الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}


'''الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است با موضوع کلام که نویسنده در آن چهل حدیث در مناقب اهل‌بیت(ع) از کتب اهل سنت جمع‌آوری و طبق اصول آنان در جرح و تعدیل علم رجال و حدیث بحث و تصحیح نموده است..<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8</ref>
'''الأربعين في مناقب أهل‌البيت الطاهرين عليهم‌السلام بالأسانيد المعتبرة في كتب السنة''' نوشته [[حسینی میلانی، علی|سید علی حسینی میلانی]]، کتابی است با موضوع کلام که نویسنده در آن چهل حدیث در مناقب اهل‌بیت(ع) از کتب اهل سنت جمع‌آوری و طبق اصول آنان در جرح و تعدیل علم رجال و حدیث بحث و تصحیح نموده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص8</ref>


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
[[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]]، نگارش چهل حدیث را بر مبنای سنت رایج بین علمای اسلام و بر اساس روایت پیامبر(ص) با مضمون: «هرکه از امت من چهل حدیث را حفظ کند، خداوند در روز قیامت وی را فقیه مبعوث می‌کند» نوشته است. و از این باب که تأکید پیامبر(ص) در بیان روایات بیشتر روی فضائل علی(ع) بوده است، چهل حدیث در باب فضائل اهل‌بیت(ع) را نقل کرده است..<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>
[[حسینی میلانی، علی|آیت‌الله میلانی]]، نگارش چهل حدیث را بر مبنای سنت رایج بین علمای اسلام و بر اساس روایت پیامبر(ص) با مضمون: «هرکه از امت من چهل حدیث را حفظ کند، خداوند در روز قیامت وی را فقیه مبعوث می‌کند» نوشته است. و از این باب که تأکید پیامبر(ص) در بیان روایات بیشتر روی فضائل علی(ع) بوده است، چهل حدیث در باب فضائل اهل‌بیت(ع) را نقل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>


اولین روایت مطرح شده در کتاب چنین است؛ عن علی(ع): «نحن النجباء و أفراطنا أفراط الأنبياء و حزبنا حزب‌اللّٰه و حزب الفئة الباغية حزب الشيطان و من سوّىٰ بيننا و بين عدوّنا فليس منا»؛ نیک‌نژادان بافضیلت، ما هستیم، پرچم‌های ما همان پرچم‌های انبیاء است، حزب ما، حزب خداست و حزب گروه ستمگر (فئه باغیه؛ معاویه و...) حزب شیطان است، هرکه ما و دشمن ما را به یک چشم بنگرد از ما نیست.
اولین روایت مطرح شده در کتاب چنین است؛ عن علی(ع): «نحن النجباء و أفراطنا أفراط الأنبياء و حزبنا حزب‌اللّٰه و حزب الفئة الباغية حزب الشيطان و من سوّىٰ بيننا و بين عدوّنا فليس منا»؛ نیک‌نژادان بافضیلت، ما هستیم، پرچم‌های ما همان پرچم‌های انبیاء است، حزب ما، حزب خداست و حزب گروه ستمگر (فئه باغیه؛ معاویه و...) حزب شیطان است، هرکه ما و دشمن ما را به یک چشم بنگرد از ما نیست.
خط ۶۷: خط ۶۷:
توثیق حسین بن صالح و حسن بن عمرو فقیهی از زبان ذهبی و ابن حجر در این کتاب نقل می‌شود.
توثیق حسین بن صالح و حسن بن عمرو فقیهی از زبان ذهبی و ابن حجر در این کتاب نقل می‌شود.


نویسنده درباره رشید می‌نویسد: رشید همان رشید هجری از یاران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است و در وثاقت وی همین بس که ائمه حدیث (مذکور در حدیث) از وی روایت کرده‌اند. و روایاتی در فضائل و مناقب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد؛ لذا اهل سنت به خاطر تشیّعش و ایراد چنین روایاتی طردش می‌کنند؛ این امر با مراجعه به «لسان المیزان» و دیگر کتاب‌ها روشن می‌شود. آنان نه وثاقت وی را نفی می‌کنند و نه وی را دروغ‌گو می‌خوانند البته به خاطر اعتقادش به «رجعت» وی را تخطئه می‌کنند. از یحیی بن معین در پاسخ به کسی که از رشید هجری سؤال کرد نقل شده که در پاسخ او را چنین توصیف کرد؛ «راست‌گوست، در برخی موارد خطا کرده و غالی در تشیع است،...» درباره حبة بن جوین عرنی نیز چنین عباراتی آمده است..<ref>ر.ک: همان، ص9–13</ref>
نویسنده درباره رشید می‌نویسد: رشید همان رشید هجری از یاران [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است و در وثاقت وی همین بس که ائمه حدیث (مذکور در حدیث) از وی روایت کرده‌اند. و روایاتی در فضائل و مناقب [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] دارد؛ لذا اهل سنت به خاطر تشیّعش و ایراد چنین روایاتی طردش می‌کنند؛ این امر با مراجعه به «لسان المیزان» و دیگر کتاب‌ها روشن می‌شود. آنان نه وثاقت وی را نفی می‌کنند و نه وی را دروغ‌گو می‌خوانند البته به خاطر اعتقادش به «رجعت» وی را تخطئه می‌کنند. از یحیی بن معین در پاسخ به کسی که از رشید هجری سؤال کرد نقل شده که در پاسخ او را چنین توصیف کرد؛ «راست‌گوست، در برخی موارد خطا کرده و غالی در تشیع است،...» درباره حبة بن جوین عرنی نیز چنین عباراتی آمده است.<ref>ر.ک: همان، ص9–13</ref>


سایر روایات کتاب نیز بر همین سیاق ذکر شده‌اند.
سایر روایات کتاب نیز بر همین سیاق ذکر شده‌اند.


نویسنده گاهی در ذیل برخی از احادیث توضیحاتی هم دارد مثلاً در حدیث سی و ششم، ردیه‌ای بر سخنان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دارد او این روایت (که با مضمون معیت علی و حق است) را از سه طریق نقل می‌کند. طریق سوم از سعد بن ابی‌وقاص است که بزار آن را استخراج کرده است. او شش نکته درباره این طریق ذکر می‌کند؛ اولین نکته بیان جوسازی‌های امثال معاویه و سعد بن ابی‌وقاص است که مثلاً سعد حدیث معیت را شنیده بود ولی درعین‌حال آن را برای هیچ‌کسی نقل نکرده بود. نکته دوم این‌که این روایت حاوی شهادت دو تن از صحابه (سعد و ام‌سلمه) است، سوم: این حدیث را بزّار که از بزرگان حدیث است استخراج کرده و بر صحت رجال آن تصریح کرده است و فقط درباره «سعد بن شعیب» گفته که او را نمی‌شناسد که این هم به صحت روایت ضرری نمی‌زند زیرا سایرین از صحاح هستند و طبعاً از کسی که نمی‌شناخته‌اند روایت نکرده‌اند، به‌علاوه این‌که صحت آن را می‌توان با تصریح سایرین به صحتش به دست آورد، چهارم و پنجم: روایت ابوسعید خدری و کعب بن عجرة در تأیید مضمون این حدیث، ششم: وقتی برادر عایشه روایت معیت علی و حق را در بصره برای عایشه (در خروجش بر علی(ع) در ماجرای جمل) خواند عایشه گریست و بر این کارش اظهار ندامت کرد..<ref>ر.ک: همان، ص165 - 168</ref>
نویسنده گاهی در ذیل برخی از احادیث توضیحاتی هم دارد مثلاً در حدیث سی و ششم، ردیه‌ای بر سخنان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] دارد او این روایت (که با مضمون معیت علی و حق است) را از سه طریق نقل می‌کند. طریق سوم از سعد بن ابی‌وقاص است که بزار آن را استخراج کرده است. او شش نکته درباره این طریق ذکر می‌کند؛ اولین نکته بیان جوسازی‌های امثال معاویه و سعد بن ابی‌وقاص است که مثلاً سعد حدیث معیت را شنیده بود ولی درعین‌حال آن را برای هیچ‌کسی نقل نکرده بود. نکته دوم این‌که این روایت حاوی شهادت دو تن از صحابه (سعد و ام‌سلمه) است، سوم: این حدیث را بزّار که از بزرگان حدیث است استخراج کرده و بر صحت رجال آن تصریح کرده است و فقط درباره «سعد بن شعیب» گفته که او را نمی‌شناسد که این هم به صحت روایت ضرری نمی‌زند زیرا سایرین از صحاح هستند و طبعاً از کسی که نمی‌شناخته‌اند روایت نکرده‌اند، به‌علاوه این‌که صحت آن را می‌توان با تصریح سایرین به صحتش به دست آورد، چهارم و پنجم: روایت ابوسعید خدری و کعب بن عجرة در تأیید مضمون این حدیث، ششم: وقتی برادر عایشه روایت معیت علی و حق را در بصره برای عایشه (در خروجش بر علی(ع) در ماجرای جمل) خواند عایشه گریست و بر این کارش اظهار ندامت کرد.<ref>ر.ک: همان، ص165 - 168</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش