۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر | کتاب، مشتمل بر یک مقدمه و بيست درس است. در هر درس پس از طرح مباحث در ضمن عناوینى، پرسشهايى ارائه و منابعى برای مطالعه بيشتر مطرح شده است. | ||
شيوه نگارش بدين ترتيب است كه در بخش مقدماتى به تعريف شيعه و تاريخ پيدايش آن پرداخته و ديدگاههاى مخالف نقد شده است. دروس بعد اين مجموعه بر اساس تاريخ پيدايش و تثبيت فرق، چينش يافته و به مذاهب موجود توجه بيشترى شده است. | شيوه نگارش بدين ترتيب است كه در بخش مقدماتى به تعريف شيعه و تاريخ پيدايش آن پرداخته و ديدگاههاى مخالف نقد شده است. دروس بعد اين مجموعه بر اساس تاريخ پيدايش و تثبيت فرق، چينش يافته و به مذاهب موجود توجه بيشترى شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب درباره اهميت دانش مللونحلشناسى چنين مىنویسد: «دانش مللونحلشناسى از علوم آلى است كه وظيفه خود را تبيين صحيح و دقيق آموزههاى اعتقادى فرق و مذاهب گوناگون اسلامى و اديان ديگر قرار داده است. مطالعه و انديشه درباره ملل و نحل، خواننده را به عمق اختلافات و ريشههاى اعتقادات مختلف مذاهب سوق داده، به اسلامشناسى كمك شايانى مىكند. شايد | نویسنده در مقدمه کتاب درباره اهميت دانش مللونحلشناسى چنين مىنویسد: «دانش مللونحلشناسى از علوم آلى است كه وظيفه خود را تبيين صحيح و دقيق آموزههاى اعتقادى فرق و مذاهب گوناگون اسلامى و اديان ديگر قرار داده است. مطالعه و انديشه درباره ملل و نحل، خواننده را به عمق اختلافات و ريشههاى اعتقادات مختلف مذاهب سوق داده، به اسلامشناسى كمك شايانى مىكند. شايد یکى از مهمترين بخشهايى كه پژوهشگر را به اصول كلى اسلام رهنمون ساخته و او را به ساحل اطمينان مىرساند، توجه به تاريخ علم كلام و مذاهب اسلامى است».<ref>مقدمه، ص17</ref> | ||
وى در ادامه مقدمه، تطورات مباحث كلامى در قرون مختلف و آثار هر قرن را مورد بررسى قرار داده است. در آخر نيز با ذكر تأليفات فارسی دو دهه گذشته، انگيزه نگارش اثر را اينگونه مىنویسد: «با گسترش وسائل ارتباطى، اطلاع از ديدگاههاى فرق و مذاهب برای عموم طلاب و دانشجویان ضرورت يافته است. در اين کتاب بهصورت مختصر، فرقى كه در تاريخ بهعنوان شيعه شناخته شده و يا از شيعه انشعاب يافتهاند، شناسايى و آراى مختلف آنها را بيان كردهايم».<ref>همان، ص19</ref> | وى در ادامه مقدمه، تطورات مباحث كلامى در قرون مختلف و آثار هر قرن را مورد بررسى قرار داده است. در آخر نيز با ذكر تأليفات فارسی دو دهه گذشته، انگيزه نگارش اثر را اينگونه مىنویسد: «با گسترش وسائل ارتباطى، اطلاع از ديدگاههاى فرق و مذاهب برای عموم طلاب و دانشجویان ضرورت يافته است. در اين کتاب بهصورت مختصر، فرقى كه در تاريخ بهعنوان شيعه شناخته شده و يا از شيعه انشعاب يافتهاند، شناسايى و آراى مختلف آنها را بيان كردهايم».<ref>همان، ص19</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#درس اول کتاب با ذكر پنج معنا برای واژه «شيعه» آغاز شده است. نویسنده با توجه به اين معانى، شيعه را اينگونه معنا مىكند: «شيعه بر جماعتى اطلاق مىشود كه از فرد ديگرى پيروى يا او را همراهى يا با او همكارى كند، يا اسباب نيرومندى او را فراهم سازد يا كيش و آيين او را رواج بخشد».<ref>متن کتاب، ص21</ref> | #درس اول کتاب با ذكر پنج معنا برای واژه «شيعه» آغاز شده است. نویسنده با توجه به اين معانى، شيعه را اينگونه معنا مىكند: «شيعه بر جماعتى اطلاق مىشود كه از فرد ديگرى پيروى يا او را همراهى يا با او همكارى كند، يا اسباب نيرومندى او را فراهم سازد يا كيش و آيين او را رواج بخشد».<ref>متن کتاب، ص21</ref> | ||
در طول تاريخ از «شيعه» تعاريف گوناگونى شده است كه نویسنده با ذكر ده تعريف از نویسندگان اهل سنت و تشيع چون [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] معتزلى، [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] و [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] تا [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و كامل مصطفى شيبى و احمد امين تمامى تعاريف را تعريف عام دانسته است. وى سپس به تحليل تعريف [[شيخ مفيد]] بهعنوان | در طول تاريخ از «شيعه» تعاريف گوناگونى شده است كه نویسنده با ذكر ده تعريف از نویسندگان اهل سنت و تشيع چون [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] معتزلى، [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] و [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] تا [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و كامل مصطفى شيبى و احمد امين تمامى تعاريف را تعريف عام دانسته است. وى سپس به تحليل تعريف [[شيخ مفيد]] بهعنوان یک تعريف خاص پرداخته و چنين نتيجهگيرى مىكند كه با توجه به قيودى كه [[شيخ مفيد]] لحاظ كرده، شيعه امامى يا اثناعشرى از همه گرايشهاى شيعى ديگر متمايز مىشود.<ref>همان، ص24</ref> | ||
#نویسنده از درس دوم به بررسى تاريخ تشيع پرداخته و پيدايش تشيع را همزمان با اسلام مىداند: «در | #نویسنده از درس دوم به بررسى تاريخ تشيع پرداخته و پيدايش تشيع را همزمان با اسلام مىداند: «در یک نگاه كلى و فرافرقهاى، نبايد تاريخى برای پيدايش تشيع، بهمثابه تفسيرى خاص از اسلام، جدا از تاريخ اسلام قائل شد، بلكه بايد آن را همزاد اسلام دانست».<ref>همان، ص28</ref>وى با بررسى ده فرضيه در اين خصوص، چنين نتيجه مىگيرد كه تمام فرضيههاى دهگانهاى كه در باب «پيدايش تشيع» مطرح شده است، بىاساس و دور از واقعيت است و اگر طرح چنين فرضياتى ناشى از عناد و تعصب نباشد، به ناآگاهى يا اطلاعات اندك از تاريخ اسلام و بهویژه حوادث و جزئيات دوران رسالت، دوران خلفا و سدههاى نخستين بازمىگردد.<ref>همان، ص28 - 36</ref> | ||
#«كيسانيه» بهعنوان اولين فرقه شيعه در درس سوم مورد بررسى قرار گرفته است: «كتب ملل و نحل در تعريف كيسانيه همداستان نبوده و آنان را به فرق متعدد - حدود يازده فرقه - تقسيم كردهاند. نقطه مركزى فكر تمامى گروههاى كيسانيّه را مىتوان امامت محمد بن حنفيه بعد از حسنين(ع) دانست».<ref>همان، ص37 - 42</ref> | #«كيسانيه» بهعنوان اولين فرقه شيعه در درس سوم مورد بررسى قرار گرفته است: «كتب ملل و نحل در تعريف كيسانيه همداستان نبوده و آنان را به فرق متعدد - حدود يازده فرقه - تقسيم كردهاند. نقطه مركزى فكر تمامى گروههاى كيسانيّه را مىتوان امامت محمد بن حنفيه بعد از حسنين(ع) دانست».<ref>همان، ص37 - 42</ref> | ||
#درس چهارم تا هفتم کتاب به بررسى عقايد شيعه اثناعشريه اختصاص يافته است. نویسنده در ابتداى درس چهارم در رابطه با جدايى شيعه از اكثريت چنين مىنویسد: «به نظر مىرسد مبدأ و نقطه تاريخى اين جدايى، زمانى است كه تصميم و تصویب اهل سقيفه اعلان شد. از نظر ياران، دوستان و هواخواهان [[امام على(ع)]]، نظر به نصوص مسلّم و نيز فضائل، مقام و منزلت بىهمانند او، انتخاب فرد ديگرى در مقام خلافت كاملاً انحراف از حق بود». در ادامه اين درس اوضاع تشيع در عصر [[امام على(ع)]] و عصر اموى و عباسى مورد بررسى قرار گرفته است. در درس پنجم، ائمه اطهار(ع) | #درس چهارم تا هفتم کتاب به بررسى عقايد شيعه اثناعشريه اختصاص يافته است. نویسنده در ابتداى درس چهارم در رابطه با جدايى شيعه از اكثريت چنين مىنویسد: «به نظر مىرسد مبدأ و نقطه تاريخى اين جدايى، زمانى است كه تصميم و تصویب اهل سقيفه اعلان شد. از نظر ياران، دوستان و هواخواهان [[امام على(ع)]]، نظر به نصوص مسلّم و نيز فضائل، مقام و منزلت بىهمانند او، انتخاب فرد ديگرى در مقام خلافت كاملاً انحراف از حق بود». در ادامه اين درس اوضاع تشيع در عصر [[امام على(ع)]] و عصر اموى و عباسى مورد بررسى قرار گرفته است. در درس پنجم، ائمه اطهار(ع) یکبهیک معرفى شده و در انتها نيز به غيبت امام زمان(عج) اشاره شده است. در درس ششم آنچه شيعه از قرن چهار تا چهارده با آن مواجه بود؛ يعنى از حمله مغول تا عصر صفوى، از صفویه تا انقلاب و در دوره انقلاب اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است. در درس هفتم، عقايد شيعه بهاختصار در ضمن هفت عنوان اصلى بيان شده كه به ترتيب عبارتند از: توحيد، عدل، نبوت، امامت، معاد، بداء و رجعت.<ref>همان، ص43 - 83</ref> | ||
#در درس نهم تا دوازدهم، چگونگى شكلگيرى فرقه «زيديه» و عقايد و تفكرات آن مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه ديدگاه زيديه در اصول دين تفاوت چندانى با ديگر عدليه ندارد و همچون ديگر شیعیان به دو اصل توحيد و عدل بهعنوان اساسىترين اصول اعتقادى مىنگرند، اما در نظريه رايج و مشهور زيديه، امامت پس از امام حسين(ع) غير منصوص است و فقط در فرزندانى از فاطمه(س) ادامه مىيابد كه عليه ظالمان خروج كنند.<ref>همان، ص83 - 112</ref> | #در درس نهم تا دوازدهم، چگونگى شكلگيرى فرقه «زيديه» و عقايد و تفكرات آن مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه ديدگاه زيديه در اصول دين تفاوت چندانى با ديگر عدليه ندارد و همچون ديگر شیعیان به دو اصل توحيد و عدل بهعنوان اساسىترين اصول اعتقادى مىنگرند، اما در نظريه رايج و مشهور زيديه، امامت پس از امام حسين(ع) غير منصوص است و فقط در فرزندانى از فاطمه(س) ادامه مىيابد كه عليه ظالمان خروج كنند.<ref>همان، ص83 - 112</ref> | ||
#در سه درس سيزدهم تا پانزدهم، بزرگان و دانشمندان فرقه «اسماعيليه» و عقايد اين فرقه بيان شده است.<ref>همان، ص113 - 132</ref> | #در سه درس سيزدهم تا پانزدهم، بزرگان و دانشمندان فرقه «اسماعيليه» و عقايد اين فرقه بيان شده است.<ref>همان، ص113 - 132</ref> |
ویرایش