آفاق معرفت (تبصرة المبتدي و تذكرة المنتهي): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏گ' به 'می‌‏گ'
جز (جایگزینی متن - 'ه‏ها' به 'ه‏‌ها')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏گ' به 'می‌‏گ')
خط ۵۵: خط ۵۵:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مصحح، نکته‌ای تأمل‌برانگیز را درباره این اثر آشکارا بیان کرده است: در این رساله نیز، مثل دیگر آثار عرفا، جملاتى به‌عنوان احادیث آمده است که خواننده نباید انتظار داشته باشد که براى همه آنها سندى بیابد؛ زیرا اینها یا احادیث موضوعه است و یا اصولا سخنان صوفیانه است که به‌صورت مقبولات عام عرفا رنگ حدیث یافته، ولی حدیث نیست. کوشش بسیار به کار رفته است تا آنچه آورده مى‏‌شود با شرع مقدس سازگار باشد و یقینا در تمامى موارد چنین توفیقى حاصل نشده است. گاه‏گاه اشاراتى به حکمت استدلالى مى‏‌شود و مقایسه‏اى صورت مى‏گیرد، امّا نه به‌منظور سازش دادن بین حکمت بحثى و حکمت ذوقى، بلکه براى نشان دادن ضعف حکمت استدلالى<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9</ref>.
مصحح، نکته‌ای تأمل‌برانگیز را درباره این اثر آشکارا بیان کرده است: در این رساله نیز، مثل دیگر آثار عرفا، جملاتى به‌عنوان احادیث آمده است که خواننده نباید انتظار داشته باشد که براى همه آنها سندى بیابد؛ زیرا اینها یا احادیث موضوعه است و یا اصولا سخنان صوفیانه است که به‌صورت مقبولات عام عرفا رنگ حدیث یافته، ولی حدیث نیست. کوشش بسیار به کار رفته است تا آنچه آورده مى‏‌شود با شرع مقدس سازگار باشد و یقینا در تمامى موارد چنین توفیقى حاصل نشده است. گاه‏گاه اشاراتى به حکمت استدلالى مى‏‌شود و مقایسه‏اى صورت می‌‏گیرد، امّا نه به‌منظور سازش دادن بین حکمت بحثى و حکمت ذوقى، بلکه براى نشان دادن ضعف حکمت استدلالى<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9</ref>.


در مقدمه نویسنده، طرح کلى مباحث رساله ذکر شده است و چنین عنوان مى‏‌شود که مراد آفریدگار از ایجاد عالَم، اهل معرفت بوده است و بعد در مصباح اول، انواع معرفت‌ها طرح مى‏‌شود که عبارت است از: معرفت ذات حق یا غیب هویت که اشرف و اغمض علوم مکاشفات است، معرفت اسماء و صفات، معرفت افعال اعم از خلق و امر که شامل ملک (اجسام) و ملکوت (ارواح) است، معرفت اهل ملکوت اعلى و اسفل، معرفت شیاطین و جن، معرفت‏ عوالم تابع ارواح و اجسام، معرفت عوالم واسطه میان ارواح و اجسام، معرفت طور ولایت و نبوت، وحى و الهام و وسوسه، سرّ قدر، دنیا، آخرت، عالم برزخ، اسرار قیامت، حشر و نشر و صراط و میزان و بهشت و دوزخ، که این همه از علوم مکاشفه است و اطلاع بر آنها بر عارف ضرورى است و... با علم استدلالى نمى‏‌توان به حقیقت این مطالب دست یافت و راه آگاهى، علم لدنی و تصفیه باطن است و آمادگى بهره‏مندى از فیوضات ربّانى از طریق سرچشمه‏‌هاى معرفت، یعنى انبیا و اولیا<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9-10</ref>.
در مقدمه نویسنده، طرح کلى مباحث رساله ذکر شده است و چنین عنوان مى‏‌شود که مراد آفریدگار از ایجاد عالَم، اهل معرفت بوده است و بعد در مصباح اول، انواع معرفت‌ها طرح مى‏‌شود که عبارت است از: معرفت ذات حق یا غیب هویت که اشرف و اغمض علوم مکاشفات است، معرفت اسماء و صفات، معرفت افعال اعم از خلق و امر که شامل ملک (اجسام) و ملکوت (ارواح) است، معرفت اهل ملکوت اعلى و اسفل، معرفت شیاطین و جن، معرفت‏ عوالم تابع ارواح و اجسام، معرفت عوالم واسطه میان ارواح و اجسام، معرفت طور ولایت و نبوت، وحى و الهام و وسوسه، سرّ قدر، دنیا، آخرت، عالم برزخ، اسرار قیامت، حشر و نشر و صراط و میزان و بهشت و دوزخ، که این همه از علوم مکاشفه است و اطلاع بر آنها بر عارف ضرورى است و... با علم استدلالى نمى‏‌توان به حقیقت این مطالب دست یافت و راه آگاهى، علم لدنی و تصفیه باطن است و آمادگى بهره‏مندى از فیوضات ربّانى از طریق سرچشمه‏‌هاى معرفت، یعنى انبیا و اولیا<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول (مقدمه مصحح)، ص9-10</ref>.
خط ۶۵: خط ۶۵:
یا کس دارد هستى و نیرو، جز تو»؛
یا کس دارد هستى و نیرو، جز تو»؛
«من از تو چه گویم و چه نتوانم گفت
«من از تو چه گویم و چه نتوانم گفت
مى‏گوى و همى ‏شنو، تویى، کو جز تو»<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
می‌‏گوى و همى ‏شنو، تویى، کو جز تو»<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.


در اولین لامع از مصباح دوم، حقیقت ولایت بیان شده است که پایان عالَم عقل، آغاز طور ولایت است و آن نوری از عالَم ملکوت است و بر کسی اشراق می‌شود که با پیروی از حضرت محمد مصطفی(ص)، ‌آینه عقل را از ظلمات طبیعت پاک کرده باشد... <ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.
در اولین لامع از مصباح دوم، حقیقت ولایت بیان شده است که پایان عالَم عقل، آغاز طور ولایت است و آن نوری از عالَم ملکوت است و بر کسی اشراق می‌شود که با پیروی از حضرت محمد مصطفی(ص)، ‌آینه عقل را از ظلمات طبیعت پاک کرده باشد... <ref>ر.ک: همان، ص69</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش