۸٬۳۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (added Category:واژهشناسان using HotCat) |
||
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR02807.jpg|بندانگشتی|ابوحیان، محمد بن یوسف]] | [[پرونده:NUR02807.jpg|بندانگشتی|ابوحیان، محمد بن یوسف]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |ابوحیان، محمد بن یوسف | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | ابنحیان، محمد بن یوسف | ||
ابوحیان، اثیر الدین محمد | ابوحیان، اثیر الدین محمد | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |یوسف | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |1256م/654ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |مصر | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |745ق یا 1344م | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |ابومحمد عبدالحق بن على انصارى | ||
ابن زبير | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[البحر المحیط في التفسیر]] | ||
[[تفسیر النهر الماد من البحر المحیط]] | [[تفسیر النهر الماد من البحر المحیط]] | ||
[[الهدایة في النحو]] | [[الهدایة في النحو]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE02807AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
{{کاربردهای دیگر|ابوحیان (ابهام زدایی)}} | |||
{{کاربردهای دیگر|اثیرالدین (ابهام زدایی)}} | |||
'''اثيرالدين محمد بن يوسف بن على بن حيّان نفزى غرناطى اندلسى''' (654-745ق)، نحوى، شاعر و اديب عصر بنى نصر در غرناطه و ممالیک در مصر، به دلیل داشتن گرایش به مذهب سلفی، عقاید اشعری و شافعى، با فلسفه و ذوقیات (عرفان و تصوف) میانه خوبى نداشت. صاحب [[البحر المحيط في التفسير|تفسیر بحر المحیط]]، | |||
== ولادت == | |||
نسب او به قبيلۀ بربر نژاد نفزه مىرسد، پدرش اهل جيّان بود، و گویا پس از تصرف این شهر در 643ق به دست مسيحيان آنجا را ترك گفته است. ابوحيان شوال 654 در مطخشارش از توابع غرناطه زاده شد و در همانجا پرورش يافت. | |||
==تحصیلات== | |||
او از 670 ق(يا 668 ق) شروع به تحصيل علم كرد.به شهرهاى بسيارى در مغرب و مشرق مسافرت نمود و از محضر استادان بسيار و بنامى بهره جست.خود وى استادانش را 450 تن شمرده و در جايى ديگر شمار آنان را با كسانى كه به او اجازۀ نقل حديث دادهاند،1500 تن نوشته است. | |||
وى نخست در زادگاهش نزد ابومحمد عبدالحق بن على انصارى و در غرناطه نزد ابوجعفر ابن طباع و ابن بشير قراءات هفتگانه را آموخت.سپس به ملازمت ابن زبير در آمد و از او نحو آموخت. | |||
بار ديگر در مالقه از ابن زبير علم حديث، اصول فقه و نيز منطق آموخت. وى سپس به المريه، جزيرة الخضراء، جبل الفتح رفت و از استادان بنام آن ديار كسب علم كرد. | |||
از اندلس عازم مغرب شد و در سبته، بجايه، تونس از استادان فراوان بهره برد.در 679ق برای گزاردن حج به حجاز رفت.ضمن این سفر در مكه، منى و جده نيز به استماع حديث پرداخت.علت مهاجرت وى از مغرب به مشرق زمین عوامل گوناگونى داشته، اما مهمتر از همه را مىتوان ادامۀ تحصيل و بهرهمندى از مجالس درس دانشمندان مشرق زمین، برشمرد. | |||
در 680ق به قاهره رسيد و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را | در 680ق به قاهره رسيد و در مدرسۀ افرم به تحصيل مشغول شد، قاهره به صورت كانون علم و ادب آن روز در آمده بود و مجالس درس و بحث و مناظرۀ علمى در مساجد و مدارس آن شهر رونقى خاص داشت. ابوحيان ابتدا در اسكندريه نزد اساتيد، علم آموخت.سپس در قاهره، علم اصول و حديث را پىگیرى كرد. | ||
وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده | وى علاوه بر علوم ياد شده، در شعر و ادب و لغت نيز اندوختۀ فراوانى داشت، و پس از آنكه نزدیک به 20 سال از عمر خود را در تحصيل علم سپرى كرد و در علوم مختلف نحو، تفسير، فقه، حديث و قرائت قرآن آزموده شد، یکسره به تدريس و تأليف پرداخت. [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] مىگوید: در میان استادانم هيچ كس را به سخت كوشى وى نيافتم.هر گاه به خدمتش رسيدم،يا در كار تدريس بود،يا به جمع حديث و تأليف و تصنيف مشغول بود و هرگز او را در غير این حالات نيافتم. | ||
==تدريس و شاگردان ابوحيان== | ==تدريس و شاگردان ابوحيان== | ||
ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت. در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد. وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت. شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در میان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، [[ابن هشام، عبدالله بن یوسف|ابن هشام]]، تقىالدين سبکی و فرزند وى تاجالدين سبکی، [[ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن|ابن عقيل]]، ابن رافع، ابن فضلالله، ابن مرزوق و...مى توان نام برد. [[شهيد ثانى]] بواسطه شاگردش جمالالدين بن عبدالصمد بن ابراهیم بن خليل بغدادى از وى روايت مىكند. چنانكه از آثار او بر مىآيد، وى با زبانهاى فارسی، تركى و حبشى نيز آشنا بوده و چند اثر خود را به این زبانها تأليف كرده است. | |||
ابوحيان به زودى بر همگنان خود پيشى جست و در شرق و غرب شهرتى عظيم يافت.در نحو به شيخ النحاة يا امام النحاة، در علم حديث به شيخ المحدثين و در ساير علوم به رئيس العلماء معروف شد.وى پس از مرگ ابن نحاس در 698ق در مقام بزرگترين نحوى روزگار خود كرسى تدريس نحو را در جامع الاقهر و حاكمى و سپس تدريس تفسير را در مدرسۀ صالحيه و تدريس و نقل حديث را در مدرسۀ منصوريه بر عهده گرفت.شاگردانى از اطراف و اكناف در مجالس درسى او شركت جستند كه بسيارى از آنان بعدها خود در صف بزرگان و دانشمندان روزگار خویش درآمدند در میان شاگردان معروف او از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، ابن هشام، | |||
==ذوق شخصى== | ==ذوق شخصى== | ||
وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مىورزيد، به فلسفه اعتنايى نداشت، تا آنجا كه وقتى وارد مصر شد و گروه بسيارى را مشغول فراگیرى فلسفه ديد، بسيار تعجب كرد.آيين صوفيان را نيز نمىپسنديد و با اينكه خود داستانهایى از كرامات برخى شيوخ متصوفه نقل كرده، آنان را مورد انتقاد بسيار قرار داده، چندانكه در برخى اشعارش آنان را زنديق و غرق در گمراهى خوانده است. | |||
وى با همۀ عشقى كه به علوم مختلف مىورزيد، به فلسفه اعتنايى نداشت، تا آنجا كه وقتى وارد مصر شد و گروه بسيارى را مشغول | |||
==مذهب ابوحيان== | ==مذهب ابوحيان== | ||
ابوحيان قبل از مهاجرت به شرق همانند بسيارى از مردم اندلس مذهب ظاهرى داشت و نسبت به آن سخت تعصب مىورزيد، اما پس از ورود به مصر مانند بسيارى از دانشمندان ديگر مغربى چون [[ابن مالک، محمد بن عبدالله|ابن مالك]] تحت تأثير محيط مدارس مصر تغيير مذهب داد و با آنكه خود تأكيد بسيار كرده بود كه همیشه بر آيين ظاهرى خواهد ماند، به مذهب شافعى گراييد و قصيدهاى نيز در مدح شافعى سرود.نسبت به [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] ارادت خاصى داشت و دشمنانش را لعن مىكرد و در آثار خود گاه به اقوال آن حضرت استناد مىجست. | |||
با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مىدانسته است. ابوحيان از میان علماى معاصر، [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] را كه بين سالهاى 709 تا 713ق در اسكندريه و قاهره اقامت داشت، بسيار مىستود و حتى قصيدهاى در مدح وى سرود.اما پس از آنكه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در کتاب العرش بر [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] خردۀ بسيار گرفت، ابوحيان از او روى برتافت و به صف مخالفان او پيوست. | |||
با اينهمه نبايد در این جنبه از عقايد او مبالغه كرد.ارادت وى به [[امام على(ع)|حضرت علی عليهالسلام]] نيز ممكن است از این جهت بوده كه آن حضرت را بنيان گذار علم نحو مىدانسته است. ابوحيان از میان علماى معاصر،[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] را كه بين سالهاى 709 تا 713ق در اسكندريه و قاهره اقامت داشت، بسيار مىستود و حتى قصيدهاى در مدح وى سرود.اما پس از آنكه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيمیه]] در کتاب العرش بر [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] خردۀ بسيار گرفت، ابوحيان از او روى برتافت و به صف مخالفان او پيوست. | |||
==شعر== | ==شعر== | ||
ابوحيان شعر نيز مىسرود، برخى از این سرودهها در مدح نحو و نحویان بزرگ از جمله [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] و شيوخ خود و نيز حاكمان وقت است.وى به اشعار عاشقانه و حماسى سخت تمايل داشت. | ابوحيان شعر نيز مىسرود، برخى از این سرودهها در مدح نحو و نحویان بزرگ از جمله [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]] و شيوخ خود و نيز حاكمان وقت است.وى به اشعار عاشقانه و حماسى سخت تمايل داشت. | ||
==اخلاق== | ==اخلاق== | ||
ابوحيان نسبت به مردم بسيار بد گمان بود و نيز طبعى سخت بخيل داشت و شگفت آنكه به بخل خود افتخار مىكرد و در هر مجلسى آن را مىستود و ارباب كرم و بخشش را نكوهش مىكرد.زر و سيم را چندان دوست مىداشت كه آن را درمان هر درد مىشمرد.از این رو بر خلاف ديگر علما هيچ گاه مال خود را صرف خريد کتاب نكرد و همیشه از کتابهایى كه به عاريت مىگرفت، استفاده مىكرد. | ابوحيان نسبت به مردم بسيار بد گمان بود و نيز طبعى سخت بخيل داشت و شگفت آنكه به بخل خود افتخار مىكرد و در هر مجلسى آن را مىستود و ارباب كرم و بخشش را نكوهش مىكرد.زر و سيم را چندان دوست مىداشت كه آن را درمان هر درد مىشمرد.از این رو بر خلاف ديگر علما هيچ گاه مال خود را صرف خريد کتاب نكرد و همیشه از کتابهایى كه به عاريت مىگرفت، استفاده مىكرد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۹: | ||
==فرزند== | ==فرزند== | ||
ابوحيان دخترى به نام «نضار» داشت كه از محدثان عصر خود به شمار مىرفت، او را سخت گرامى مىداشت و بسيار مىستود.نضار در 730ق درگذشت و ابوحيان از مرگ او سخت متأثر شد و کتابى به نام وى نوشت. | |||
==وفات== | |||
ابوحيان در اواخر عمر نابينا شده بود، در سال 745ق قاهره درگذشت و در مقبرۀ صوفيه مدفون گرديد. | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
در روزگار ابوحيان شرح نویسى، اختصار و به نظم در آوردن آثار ديگران شيوۀ رايج نحویان بود.وى نيز از این قاعده مستثنى نيست و بيشتر آثارش از این قبيل است.آثار وى را بيش از 60 اثر شامل،12 اثر چاپى،13 اثر خطى 42 اثر مفقود، بر شمردهاند.برخى آثار چاپى وى، از این قرارند:1-البحر المحيط(تفسير مورد بحث)2-النهر الماء(مختصرى از تفسير بحر المحيط)3-تحفة(اتحاف) الاريب بما في القرآن من الغريب(توضيح مختصرى دربارۀ آن خواهد آمد)4-تذكرة النحاة 5-الادراك للسان الاتراك(از كهنترين دستور زبان تركى است)6-تقريب المقرب 7-ديوان 8-النكت الحسان في شرح غاية الاحسان 9-هداية النحو و... | در روزگار ابوحيان شرح نویسى، اختصار و به نظم در آوردن آثار ديگران شيوۀ رايج نحویان بود.وى نيز از این قاعده مستثنى نيست و بيشتر آثارش از این قبيل است.آثار وى را بيش از 60 اثر شامل،12 اثر چاپى،13 اثر خطى 42 اثر مفقود، بر شمردهاند.برخى آثار چاپى وى، از این قرارند:1-البحر المحيط(تفسير مورد بحث)2-النهر الماء(مختصرى از تفسير بحر المحيط)3-تحفة(اتحاف) الاريب بما في القرآن من الغريب(توضيح مختصرى دربارۀ آن خواهد آمد)4-تذكرة النحاة 5-الادراك للسان الاتراك(از كهنترين دستور زبان تركى است)6-تقريب المقرب 7-ديوان 8-النكت الحسان في شرح غاية الاحسان 9-هداية النحو و... | ||
خط ۹۴: | خط ۱۰۰: | ||
و نيز از آثار خطى مىتوان موارد ذيل را نام برد:1-اعراب القرآن 2-لغات القرآن، 3-التدريب في تمثيل التقريب 4-عقد اللآلى في القراءات السبع العوالى 5-نكت الامالى على عقد اللآلى (در شرح عقد اللآلى مصنف) | و نيز از آثار خطى مىتوان موارد ذيل را نام برد:1-اعراب القرآن 2-لغات القرآن، 3-التدريب في تمثيل التقريب 4-عقد اللآلى في القراءات السبع العوالى 5-نكت الامالى على عقد اللآلى (در شرح عقد اللآلى مصنف) | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۷: | ||
[[منهج السالک في الکلام علي ألفية إبن مالک]] | [[منهج السالک في الکلام علي ألفية إبن مالک]] | ||
[[التذييل و | [[التذييل و التکميل في شرح کتاب التسهيل]] | ||
[[أبوحيان و منهجه في تفسير القرآن الكريم]] | |||
[[المعجم الجامع لغريب مفردات القرآن الكريم]] | |||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده:ادیبان]] | |||
[[رده:شاعران]] | |||
[[رده:مفسران سنی]] | |||
[[رده:واژهشناسان]] |