إرشاد الثقات إلی اتفاق الشرائع علی التوحيد و المعاد و النبوات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‌گ' به ''
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
جز (جایگزینی متن - 'ه‌گ' به '')
خط ۲۱: خط ۲۱:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =39435
| کتابخانۀ دیجیتال نور =39435
| کتابخوان همراه نور =53256
| کد پدیدآور =02797
| کد پدیدآور =02797
| پس از =
| پس از =
خط ۴۴: خط ۴۵:
نگارنده در ابتدای فصل دوم که در موضوع اتفاق شرایع بر اثبات معاد است، از مقاله‌ای که پیش‌ازاین نوشته با عنوان «المقالة الفاخرة فی بیان اتفاق الشرائع علی اثبات الدار الآخرة» نام برده است. سپس اشاره کرده که در ابتدای تورات به هنگام بحث از آغاز آفرینش تصریح به اسم جنت شده است: «فغرس الله جنانا فی عدن شرقیا...». همچنین در تورات به اسم آتش هم با لفظ «شول واشی» تصریح شده است که علمای یهود معنای این دو لفظ را «جهنم» دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. همچنین در فصل دوازدهم از سفر سوم تورات چنین آمده «رسوم و احکام مرا حفظ کنید، چراکه جزای کسی که به آن‌ها عمل کند زندگی جاودانه است». مشخص است که زندگی جاودانه در دنیا نیست بلکه در آخرت است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. یا در فصل پنجم از انجیل یوحنا چنین آمده است: همانا قیامت خواهد آمد که همه کسانی که در قبرها هستند صدایش را خواهند شنید، پس کسانی که عمل صالح انجام داده‌اند به‌سوی قیامت حیات و زندگی (جاودانه در بهشت) و کسانی که گناهکار بوده‌اند به قیامت دینونه (و دینونه جهنم) خارج می‌شوند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/13 ر.ک: همان، ص14-13]</ref>.
نگارنده در ابتدای فصل دوم که در موضوع اتفاق شرایع بر اثبات معاد است، از مقاله‌ای که پیش‌ازاین نوشته با عنوان «المقالة الفاخرة فی بیان اتفاق الشرائع علی اثبات الدار الآخرة» نام برده است. سپس اشاره کرده که در ابتدای تورات به هنگام بحث از آغاز آفرینش تصریح به اسم جنت شده است: «فغرس الله جنانا فی عدن شرقیا...». همچنین در تورات به اسم آتش هم با لفظ «شول واشی» تصریح شده است که علمای یهود معنای این دو لفظ را «جهنم» دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/10 ر.ک: همان، ص10]</ref>. همچنین در فصل دوازدهم از سفر سوم تورات چنین آمده «رسوم و احکام مرا حفظ کنید، چراکه جزای کسی که به آن‌ها عمل کند زندگی جاودانه است». مشخص است که زندگی جاودانه در دنیا نیست بلکه در آخرت است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>. یا در فصل پنجم از انجیل یوحنا چنین آمده است: همانا قیامت خواهد آمد که همه کسانی که در قبرها هستند صدایش را خواهند شنید، پس کسانی که عمل صالح انجام داده‌اند به‌سوی قیامت حیات و زندگی (جاودانه در بهشت) و کسانی که گناهکار بوده‌اند به قیامت دینونه (و دینونه جهنم) خارج می‌شوند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/13 ر.ک: همان، ص14-13]</ref>.


[[شوکانی، محمد|شوکانی]] پس از طرح این مباحث نتیجه‌گیری کرده که این مسئله نیز مورد اتفاق شرایع بوده و تمامی پیامبران و کتبشان به معاد تصریح کرده‌اند. پیروان همه انبیاء نیز آن را پذیرفته و انکار نکرده‌اند. البته گاهی کسانی چون موسی بن میمون یهودی اندلسی اگرچه معاد را می‌پذیرد اما معاد جسمانی را انکار می‌کند. او آن‌گونه که در شرح‌حالش در تاریخ نصرانی آمده مقاله‌ای در ابطال معاد جسمانی می‌نویسد و لذا گروهی از یهودیان انطاکیه و طرابلس او را لعنت کرده و کافر دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>.
[[شوکانی، محمد|شوکانی]] پس از طرح این مباحث نتیجیری کرده که این مسئله نیز مورد اتفاق شرایع بوده و تمامی پیامبران و کتبشان به معاد تصریح کرده‌اند. پیروان همه انبیاء نیز آن را پذیرفته و انکار نکرده‌اند. البته گاهی کسانی چون موسی بن میمون یهودی اندلسی اگرچه معاد را می‌پذیرد اما معاد جسمانی را انکار می‌کند. او آن‌گونه که در شرح‌حالش در تاریخ نصرانی آمده مقاله‌ای در ابطال معاد جسمانی می‌نویسد و لذا گروهی از یهودیان انطاکیه و طرابلس او را لعنت کرده و کافر دانسته‌اند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>.


نویسنده، ابن‌سینا را در انکار معاد جسمانی پیرو [[ابن میمون، موسی بن میمون|موسی بن میمون]] دانسته است اما محققین کتاب –که از علمای اهل سنت هستند- در پاورقی این سخن را برخلاف دیدگاه ابن‌سینا دانسته‌اند؛ چراکه او در موضوع معاد رساله اضحویه خود این مطلب را بر نصاری اشکال گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/14 ر.ک: همان، صفحه 14، پاورقی 2]</ref>. لازم به توضیح است که از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] به دلیل دشوار بودن فهم حقیقت معاد روحانی برای عوام، شارع به تشبیهات و تمثیلات روی می‌آورد تا عوام بدانند که معادی در کار بوده و اعمال صالح انجام دهند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] این دیدگاه را در کتاب مهم خود الهیات شفا و رساله الاضحویه مستقیماً مطرح می‌نماید و در سایر آثار خود از جمله اشارات و نجات فقط معاد روحانی را اثبات می‌نماید. مبانی فلسفی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] نیز تنها قادر است معاد روحانی را اثبات نماید و از عهده اثبات معاد جسمانی ناتوان است؛ بنابراین تنها معاد مقبول ابن‌سینا، معاد روحانی است. بر اساس مبانی فقهی، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] به‌عنوان یک اندیشمند و محقق که خصومتی با اسلام ندارد با عدم پذیرش معاد جسمانی، کافر محسوب نمی‌گردد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61178/87 ر.ک: مسعودی، جهانگیر؛ طالبی، فاطمه کبری، ص87]</ref>.
نویسنده، ابن‌سینا را در انکار معاد جسمانی پیرو [[ابن میمون، موسی بن میمون|موسی بن میمون]] دانسته است اما محققین کتاب –که از علمای اهل سنت هستند- در پاورقی این سخن را برخلاف دیدگاه ابن‌سینا دانسته‌اند؛ چراکه او در موضوع معاد رساله اضحویه خود این مطلب را بر نصاری اشکال گرفته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39435/1/14 ر.ک: همان، صفحه 14، پاورقی 2]</ref>. لازم به توضیح است که از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] به دلیل دشوار بودن فهم حقیقت معاد روحانی برای عوام، شارع به تشبیهات و تمثیلات روی می‌آورد تا عوام بدانند که معادی در کار بوده و اعمال صالح انجام دهند. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] این دیدگاه را در کتاب مهم خود الهیات شفا و رساله الاضحویه مستقیماً مطرح می‌نماید و در سایر آثار خود از جمله اشارات و نجات فقط معاد روحانی را اثبات می‌نماید. مبانی فلسفی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] نیز تنها قادر است معاد روحانی را اثبات نماید و از عهده اثبات معاد جسمانی ناتوان است؛ بنابراین تنها معاد مقبول ابن‌سینا، معاد روحانی است. بر اساس مبانی فقهی، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌سینا]] به‌عنوان یک اندیشمند و محقق که خصومتی با اسلام ندارد با عدم پذیرش معاد جسمانی، کافر محسوب نمی‌گردد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61178/87 ر.ک: مسعودی، جهانگیر؛ طالبی، فاطمه کبری، ص87]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش