پرش به محتوا

البدء و التاريخ: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه‌و' به 'ه‌و')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۵: خط ۱۵:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =6
| تعداد جلد =6
| کتابخانۀ دیجیتال نور =12742
| کتابخانۀ دیجیتال نور =02851
| کتابخوان همراه نور =02851
| کتابخوان همراه نور =02851
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۱: خط ۲۱:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
 
'''البدء و التاريخ'''، کتابی است که توسط [[مقدسی، مطهر بن طاهر|ابونصر مطهر بن طاهر مقدِسی]] (متوفی 507ق)، در موضوع تاریخ و سیره که به زبان عربی نوشته شده است. گر چه برخی آن را منسوب به [[ابوزید، احمد بن سهل|ابوزید احمد بن سهل بلخی]] دانسته‌اند.  
'''البدء و التاريخ'''، کتابی است منسوب به [[ابوزید، احمد بن سهل|ابوزید احمد بن سهل بلخی]]، معروف به [[مقدسی، مطهر بن طاهر|ابن مطهر مقدسی]] (متوفی 507ق)، در موضوع تاریخ و سیره که به زبان عربی نوشته شده است.


کتاب به تشویق یکی از وزرای منصور نگاشته شده است. مؤلف در مقدمه اثر خود مدایحی در حق این وزیر می‌کند و نشان می‌دهد که این مرد صاحب اوصاف عالیه است که او را تشویق به نگاشتن تاریخ خود نموده، لیکن جای بسی حیرت است که از ذکر نام وی غفلت کرده است. به تصریح مقدمه کتاب که در 356ق، نوشته شده، این وزیر گمنام در سال 350ق، یکی از وزرای نوح بن منصور خلف برادر خود عبدالملک بوده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/12739/250 ر.ک: م. ه، 1392، ص250]</ref>.
کتاب به تشویق یکی از وزرای منصور نگاشته شده است. مؤلف در مقدمه اثر خود مدایحی در حق این وزیر می‌کند و نشان می‌دهد که این مرد صاحب اوصاف عالیه است که او را تشویق به نگاشتن تاریخ خود نموده، لیکن جای بسی حیرت است که از ذکر نام وی غفلت کرده است. به تصریح مقدمه کتاب که در 356ق، نوشته شده، این وزیر گمنام در سال 350ق، یکی از وزرای نوح بن منصور خلف برادر خود عبدالملک بوده است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/12739/250 ر.ک: م. ه، 1392، ص250]</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۳:
وی علم را اعتقاد به ماهیت اشیا، همان گونه که هستند دانسته، طرق رسیدن به این ماهیت را حس و عقل می‌داند. اگر اشیا محسوس باشند باید آن‌ها را از طریق حس شناخت و اگر معقول از طریق عقل؛ البته وی متذکر می‌شود که حس و عقل باید از آفت به سلامت و از فساد و عوارض نقص برکنار باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-‌16]</ref>.
وی علم را اعتقاد به ماهیت اشیا، همان گونه که هستند دانسته، طرق رسیدن به این ماهیت را حس و عقل می‌داند. اگر اشیا محسوس باشند باید آن‌ها را از طریق حس شناخت و اگر معقول از طریق عقل؛ البته وی متذکر می‌شود که حس و عقل باید از آفت به سلامت و از فساد و عوارض نقص برکنار باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-‌16]</ref>.


این مورخ که میان علم و معرفت فرق قائل است، علم را «احاطه بر ذات شیء، یعنی عین آن و حد آن» می‌داند و معرفت را «ادراک ذاتی شیء و ثبات آن، هرچند حد و حقیقت آن ادراک شده باشد»، تعریف می‌کند. در خصوص مراتب علم نیز حدودی قائل شده و میان «خطور صادقانه» و «یقین علمی» فرق میگذارد. می‌توان منظور ابن مطهر از خطور صادقانه را با خلق فرضیه و سؤال در خصوص مسائل پژوهشی یکی دانست و یقین علمی را قانون و نظریه در علوم نام نهاد؛ چراکه خود یقین را احاطه بر اشیا و درک کنه اشیا به همان ‌گونه که هستند می‌داند. ابزارهای علم‌اندوزی را عبارت از «فکرت» (جستجوی علت شیء و حدود آن)، «رأی و رؤیت» و «استنباط» می‌داند و نتیجه کاوش‌های علمی را به سه گونه، رسیدن به «معقول بدیهی»، «محسوس ضروری» و «آنچه بر آن استدلال شده و با بحث و اماره استنباط شده است»، تقسیم‌بندی می‌کند. درجات علم نیز در سه گونه: «واجب» (امری که موجودیتش به حکم عقل قابل اثبات است)، «سالب» (امری که موجودیتش محال است) و «ممکن» (که موجودیتی دوپهلو دارد و احتمال سلب و ایجاب هر دو در خصوص آن می‌رود)، مورد نظر قرار می‌دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-‌16]</ref>.
این مورخ که میان علم و معرفت فرق قائل است، علم را «احاطه بر ذات شیء، یعنی عین آن و حد آن» می‌داند و معرفت را «ادراک ذاتی شیء و ثبات آن، هرچند حد و حقیقت آن ادراک شده باشد»، تعریف می‌کند. در خصوص مراتب علم نیز حدودی قائل شده و میان «خطور صادقانه» و «یقین علمی» فرق می‌گذارد. می‌توان منظور ابن مطهر از خطور صادقانه را با خلق فرضیه و سؤال در خصوص مسائل پژوهشی یکی دانست و یقین علمی را قانون و نظریه در علوم نام نهاد؛ چراکه خود یقین را احاطه بر اشیا و درک کنه اشیا به همان ‌گونه که هستند می‌داند. ابزارهای علم‌اندوزی را عبارت از «فکرت» (جستجوی علت شیء و حدود آن)، «رأی و رؤیت» و «استنباط» می‌داند و نتیجه کاوش‌های علمی را به سه گونه، رسیدن به «معقول بدیهی»، «محسوس ضروری» و «آنچه بر آن استدلال شده و با بحث و اماره استنباط شده است»، تقسیم‌بندی می‌کند. درجات علم نیز در سه گونه: «واجب» (امری که موجودیتش به حکم عقل قابل اثبات است)، «سالب» (امری که موجودیتش محال است) و «ممکن» (که موجودیتی دوپهلو دارد و احتمال سلب و ایجاب هر دو در خصوص آن می‌رود)، مورد نظر قرار می‌دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6106/15 ر.ک: همان، ص15-‌16]</ref>.


نویسنده به مفاهیم مهمی که امروزه نیز در فلسفه و متدلوژی علوم انسانی به آن پرداخته می‌شود نگاه دقیق داشته و اصطلاحی همچون «علت»، «دلیل» و «حدود» را تعریف و تفسیر کرده است؛ به‌ویژه میان علت و دلیل تفاوت قائل و این تفاوت‌ها را متذکر شده است.
نویسنده به مفاهیم مهمی که امروزه نیز در فلسفه و متدلوژی علوم انسانی به آن پرداخته می‌شود نگاه دقیق داشته و اصطلاحی همچون «علت»، «دلیل» و «حدود» را تعریف و تفسیر کرده است؛ به‌ویژه میان علت و دلیل تفاوت قائل و این تفاوت‌ها را متذکر شده است.
خط ۷۸: خط ۷۷:


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}
 
[[آفرینش و تاریخ]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
   
   
خط ۸۶: خط ۸۶:
   
   
[[رده:تاریخ آسیا]]
[[رده:تاریخ آسیا]]
[[رده:جدید25 شهریور الی 24 مهر]]
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]]