أصل الشيعة و التشيع في الكتاب و السنة: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =1 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =1 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور =')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور  =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور  = 33338
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف بعد از توضیح معنای لغوی «شیعه» می‌گوید: «شیعه» هم‌اکنون علم بالغلبه و به معنای کسی است که امامت [[امام على(ع)]] و اهل‌بیت(ع) را بعد از وفات پیامبر(ص) پذیرفته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10</ref>.
مؤلف بعد از توضیح معنای لغوی «شیعه» می‌گوید: «شیعه» هم‌اکنون علم بالغلبه و به معنای کسی است که امامت [[امام على(ع)]] و اهل‌بیت(ع) را بعد از وفات پیامبر(ص) پذیرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/10 ر.ک: متن کتاب، ص10]</ref>.


اشعری در تعریف شیعه می‌گوید: شیعه به کسانی گفته می‌شود که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] را بر سایر صحابه مقدم می‌شمارند<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.
اشعری در تعریف شیعه می‌گوید: شیعه به کسانی گفته می‌شود که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] را بر سایر صحابه مقدم می‌شمارند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/11 ر.ک: همان، ص11]</ref>.


ابن حزم می‌گوید: شیعه کسی است که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] را افضل مردم بعد از پیامبر(ص) می‌داند و معتقد است که علی و فرزندانش بعد از پیامبر جانشین پیامبر(ص) هستند<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
ابن حزم می‌گوید: شیعه کسی است که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] را افضل مردم بعد از پیامبر(ص) می‌داند و معتقد است که علی و فرزندانش بعد از پیامبر جانشین پیامبر(ص) هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/12 ر.ک: همان، ص12]</ref>.


در قرآن نیز برای شیعه معانی متعددی آمده است که «دین» و «امت» از جمله آن معانی است.<ref>ر.ک: همان، ص13 و 14</ref>.
در قرآن نیز برای شیعه معانی متعددی آمده است که «دین» و «امت» از جمله آن معانی است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/13 ر.ک: همان، ص13 و 14]</ref>.


آیاتی از قبیل: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ‌«(محمد: 33)؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كرده‏‌هاى خود را تباه مكنيد»، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (النساء: 59)؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد» و... دلالت بر وجوب اطاعت از پیامبر(ص) می‌کند و اگر پیامبر ما را به تبعیت از مذهب معینی امر کند، پیروی از او واجب است؛ حال این سؤال مطرح است که آیا پیامبر ما را به تبعیت از مذهبی معین فرمان داده یا امت را سر خود رها کرده؟ بی‌تردید امر فرموده و آن مذهب معین هم مذهب اهل‌بیت(ع) است. آخر مگر تمسک به ثقلین یکی از وصیت‌های پیامبر(ص) نبوده است؟ ثقلین همان «قرآن» و «اهل‌بیت» هستند و در برخی از منابع اهل سنت با لفظ «خليفتين» نیز آمده است. هیثمی در مجمع الزوائد و [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] در صحيح مسلم و [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] در السلسلة الصحيحة، این روایت را صحیح السند دانسته‌اند و ترمزی در کتاب الجامع خود آن را «حسن غریب» معرفی نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص15-19</ref>.
آیاتی از قبیل: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ لاَ تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ‌«(محمد: 33)؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كرده‏‌هاى خود را تباه مكنيد»، «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْکُمْ» (النساء: 59)؛ «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را [نيز] اطاعت كنيد» و... دلالت بر وجوب اطاعت از پیامبر(ص) می‌کند و اگر پیامبر ما را به تبعیت از مذهب معینی امر کند، پیروی از او واجب است؛ حال این سؤال مطرح است که آیا پیامبر ما را به تبعیت از مذهبی معین فرمان داده یا امت را سر خود رها کرده؟ بی‌تردید امر فرموده و آن مذهب معین هم مذهب اهل‌بیت(ع) است. آخر مگر تمسک به ثقلین یکی از وصیت‌های پیامبر(ص) نبوده است؟ ثقلین همان «قرآن» و «اهل‌بیت» هستند و در برخی از منابع اهل سنت با لفظ «خليفتين» نیز آمده است. هیثمی در مجمع الزوائد و [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] در صحيح مسلم و [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] در السلسلة الصحيحة، این روایت را صحیح السند دانسته‌اند و ترمزی در کتاب الجامع خود آن را «حسن غریب» معرفی نموده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/15 ر.ک: همان، ص15-19]</ref>.


[[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] در دلالت این حدیث صحیح شبهه کرده است و گفته که منظور از «اهل‌بیت» در این روایت همان «همسران» پیامبر از جمله «عایشه» است و اینکه شیعه آن را اختصاص به امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) داده و می‌گوید: همسران پیامبر مشمول «أهل بيتي» نمی‌شوند، صحیح نیست و از تحریف‌هایی است که به دست شیعه صورت گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.
[[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] در دلالت این حدیث صحیح شبهه کرده است و گفته که منظور از «اهل‌بیت» در این روایت همان «همسران» پیامبر از جمله «عایشه» است و اینکه شیعه آن را اختصاص به امام علی(ع)، حضرت زهرا(س) و حسنین(ع) داده و می‌گوید: همسران پیامبر مشمول «أهل بيتي» نمی‌شوند، صحیح نیست و از تحریف‌هایی است که به دست شیعه صورت گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>.


مؤلف، به این شبهه [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] پاسخ داده و می‌نویسد: آن چیزی که [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] می‌گوید، با عقل و نقل در تعارض است؛ زیرا اگر منظور از «أهل بيتي»، همان «همسران» پیامبر بودند، باید صحابه پیامبر(ص) به آنان تمسک می‌نمودند و در جنگی که بین [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و عایشه درگرفت باید به سمت عایشه می‌رفتند و او را یاری می‌کردند؛ درصورتی‌که چنین نیست؛ اغلب آنها حتی کسانی چون محمد بن ابوبکر، برادر عایشه نیز او را حمایت نکردند و در سپاه [[امام على(ع)]] ماندند؛ علاوه بر آن هیچ‌کس منکر این نیست که جنگ عایشه با امام علی(ع)، جنگ با خلیفه شرعی [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] انان بوده است؛ بنابراین با این دلیل عقلی مشخص می‌شود که منظور پیامبر از «أهل بيتي»، همسرانش نمی‌باشند<ref>ر.ک: همان، ص20 و 21</ref>.
مؤلف، به این شبهه [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] پاسخ داده و می‌نویسد: آن چیزی که [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] می‌گوید، با عقل و نقل در تعارض است؛ زیرا اگر منظور از «أهل بيتي»، همان «همسران» پیامبر بودند، باید صحابه پیامبر(ص) به آنان تمسک می‌نمودند و در جنگی که بین [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] و عایشه درگرفت باید به سمت عایشه می‌رفتند و او را یاری می‌کردند؛ درصورتی‌که چنین نیست؛ اغلب آنها حتی کسانی چون محمد بن ابوبکر، برادر عایشه نیز او را حمایت نکردند و در سپاه [[امام على(ع)]] ماندند؛ علاوه بر آن هیچ‌کس منکر این نیست که جنگ عایشه با امام علی(ع)، جنگ با خلیفه شرعی [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] انان بوده است؛ بنابراین با این دلیل عقلی مشخص می‌شود که منظور پیامبر از «أهل بيتي»، همسرانش نمی‌باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/20 ر.ک: همان، ص20 و 21]</ref>.


مؤلف با استفاده از روایات صحیح ‌السندی که در منابع اهل سنت آمد، ثابت می‌کند که منظور از «أهل بيتي» همان چیزی است که شیعه به آن معتقد است.
مؤلف با استفاده از روایات صحیح ‌السندی که در منابع اهل سنت آمد، ثابت می‌کند که منظور از «أهل بيتي» همان چیزی است که شیعه به آن معتقد است.


مؤلف با توجه به آیه شریفه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ‌الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيراً»(الأحزاب‏: 33)؛ «خدا فقط می‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاک و پاکيزه گرداند» و روایتی که در شأن نزول آن و وقایع بعد از آن اتفاق افتاده و از ام‌سلمه نقل شده است، می‌گوید: به اقرار [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] این روایت صحیح است و ام‌سلمه که از همسران پیامبر بود، مشمول «اهل‌بیت» نمی‌شود<ref>ر.ک: همان، 21 و 22</ref>.
مؤلف با توجه به آیه شریفه «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ‌الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيراً»(الأحزاب‏: 33)؛ «خدا فقط می‌خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاک و پاکيزه گرداند» و روایتی که در شأن نزول آن و وقایع بعد از آن اتفاق افتاده و از ام‌سلمه نقل شده است، می‌گوید: به اقرار [[البانی، محمد ناصر‌الدین|البانی]] این روایت صحیح است و ام‌سلمه که از همسران پیامبر بود، مشمول «اهل‌بیت» نمی‌شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/21 ر.ک: همان، 21 و 22]</ref>.


مؤلف علاوه بر آیه شریفه مذکور، دو آیه شریفه ولایت<ref>همان، ص33</ref> و تبلیغ<ref>همان، ص55</ref> را بر حقانیت مدعای خود آورده و با استفاده از آنها ثابت کرده است که خلیفه بعد از پیامبر(ص)، همان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] بوده است.
مؤلف علاوه بر آیه شریفه مذکور، دو آیه شریفه ولایت<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/33 همان، ص33]</ref> و تبلیغ<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/55 همان، ص55]</ref> را بر حقانیت مدعای خود آورده و با استفاده از آنها ثابت کرده است که خلیفه بعد از پیامبر(ص)، همان [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] بوده است.


روایت دار<ref>همان، ص63</ref>، منزلت<ref>همان، ص68</ref>، سفینه<ref>همان، ص88</ref> حدیث «علي مني و أنا من علي و علي ولي كل مؤمن بعدي»<ref>همان، ص75</ref>، «يا علي من فارقني فارق الله و من فارقك يا علي فارقني»<ref>همان، ص77</ref>، «من أطاع عليا فقد أطاعني و من عصی عليا فقد عصاني»<ref>همان، ص82</ref>، «یکون بين الناس فرقة و اختلاف، فیکون هذا و أصحابه علی الحق»<ref>همان، ص84</ref>، «علي مني و أنا من علي و لا یؤدي عني إلا أنا أو علي»<ref>همان، ص85</ref> و... از جمله روایاتی است که مؤلف از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و شبهاتی که ذیل آنها مطرح شده را پاسخ داده است.
روایت دار<ref>همان، ص63</ref>، منزلت<ref>همان، ص68</ref>، سفینه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/88 همان، ص88]</ref> حدیث «علي مني و أنا من علي و علي ولي كل مؤمن بعدي»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/75 همان، ص75]</ref>، «يا علي من فارقني فارق الله و من فارقك يا علي فارقني»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/77 همان، ص77]</ref>، «من أطاع عليا فقد أطاعني و من عصی عليا فقد عصاني»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/82 همان، ص82]</ref>، «یکون بين الناس فرقة و اختلاف، فیکون هذا و أصحابه علی الحق»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/84 همان، ص84]</ref>، «علي مني و أنا من علي و لا یؤدي عني إلا أنا أو علي»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/85 همان، ص85]</ref> و... از جمله روایاتی است که مؤلف از لحاظ سند و دلالت مورد بررسی قرار داده و شبهاتی که ذیل آنها مطرح شده را پاسخ داده است.


ایشان می‌گوید: بعد از وفات پیامبر، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] برای حفظ وحدت [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] ین، از دنیای سیاست روگردان شد و گوشه‌نشینی را در زمان دو خلیفه اول ترجیح داد و به نصیحت و مشورت اکتفا نمود<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>.
ایشان می‌گوید: بعد از وفات پیامبر، [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] برای حفظ وحدت [[قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج|مسلم]] ین، از دنیای سیاست روگردان شد و گوشه‌نشینی را در زمان دو خلیفه اول ترجیح داد و به نصیحت و مشورت اکتفا نمود<ref>ر.ک: همان، ص118</ref>.
خط ۵۹: خط ۵۹:
مؤلف قسمتی از کتابش را به ذکر صحابه و تابعین شیعی به‌همراه روایاتی که دلالت بر شیعه بودنشان می‌کند، اختصاص داده است؛ از بین مردان به عمار، ابوذر، عبدالله بن عباس، اسید بن ثعلبه، ابوایوب انصاری، مالک اشتر، کمیل، محمد بن ابوبکر و از بین زنان می‌توان به دوتا از همسران پیامبر به نام ام‌سلمه و میمونه اشاره کرد.
مؤلف قسمتی از کتابش را به ذکر صحابه و تابعین شیعی به‌همراه روایاتی که دلالت بر شیعه بودنشان می‌کند، اختصاص داده است؛ از بین مردان به عمار، ابوذر، عبدالله بن عباس، اسید بن ثعلبه، ابوایوب انصاری، مالک اشتر، کمیل، محمد بن ابوبکر و از بین زنان می‌توان به دوتا از همسران پیامبر به نام ام‌سلمه و میمونه اشاره کرد.


بعد از شهادت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، شیعیان به رنج‌ها و مصائب زیادی دچار شدند؛ به‌گونه‌ای ‌که علویان و هرکس که به علوی بودن معروف و مشهور بود را قتل عام می‌نمودند. امویان برای این منظور روشمند عمل کرده و محاربه با شیعه، سب، وضع احادیث کاذب علیه آنان، قتل عام و وضع اصطلاح رفض را در دستور کار خود قرار داده بودند<ref>ر.ک: همان، ص195 تا ص199</ref>. بنی‌امیه پا را فراتر گذاشته و حتی کسانی را که در مذهب شیعه نبودند، به شیعه‌گری متهم نموده و از دم تیغ گذراندند<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>.
بعد از شهادت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]، شیعیان به رنج‌ها و مصائب زیادی دچار شدند؛ به‌گونه‌ای ‌که علویان و هرکس که به علوی بودن معروف و مشهور بود را قتل عام می‌نمودند. امویان برای این منظور روشمند عمل کرده و محاربه با شیعه، سب، وضع احادیث کاذب علیه آنان، قتل عام و وضع اصطلاح رفض را در دستور کار خود قرار داده بودند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/195 ر.ک: همان، ص195 تا ص199]</ref>. بنی‌امیه پا را فراتر گذاشته و حتی کسانی را که در مذهب شیعه نبودند، به شیعه‌گری متهم نموده و از دم تیغ گذراندند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/199 ر.ک: همان، ص199]</ref>.


از دیگر فعالیت‌های بنی‌امیه علیه شیعه می‌توان به تکذیب روایت راویان شیعه<ref>همان، ص202</ref>، محروم کردن شیعیان از آزادی<ref>همان، ص213</ref> وضع روایاتی در مذمت شیعیان<ref>همان، ص214</ref>، تکفیر آنان<ref>همان، ص216</ref> و نسبت‌های دروغ به شیعه<ref>همان، ص218</ref> اشاره کرد.
از دیگر فعالیت‌های بنی‌امیه علیه شیعه می‌توان به تکذیب روایت راویان شیعه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/202 همان، ص202]</ref>، محروم کردن شیعیان از آزادی<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/213 همان، ص213]</ref> وضع روایاتی در مذمت شیعیان<ref>همان، ص214</ref>، تکفیر آنان<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/216 همان، ص216]</ref> و نسبت‌های دروغ به شیعه<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/33338/1/218 همان، ص218]</ref> اشاره کرد.


مؤلف، با شمردن مصادر تشریع نزد شیعه و خاتمه که حاوی خلاصه‌ای از محتوای کتاب است، آن ‌را به پایان می‌رساند.
مؤلف، با شمردن مصادر تشریع نزد شیعه و خاتمه که حاوی خلاصه‌ای از محتوای کتاب است، آن ‌را به پایان می‌رساند.
خط ۸۵: خط ۸۵:
   
   
  [[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]
  [[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش