۸۱٬۸۵۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '=') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| تصویر = NUR15048J1.jpg | | تصویر =NUR15048J1.jpg | ||
| عنوان = | | عنوان =آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[اعرافی، علیرضا]] (اشراف) | [[اعرافی، علیرضا]] (اشراف) | ||
[[فتحعلی خانی، محمد]] (نویسنده)، [[فصیحی زاده، علیرضا]] (نویسنده)، [[فقیهی، علینقی]] (نویسنده)، [[بهشتی، محمد]] (نویسنده)، [[ابوجعفری، مهدی]] (نویسنده)، [[رفیعی، بهروز]] (نویسنده) | [[فتحعلی خانی، محمد]] (نویسنده)، [[فصیحی زاده، علیرضا]] (نویسنده)، [[فقیهی، علینقی]] (نویسنده)، [[بهشتی، محمد]] (نویسنده)، [[ابوجعفری، مهدی]] (نویسنده)، [[رفیعی، بهروز]] (نویسنده) | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره = /آ4 / 230/18 BP | | کد کنگره =/آ4 / 230/18 BP | ||
| موضوع = | | موضوع =اسلام و آموزش و پرورش | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر = پژوهشگاه حوزه و | | ناشر =پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی | ||
| مکان نشر = قم، تهران | | مکان نشر =قم، تهران | ||
| سال نشر = 1388-1386ش. | | سال نشر =1388-1386ش. | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE15048AUTOMATIONCODE | |||
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE15048AUTOMATIONCODE | | چاپ =دوم و سوم | ||
| چاپ = دوم و سوم | | شابک = | ||
| شابک = | | تعداد جلد =5 | ||
| تعداد جلد = 5 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =15048 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = 15048 | | کتابخوان همراه نور =15048 | ||
| کتابخوان همراه نور = 15048 | | کد پدیدآور = | ||
| کد پدیدآور = | | پس از = | ||
| پس از = | | پیش از = | ||
| پیش از = | |||
}} | }} | ||
{{کاربردهای دیگر| تعليم و تربيت (ابهام زدایی)}} | |||
'''آراى دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانى آن'''، اثر [[محمد فتحعلی خانی]] و دیگران، کتابی است که به بازشناخت دیدگاهها و مبانی تربیتی متفکران مسلمان میپردازد. این اثر زیر نظر علیرضا اعرافی به نگارش درآمده است. | |||
آراى دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانى | |||
این اثر بهرۀ نخست از مجموعهاى است که اندکاندک سامان گرفته، آماده چاپ مىشود؛ مجموعهاى که در پى احساس نیاز به بازشناخت دیدگاههاى تربیتى و بویژه مبانى آراى تربیتى متفکران مسلمان نگارش مىیابد. این جلد که دفتر نخست مجموعه است، کندوکاوى است در رویکردهاى تربیتى و مبانى نگرشهاى تربیتى جاحظ، ابن سحنون، فارابى، قابسى و ابن سینا که در شش بخش چند فصلى گرد آمده است. | این اثر بهرۀ نخست از مجموعهاى است که اندکاندک سامان گرفته، آماده چاپ مىشود؛ مجموعهاى که در پى احساس نیاز به بازشناخت دیدگاههاى تربیتى و بویژه مبانى آراى تربیتى متفکران مسلمان نگارش مىیابد. این جلد که دفتر نخست مجموعه است، کندوکاوى است در رویکردهاى تربیتى و مبانى نگرشهاى تربیتى جاحظ، ابن سحنون، فارابى، قابسى و ابن سینا که در شش بخش چند فصلى گرد آمده است. | ||
بخش اول. جاحظ: اشاره به زندگى و شخصیت و آثار علمى جاحظ، فراز آغازین این بخش است. آنگاه به انسان از نگاه او مىپردازد و از امتیاز انسان بر حیوان مىگوید. | بخش اول. جاحظ: اشاره به زندگى و شخصیت و آثار علمى جاحظ، فراز آغازین این بخش است. آنگاه به انسان از نگاه او مىپردازد و از امتیاز انسان بر حیوان مىگوید. | ||
ویژگیهاى انسان را شرح و شماره مىکند. از تفاوتهاى انسانها با یکدیگر یاد مىکند و به شناخت مىرسد و با اشاره به ابزار شناخت(حس، عقل، الهام)از اصول و نکاتى درباره شناخت مىگوید. آثار شناخت را برمىشمارد و به موانع و آفات آن مىپردازد. سپس اخلاق را پیش مىکشد و از طبع اولى و طبع ثانوى مىگوید و به اعتدال و اخلاق اشاره مىکند. ملاک ارزش اخلاقى را مىآورد و از نقش صفات در رفتار انسان مىگوید و به نقش اراده و آگاهى در ارزش عمل اشاره دارد. آنگاه به تعلیم و تربیت روى مىکند و سازگارى مبانى تربیت را با فطرت و دین یادآور مىشود و از عوامل مؤثر در شخصیت (محیط و درگیرى با خیر و شر)مىگوید و در شرح اصول و روشهاى تربیتى از کشف استعدادها و رعایت آنها یاد مىکند و به طراحى دورۀ آموزش عالى اشاره دارد. از آموزش تخصصى مىگوید و تشویق و تنبیه را بازمىشکافد و شرایط و ویژگیهاى متعلم را یاد مىکند. به کتاب مىپردازد و اهمیت آن و نوع خوب و بدش و نیز قواعد تألیف کتاب را گوشزد مىکند. اشاره به آموزش زبان دوم و نیز ترجمه، پارۀ پایانى این بخش است. | ویژگیهاى انسان را شرح و شماره مىکند. از تفاوتهاى انسانها با یکدیگر یاد مىکند و به شناخت مىرسد و با اشاره به ابزار شناخت(حس، عقل، الهام)از اصول و نکاتى درباره شناخت مىگوید. آثار شناخت را برمىشمارد و به موانع و آفات آن مىپردازد. سپس اخلاق را پیش مىکشد و از طبع اولى و طبع ثانوى مىگوید و به اعتدال و اخلاق اشاره مىکند. ملاک ارزش اخلاقى را مىآورد و از نقش صفات در رفتار انسان مىگوید و به نقش اراده و آگاهى در ارزش عمل اشاره دارد. آنگاه به تعلیم و تربیت روى مىکند و سازگارى مبانى تربیت را با فطرت و دین یادآور مىشود و از عوامل مؤثر در شخصیت (محیط و درگیرى با خیر و شر)مىگوید و در شرح اصول و روشهاى تربیتى از کشف استعدادها و رعایت آنها یاد مىکند و به طراحى دورۀ آموزش عالى اشاره دارد. از آموزش تخصصى مىگوید و تشویق و تنبیه را بازمىشکافد و شرایط و ویژگیهاى متعلم را یاد مىکند. به کتاب مىپردازد و اهمیت آن و نوع خوب و بدش و نیز قواعد تألیف کتاب را گوشزد مىکند. اشاره به آموزش زبان دوم و نیز ترجمه، پارۀ پایانى این بخش است. | ||
بخش دوم. ابن سحنون: در این بخش که بسیار کوتاه افتاده است، از زندگى و آثار ابن سحنون سخن دارد و به میزان ارزش تربیتى و آموزشى تنها کتاب تربیتى او«آداب المعلمین»اشاره مىکند. آنگاه به هدفهاى تعلیم و تربیت از نگاه او نظر مىکند و با پرداخت وظایف معلم، پىآمدهاى کوتاهى یا ناتوانى معلم در انجام وظیفه را مىآورد. | بخش دوم. ابن سحنون: در این بخش که بسیار کوتاه افتاده است، از زندگى و آثار ابن سحنون سخن دارد و به میزان ارزش تربیتى و آموزشى تنها کتاب تربیتى او«آداب المعلمین»اشاره مىکند. آنگاه به هدفهاى تعلیم و تربیت از نگاه او نظر مىکند و با پرداخت وظایف معلم، پىآمدهاى کوتاهى یا ناتوانى معلم در انجام وظیفه را مىآورد. | ||
گفتگو از دستمزد آموزگارى، فراز فرجامین این بخش است. | گفتگو از دستمزد آموزگارى، فراز فرجامین این بخش است. | ||
در بخش سوم، سخن از فارابى است و از رهگذر آن، زندگى و خطوط کلى اندیشۀ او را بررسى مىکند و پس از یاد آثار علمى او به مبانى آراى تربیتى وى مىپردازد. به نگرشهاى جهانشناختى او اشاره مىکند. به دیدگاههاى انسانشناخت او مىرسد و از قواى نفس و اراده و اختیار مىگوید. به شرح معرفتشناسى او روى مىکند و منطق و تذکر افلاطونى و اقسام معرفت را یادآور مىشود. سپس به اخلاق مىپردازد و از فضیلت و انواعش مىگوید و به فضایل فطرى و برترین فضیلت اشاره مىکند و راه سعادت را وامىشکافد. از امکان تغییر اخلاق و روش آن مىگوید. به فعل جمیل و آموزۀ حد وسط نظر مىکند. روش عملى تخلق به نیکیها را مىآورد. آبشخور زندگى اجتماعى را مطرح مىکند و انواع جامعه را برمىشمارد و از مدینههاى کامل، ناقص، فاضل، غیرفاضل و تقسیمات آنها مىگوید و به اجزاى مدینه فاضله و ویژگیهاى آن اشاره مىکند. آنگاه هدفهاى تعلیم و تربیت را یادآور مىشود. به اصول تعلیم و تربیت مىپردازد. از عوامل تفاوت شیوههاى تعلیم و تربیت یاد مىکند و روشهاى تمرین، عادت، تنبیه و تشویق را شرح مىدهد. | در بخش سوم، سخن از فارابى است و از رهگذر آن، زندگى و خطوط کلى اندیشۀ او را بررسى مىکند و پس از یاد آثار علمى او به مبانى آراى تربیتى وى مىپردازد. به نگرشهاى جهانشناختى او اشاره مىکند. به دیدگاههاى انسانشناخت او مىرسد و از قواى نفس و اراده و اختیار مىگوید. به شرح معرفتشناسى او روى مىکند و منطق و تذکر افلاطونى و اقسام معرفت را یادآور مىشود. سپس به اخلاق مىپردازد و از فضیلت و انواعش مىگوید و به فضایل فطرى و برترین فضیلت اشاره مىکند و راه سعادت را وامىشکافد. از امکان تغییر اخلاق و روش آن مىگوید. به فعل جمیل و آموزۀ حد وسط نظر مىکند. روش عملى تخلق به نیکیها را مىآورد. آبشخور زندگى اجتماعى را مطرح مىکند و انواع جامعه را برمىشمارد و از مدینههاى کامل، ناقص، فاضل، غیرفاضل و تقسیمات آنها مىگوید و به اجزاى مدینه فاضله و ویژگیهاى آن اشاره مىکند. آنگاه هدفهاى تعلیم و تربیت را یادآور مىشود. به اصول تعلیم و تربیت مىپردازد. از عوامل تفاوت شیوههاى تعلیم و تربیت یاد مىکند و روشهاى تمرین، عادت، تنبیه و تشویق را شرح مىدهد. | ||
بخش چهارم، دربارۀ قابسى است که با اشارهاى کوتاه به زندگى و آثار قابسى و کتاب تربیتى او«الرسالة المفصلة لا حوال المتعلمین و احکام المعلمین و المتعلمین»سرمىگیرد و با شرح تعلیم و تربیت در روزگار قابسى پیش مىرود. آنگاه از هدفهاى تعلیم و تربیت گفته مىشود. وظایف پدر و مادر بازشکافته مىشود. مسئولیت معلم شرح مىشود. از اصول تربیتى(آموزش همگانى، عدم تبعیض، تدریج)یاد مىشود و روشهاى تربیتى (ایجاد رابطۀ عاطفى با فراگیر، نظارت و مراقبت، تشویق و تنبیه)مىآید. اشاره به مواد آموزشى لازم و غیرلازم و مواد درسى غیرمجاز، پایان این بخش است. | بخش چهارم، دربارۀ قابسى است که با اشارهاى کوتاه به زندگى و آثار قابسى و کتاب تربیتى او«الرسالة المفصلة لا حوال المتعلمین و احکام المعلمین و المتعلمین»سرمىگیرد و با شرح تعلیم و تربیت در روزگار قابسى پیش مىرود. آنگاه از هدفهاى تعلیم و تربیت گفته مىشود. وظایف پدر و مادر بازشکافته مىشود. مسئولیت معلم شرح مىشود. از اصول تربیتى(آموزش همگانى، عدم تبعیض، تدریج)یاد مىشود و روشهاى تربیتى (ایجاد رابطۀ عاطفى با فراگیر، نظارت و مراقبت، تشویق و تنبیه)مىآید. اشاره به مواد آموزشى لازم و غیرلازم و مواد درسى غیرمجاز، پایان این بخش است. | ||
بخش پنجم. اخوان الصفا: در این بخش، نخست از زندگى و آراى کلى اخوان مىگوید و با اشاره به منابع غیراسلامى عقاید آنان، مذهب اخوان را مىآورد. به سیاست از نگاه آنها مىپردازد و تشکیلات و مراتب درون گروهى اخوان را یادآور مىشود. سپس به فلسفه نزد اخوان اشاره مىکند. از دین و وحى و هدفهاى دین و عناصر آن و نیز فهم دین مىگوید. به عالمان دین و مراتب آنها نظر مىکند و پس از اشارتى به قیامت، به انسان روى مىکند و از ترکیبش از جسم و جان مىگوید و چگونگى و فلسفه پیوند نفس با بدن را مىآورد و از تجرد نفس و انواع نفس در انسان یاد مىکند و مراتب نفس انسانى و مراحل رشد نفس و وحدت نفس و قواى آن را یادآور مىشود. آنگاه به شناخت مىپردازد و راههاى آن را بازمىگوید. از ادراک حسى و حافظه و الم و لذت یاد مىکند. | بخش پنجم. اخوان الصفا: در این بخش، نخست از زندگى و آراى کلى اخوان مىگوید و با اشاره به منابع غیراسلامى عقاید آنان، مذهب اخوان را مىآورد. به سیاست از نگاه آنها مىپردازد و تشکیلات و مراتب درون گروهى اخوان را یادآور مىشود. سپس به فلسفه نزد اخوان اشاره مىکند. از دین و وحى و هدفهاى دین و عناصر آن و نیز فهم دین مىگوید. به عالمان دین و مراتب آنها نظر مىکند و پس از اشارتى به قیامت، به انسان روى مىکند و از ترکیبش از جسم و جان مىگوید و چگونگى و فلسفه پیوند نفس با بدن را مىآورد و از تجرد نفس و انواع نفس در انسان یاد مىکند و مراتب نفس انسانى و مراحل رشد نفس و وحدت نفس و قواى آن را یادآور مىشود. آنگاه به شناخت مىپردازد و راههاى آن را بازمىگوید. از ادراک حسى و حافظه و الم و لذت یاد مىکند. | ||
به خطاى حواس و جایگاه ادراک حسى اشاره مىکند. از ادراک عقلى و خطا در آن مىگوید و نکاتى را دربارۀ معرفت شهودى گوشزد مىکند و با پرداخت به کمال انسان و راه رسیدن به آن، به اخلاق مىرسد و از اخلاق طبیعى و اکتسابى مىگوید. به منشأ اختلاف اخلاق اشاره مىکند. از دنیا و آخرت یاد مىکند. اعتدال را شرح مىدهد. از ریشههاى اخلاق یاد مىکند و به زهد و عادت و عشق مىپردازد. پس از این، تعلیم و تربیت را بشرح مىآورد و از علم و تعلیم مىگوید. اجناس علوم را یاد مىکند. صنعت و اقسام آن را یادآور مىشود و به هدف دانشآموزى اشاره مىکند و آثار تربیتى علم را مىآورد. تربیتپذیرى انسان را گوشزد مىکند و از تفاوت انسانها با یکدیگر در گرایش به علوم و صنایع مىگوید. تأثیر محیط بر شخصیت و تربیت را بررسى مىکند. به روشهاى صحیح آموزشى مىپردازد و با گفتگو از مراتب علم و عالمان و رابطۀ معلم و متعلم و شرایط هرکدام، بخش را به انجام مىبرد. | به خطاى حواس و جایگاه ادراک حسى اشاره مىکند. از ادراک عقلى و خطا در آن مىگوید و نکاتى را دربارۀ معرفت شهودى گوشزد مىکند و با پرداخت به کمال انسان و راه رسیدن به آن، به اخلاق مىرسد و از اخلاق طبیعى و اکتسابى مىگوید. به منشأ اختلاف اخلاق اشاره مىکند. از دنیا و آخرت یاد مىکند. اعتدال را شرح مىدهد. از ریشههاى اخلاق یاد مىکند و به زهد و عادت و عشق مىپردازد. پس از این، تعلیم و تربیت را بشرح مىآورد و از علم و تعلیم مىگوید. اجناس علوم را یاد مىکند. صنعت و اقسام آن را یادآور مىشود و به هدف دانشآموزى اشاره مىکند و آثار تربیتى علم را مىآورد. تربیتپذیرى انسان را گوشزد مىکند و از تفاوت انسانها با یکدیگر در گرایش به علوم و صنایع مىگوید. تأثیر محیط بر شخصیت و تربیت را بررسى مىکند. به روشهاى صحیح آموزشى مىپردازد و با گفتگو از مراتب علم و عالمان و رابطۀ معلم و متعلم و شرایط هرکدام، بخش را به انجام مىبرد. | ||
بخش ششم. ابن سینا: در این بخش، از زندگى و شخصیت بو على مىگوید و به آثار علمى او و پژوهشهاى وى در فلسفه، پزشکى و عرفان مىپردازد. آنگاه به انسان روى مىکند و از اثبات نفس و وحدت آن مىگوید. نفس را تعریف مىکند و تجردش را یادآور مىشود و به قواى آن اشاره مىکند. از جاودانگى نفس و تأثیر متقابل نفس و بدن و ویژگیهاى روانى و رفتارى انسان مىگوید. سپس در شناخت مىکاود و از ادراک حسى و ادراک عقلى مىگوید. اخلاق را مطرح مىکند. از تغییرپذیرى آن یاد مىکند و به ملاک فضیلت و اصول فضایل و رذائل اشاره مىکند. از لذت و الم و انواع آن دو مىگوید. | بخش ششم. ابن سینا: در این بخش، از زندگى و شخصیت بو على مىگوید و به آثار علمى او و پژوهشهاى وى در فلسفه، پزشکى و عرفان مىپردازد. آنگاه به انسان روى مىکند و از اثبات نفس و وحدت آن مىگوید. نفس را تعریف مىکند و تجردش را یادآور مىشود و به قواى آن اشاره مىکند. از جاودانگى نفس و تأثیر متقابل نفس و بدن و ویژگیهاى روانى و رفتارى انسان مىگوید. سپس در شناخت مىکاود و از ادراک حسى و ادراک عقلى مىگوید. اخلاق را مطرح مىکند. از تغییرپذیرى آن یاد مىکند و به ملاک فضیلت و اصول فضایل و رذائل اشاره مىکند. از لذت و الم و انواع آن دو مىگوید. | ||
سعادت و راه به دست آوردن سعادت و مراتب اهل سعادت و شقاوت را شرح مىکند. | سعادت و راه به دست آوردن سعادت و مراتب اهل سعادت و شقاوت را شرح مىکند. | ||
از مدینه فاضله و ارکان آن مىگوید و به خلیفه و راههاى تعیین وى مىپردازد. پس از این، بحث تعلیم و تربیت را مىگشاید و اصول و روشهاى تربیتى(خودشناسى و تربیت نفس، رعایت تفاوتهاى فردى، شناخت استعدادها، تنظیم برنامه براساس مراحل، آموزش گروهى، تشویق و تنبیه) را شرح و شماره مىکند. به خانواده مىپردازد و هدفهاى تشکیل خانواده را یادآور مىشود. از اصول حاکم بر ازدواج مىگوید و ویژگیهاى زن شایسته را مىآورد و از مرد و اصول تدبیر خانواده یاد مىکند. سپس به تربیت کودک روى مىکند و در شرح مراحل رشد کودک، از مراحل پیش از آموزش، آموزش ابتدایى، آموزش حرفهاى، کسب و اشتغال، و نیز ازدواج مىگوید(ص 294-297)و با اشاره به ویژگیهاى مربى(اخلاق فردى، اخلاق اجتماعى، تخصصى در تعلیم و تربیت، شناخت استعدادها و علایق متعلم)و طبقهبندى علوم، سخن را پایان مىدهد<ref>رفیعی، بهروز، ص11-15</ref> | |||
از مدینه فاضله و ارکان آن مىگوید و به خلیفه و راههاى تعیین وى مىپردازد. پس از این، بحث تعلیم و تربیت را مىگشاید و اصول و روشهاى تربیتى(خودشناسى و تربیت نفس، رعایت تفاوتهاى فردى، شناخت استعدادها، تنظیم برنامه براساس مراحل، آموزش گروهى، تشویق و تنبیه)را شرح و شماره مىکند. به خانواده مىپردازد و هدفهاى تشکیل خانواده را یادآور مىشود. از اصول حاکم بر ازدواج مىگوید و ویژگیهاى زن شایسته را مىآورد و از مرد و اصول تدبیر خانواده یاد مىکند. سپس به تربیت کودک روى مىکند و در شرح مراحل رشد کودک، از مراحل پیش از آموزش، آموزش ابتدایى، آموزش حرفهاى، کسب و اشتغال، و نیز ازدواج مىگوید(ص 294-297)و با اشاره به ویژگیهاى مربى(اخلاق فردى، اخلاق اجتماعى، تخصصى در تعلیم و تربیت، شناخت استعدادها و علایق متعلم)و طبقهبندى علوم، سخن را پایان مىدهد<ref> | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات | رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بینالمللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |