افلاکی، احمد بن اخی ناطور: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين'
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: محقق' به '')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
خط ۳۲: خط ۳۲:




«شمس الدين احمد افلاكى عارفى»، از شاگردان و مريدان شيخ جلال الدين عارف، نواده جلال الدين محمد مولوى و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مى‌باشد.
«شمس‌الدين احمد افلاكى عارفى»، از شاگردان و مريدان شيخ جلال‌الدين عارف، نواده جلال‌الدين محمد مولوى و مؤلف کتاب «مناقب العارفين» مى‌باشد.


اين کتاب با اينكه از جهت اشتمال بر احوال مشايخ سلسله مولويه و خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين مولوى]] داراى اهميت و فوايد بسيار است، اما از زندگانى مؤلف اطلاعات چندانى به دست نمى‌دهد.
اين کتاب با اينكه از جهت اشتمال بر احوال مشايخ سلسله مولويه و خاندان [[مولوی، جلال‌الدین محمد|جلال‌الدين مولوى]] داراى اهميت و فوايد بسيار است، اما از زندگانى مؤلف اطلاعات چندانى به دست نمى‌دهد.


اينكه ثاقب دده، نام پدر او را اخى ناطور نوشته است، درست نمى‌نمايد، زيرا اخى ناطورى كه افلاكى در مناقب العارفين از او ياد كرده و ظاهراً مستند ثاقب دده بوده، نمى‌تواند پدر او باشد، زيرا كه وى در زمان حيات جلال الدين مولوى، بيش از 100 سال داشته است.
اينكه ثاقب دده، نام پدر او را اخى ناطور نوشته است، درست نمى‌نمايد، زيرا اخى ناطورى كه افلاكى در مناقب العارفين از او ياد كرده و ظاهراً مستند ثاقب دده بوده، نمى‌تواند پدر او باشد، زيرا كه وى در زمان حيات جلال‌الدين مولوى، بيش از 100 سال داشته است.


افلاكى به سبب دلبستگى بسيار به شيخ خود، عارف چلبى، به عارفى معروف شد. پدر او به دربار ازبك‌خان، فرمانرواى آلتين اردو وابسته بود و در شهر «سراى» درگذشت.
افلاكى به سبب دلبستگى بسيار به شيخ خود، عارف چلبى، به عارفى معروف شد. پدر او به دربار ازبك‌خان، فرمانرواى آلتين اردو وابسته بود و در شهر «سراى» درگذشت.
خط ۴۲: خط ۴۲:
به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشته‌اند، مى‌توان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است.
به گفته ثاقب دده، افلاكى در قونيه به دنيا آمده و چون وفات او در 761ق بوده است و استادان و پيرانش به اوايل سده 8ق تعلق داشته‌اند، مى‌توان گفت كه ولادت او در اواخر سده 7 و در حدود 690ق روى داده است.


وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مى‌گويد كه نزد سراج الدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظام الدين ارزنجانى نيز به فراگيرى علوم پرداخته است.
وى از بدرالدين تبريزى، معمار آرامگاه مولانا كه در نجوم، رقوم، هندسه، كيميا و نيز سحر دست داشت، كسب دانش كرد و به مجالس سلطان ولد، فرزند مولانا، نيز راه يافت و در صرف، نحو، عرفان و حكمت، به مقام استادى رسيد. او خود مى‌گويد كه نزد سراج‌الدين مثنوى خوان، عبدالمؤمن توقاتى و نظام‌الدين ارزنجانى نيز به فراگيرى علوم پرداخته است.


ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.
ظاهراً چون وى در جزئيات علم هيئت و فلكيات تبحر يافته بود، به «افلاكى» معروف شد. گفته‌اند كه در تپه علاءالدين در قونيه، رصدخانه‌اى بوده كه وى رياست آن را برعهده داشته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش