آشنایی با فرق تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین'
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
خط ۴۳: خط ۴۳:
#«كيسانيه» به‌عنوان اولين فرقه شيعه در درس سوم مورد بررسى قرار گرفته است: «كتب ملل و نحل در تعريف كيسانيه هم‌داستان نبوده و آنان را به فرق متعدد - حدود يازده فرقه - تقسيم كرده‌اند. نقطه مركزى فكر تمامى گروه‌هاى كيسانيّه را مى‌توان امامت محمد بن حنفيه بعد از حسنين(ع) دانست».<ref>همان، ص37 - 42</ref>
#«كيسانيه» به‌عنوان اولين فرقه شيعه در درس سوم مورد بررسى قرار گرفته است: «كتب ملل و نحل در تعريف كيسانيه هم‌داستان نبوده و آنان را به فرق متعدد - حدود يازده فرقه - تقسيم كرده‌اند. نقطه مركزى فكر تمامى گروه‌هاى كيسانيّه را مى‌توان امامت محمد بن حنفيه بعد از حسنين(ع) دانست».<ref>همان، ص37 - 42</ref>
#درس چهارم تا هفتم کتاب به بررسى عقايد شيعه اثناعشريه اختصاص يافته است. نویسنده در ابتداى درس چهارم در رابطه با جدايى شيعه از اكثريت چنين مى‌نویسد: «به نظر مى‌رسد مبدأ و نقطه تاريخى اين جدايى، زمانى است كه تصميم و تصویب اهل سقيفه اعلان شد. از نظر ياران، دوستان و هواخواهان [[امام على(ع)]]، نظر به نصوص مسلّم و نيز فضائل، مقام و منزلت بى‌همانند او، انتخاب فرد ديگرى در مقام خلافت كاملاً انحراف از حق بود». در ادامه اين درس اوضاع تشيع در عصر [[امام على(ع)]] و عصر اموى و عباسى مورد بررسى قرار گرفته است. در درس پنجم، ائمه اطهار(ع) یک‌به‌یک معرفى شده و در انتها نيز به غيبت امام زمان(عج) اشاره شده است. در درس ششم آنچه شيعه از قرن چهار تا چهارده با آن مواجه بود؛ يعنى از حمله مغول تا عصر صفوى، از صفویه تا انقلاب و در دوره انقلاب اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است. در درس هفتم، عقايد شيعه به‌اختصار در ضمن هفت عنوان اصلى بيان شده كه به ترتيب عبارتند از: توحيد، عدل، نبوت، امامت، معاد، بداء و رجعت.<ref>همان، ص43 - 83</ref>
#درس چهارم تا هفتم کتاب به بررسى عقايد شيعه اثناعشريه اختصاص يافته است. نویسنده در ابتداى درس چهارم در رابطه با جدايى شيعه از اكثريت چنين مى‌نویسد: «به نظر مى‌رسد مبدأ و نقطه تاريخى اين جدايى، زمانى است كه تصميم و تصویب اهل سقيفه اعلان شد. از نظر ياران، دوستان و هواخواهان [[امام على(ع)]]، نظر به نصوص مسلّم و نيز فضائل، مقام و منزلت بى‌همانند او، انتخاب فرد ديگرى در مقام خلافت كاملاً انحراف از حق بود». در ادامه اين درس اوضاع تشيع در عصر [[امام على(ع)]] و عصر اموى و عباسى مورد بررسى قرار گرفته است. در درس پنجم، ائمه اطهار(ع) یک‌به‌یک معرفى شده و در انتها نيز به غيبت امام زمان(عج) اشاره شده است. در درس ششم آنچه شيعه از قرن چهار تا چهارده با آن مواجه بود؛ يعنى از حمله مغول تا عصر صفوى، از صفویه تا انقلاب و در دوره انقلاب اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است. در درس هفتم، عقايد شيعه به‌اختصار در ضمن هفت عنوان اصلى بيان شده كه به ترتيب عبارتند از: توحيد، عدل، نبوت، امامت، معاد، بداء و رجعت.<ref>همان، ص43 - 83</ref>
#در درس نهم تا دوازدهم، چگونگى شكل‌گيرى فرقه «زيديه» و عقايد و تفكرات آن مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه ديدگاه زيديه در اصول دين تفاوت چندانى با ديگر عدليه ندارد و همچون ديگر شیعیان به دو اصل توحيد و عدل به‌عنوان اساسى‌ترين اصول اعتقادى مى‌نگرند، اما در نظريه رايج و مشهور زيديه، امامت پس از امام حسين(ع) غير منصوص است و فقط در فرزندانى از فاطمه(س) ادامه مى‌يابد كه عليه ظالمان خروج كنند.<ref>همان، ص83 - 112</ref>
#در درس نهم تا دوازدهم، چگونگى شكل‌گيرى فرقه «زيديه» و عقايد و تفكرات آن مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه ديدگاه زيديه در اصول دين تفاوت چندانى با ديگر عدليه ندارد و همچون ديگر شیعیان به دو اصل توحيد و عدل به‌عنوان اساسى‌ترين اصول اعتقادى مى‌نگرند، اما در نظريه رايج و مشهور زيديه، امامت پس از امام حسین(ع) غير منصوص است و فقط در فرزندانى از فاطمه(س) ادامه مى‌يابد كه عليه ظالمان خروج كنند.<ref>همان، ص83 - 112</ref>
#در سه درس سيزدهم تا پانزدهم، بزرگان و دانشمندان فرقه «اسماعيليه» و عقايد اين فرقه بيان شده است.<ref>همان، ص113 - 132</ref>
#در سه درس سيزدهم تا پانزدهم، بزرگان و دانشمندان فرقه «اسماعيليه» و عقايد اين فرقه بيان شده است.<ref>همان، ص113 - 132</ref>
#بعد از شهادت امام كاظم(ع) در سال 183ق، برخى از اصحاب ايشان، شهادت امام را انكار كرده، قائل به مهدویّت وى گرديدند كه به «واقفيه» مشهور شدند. اين فرقه در درس شانزدهم کتاب بحث شده است.<ref>همان، ص133 - 137</ref>
#بعد از شهادت امام كاظم(ع) در سال 183ق، برخى از اصحاب ايشان، شهادت امام را انكار كرده، قائل به مهدویّت وى گرديدند كه به «واقفيه» مشهور شدند. اين فرقه در درس شانزدهم کتاب بحث شده است.<ref>همان، ص133 - 137</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش