ref>همان، ص306 - 307</ref>
#:ج)- حج / 9: ''' «ثانیعطفه ليضل عن سبيل الله» '''؛ (درحالى‌كه پهلوى خود را به نشانه تكبر [و روگرداندن از حق] مى‌پيچاند تا [مردم را] از راه خدا گمراه كند). تعبير «پهلوى خود را مى‌پيچاند»، تعبير مبهم و نامفهومى است. شايسته بود در چنين مواردى از تعبير گوياترى استفاده شود و يا اگر پيدا نشود، جمله‌اى به كار رود كه مفهوم را برساند، هرچند عين ترجمه لفظ نباشد؛ مثلاًبه‌جاى تعبير يادشده، گفته شود: «متكبرانه روى مى‌گرداند».<ref>همان، ص306 - 307</ref>
#جهت ديگرى كه در نقد و بررسى اين ترجمه مجال تأمل دارد، تلاشى است كه مترجم در جهت فارسی‌سازى عبارات به كار برده است. البته اصل اين تلاش، ضرورى و بايسته است، ولى افراط در آن، مسئله‌آفرين است و ترجمه را از متنى قابل فهم براى پارسى‌زبانان نسل حاضر، دور ساخته و به متنى كهن و ناآشنا نزدیک مى‌سازد. به نمونه‌هاى زير توجه كنيد:
#جهت ديگرى كه در نقد و بررسى اين ترجمه مجال تأمل دارد، تلاشى است كه مترجم در جهت فارسی‌سازى عبارات به كار برده است. البته اصل اين تلاش، ضرورى و بايسته است، ولى افراط در آن، مسئله‌آفرين است و ترجمه را از متنى قابل فهم براى پارسى‌زبانان نسل حاضر، دور ساخته و به متنى كهن و ناآشنا نزدیک مى‌سازد. به نمونه‌هاى زير توجه كنيد:
#:الف)- بقره / 54: «و خداوند فراخ‌بخشايش داناست».
#:الف)- بقره / 54: «و خداوند فراخ‌بخشايش داناست».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش