کلام جدید مبانی و آموزهها
کلام جدید مبانی و آموزهها، گردآوری شده توسط علی اوجبی (متولد 1343ش)، نویسنده و محقق، که مجموعهای مقالات از نویسندگان مختلف است و به بررسی مفهوم، مبانی، اهداف و مسائل نوپدید در علم کلام (الهیات) در بستر تحولات فکری و فرهنگی جهان اسلام و غرب میپردازد. هدف اصلی آن تبیین و دفاع از عقاید دینی در برابر شبهات و چالشهای عصر جدید است.
| کلام جديد مبانی و آموزهها | |
|---|---|
| پدیدآوران | اوجبی، علی (نويسنده) |
| ناشر | اساطير |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1387ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 964-331-427-8 |
| موضوع | مسیحیت - کلام - کلام |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /الف8ک8 1387 203 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب شامل شانزده مقاله یا گفتار پژوهشی است که توسط نویسندگان مختلف نوشته شده و هر یک به نحوی، به تحلیل ابعاد گوناگون «کلام جدید» میپردازد.
سبک نگارش
مهمترین ویژگی این مجموعه که از ماهیت پژوهشی و تحلیلی برخوردار است، تنوع دیدگاهها و نویسندگان است، زیرا مقالات توسط متفکران مختلفی نوشته شدهاند. شیوه نگارش در بسیاری از بخشهای کتاب، استدلالی و دفاعی است و هدف آن ارائه پاسخهای مستحکم به پرسشها و شبهات معاصر دینی است[۱].
گزارش محتوا
بخش نخست (علم کلام در بستر تحول) که توسط علی اوجبی نگاشته شده، به تعریف علم کلام، موضوع، روشها، و بررسی پویایی این علم در گذر تاریخ میپردازد. در این مقاله، تحول کلام در روند تاریخی به چهار مرحله اصلی تقسیم شده است: مرحله مقدماتی (پیش از تدوین)، مرحله تدوین (توسط معتزله و شیعه)، مرحله عمیقتر که با فلسفه آمیخته شد، و دوره معاصر[۲].
دومین بخش (پیوند علم کلام با سنت و تجدد) به قلم محمدرضا اسدی، بهضرورت تحول در کلام و وظایف جدید علم کلام میپردازد که شامل شناخت، تبیین، اثبات و دفاع از عقاید دینی است. این فصل تأکید دارد که کلام جدید باید ابعاد چهارگانه شناخت، تبیین، اثبات و دفاع را در بر گیرد و دو تصور اصلی از مفهوم تجدد در کلام را معرفی میکند[۳].
بخش سوم (کلام جدید: عبدالله جوادی آملی) به تعریف کلام جدید از دیدگاه آیتالله جوادی آملی، معیار «جدید بودن» آن (مانند تجدد در مسائل یا روشها)، وظایف آن، و جایگاه حوزه در قبال این علم میپردازد. این مقاله بر لزوم دفاع عقلانی از عقاید دینی تأکید کرده و مباحثی مانند الهیات وحی و امامت را در کانون توجه قرار میدهد[۴].
چهارمین بخش (مسائل جدید کلامی در سده اخیر) که توسط غلامعلی حداد عادل ارائه شده است وی موضوع سخن خود را «وجود و عدم وجود علم کلام جدید» قرار میدهد و در این باره مروری به مسائل جدید کلامی در صدسال اخیر از جمله مساله سازگاری و عدم سازگاری اسلام و علم در عصر مشروطیت و پاسخگویی به شبهات مارکسیستی اشاره میکند و در این میان از اندیشمندان غربی و پاسخگویانی مانند علامه طباطبایی، شهید مطهری، سید جمالالدین اسدآبادی، مهندس بازرگان و دکتر شریعتی و فعالیت آنها مطالبی عنوان میدارد.[۵].
در بخش پنجم که توسط بهاءالدین خرمشاهی نوشته شده، پرسش و پاسخی چند پیرامون مبادی کلام جدید مطرح گردیده[۶] و در بخش ششم «مطهری و علم کلام جدید»، نوشته رضا داوری اردکانی، به جریانهای فکری عصر جدید و افکار و نوشتههای مارکسیستی و افکار سیاسی و مقابله سید جمالالدین اسدآبادی، علامه طباطبایی و شهید مطهری با این مذاهب طبیعی و مادی و تفسیر متجددانه دیانت و نقش جلسات درسی فلسفی و سخنرانیهای مختلف استاد مطهری و نقش وی بهعنوان یک متکلم و فیلسوف موردبررسی قرار میدهد[۷].
در بخش هفتم نیز توسط علی دژاکام، علم کلام از دیدگاه استاد مطهری با استفاده از آثار فراوان ایشان موردبحث و بررسی قرار گرفته است[۸].
هشتمین بخش (تحلیل مفهوم تجدد در کلام جدید) به قلم احد فرامرز قراملکی، با رویکرد آسیبشناسانه، مفهوم تجدد در علم کلام را از منظر روششناختی تحلیل کرده و ابعاد گوناگون آن مانند تجدد در مسائل، هدف، روش، موضوع، زبان، مبادی و هندسه معرفتی را توضیح میدهد[۹].
بخش نهم (کلام جدید در جهان اسلام: محمد مجتهد شبستری) تحولات عمده در جهان اسلام را بررسی میکند که سبب طرح مسئله کلام جدید شده است. این تحولات شامل تحول فلسفی، فرهنگی - سیاسی، علمی، صنعتی و اقتصادی هستند[۱۰].
بخش دهم، نوشته همایون همتی، درآمدی است بر مبادی کلام جدید[۱۱].
بخش یازدهم (متکلمان معاصر غربی) نوشته سید مسعود اسماعیلی، به معرفی متکلمان مسیحی معاصر همچون بولتمان و پل تیلیخ میپردازد و مسیرهای جدید الهیاتی در غرب را که به دنبال احیای الهیات مسیحی بودند، موردبحث قرار میدهد[۱۲].
بخش دوازدهم، نوشته شهرام پازوکی، مقدمهای است در باب الهیات[۱۳] و بخش سیزدهم، نوشته دیوید. اف. فورد، مقدمهای بر کلام جدید مسیحی با ترجمه سید ذبیحالله جوادی[۱۴]. در بخش چهاردهم، ایوکانگر با ترجمه فروزان راسخی به بحث پیرامون الهیات مسیحی و مباحثی همچون بسط تاریخی، شأن الهیات و الهیات معاصر پرداخته[۱۵] و در بخش پانزدهم، فروزان راسخی، نگاهی اجمالی به دیدگاههای فریتهوف شوان در باب حکمت خالده افکنده است[۱۶]. آخرین بخش نیز مقالهای است از محمدرضا کاشفی درباره دین و کلام جدید[۱۷].
پانویس
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص37- 40
- ↑ متن کتاب، ص13- 35
- ↑ همان، ص37- 58
- ↑ همان، ص59- 72
- ↑ همان، ص73- 84
- ↑ همان، ص85- 88
- ↑ همان، ص89- 124
- ↑ همان، ص125- 139
- ↑ همان، ص141- 156
- ↑ همان، ص157- 171
- ↑ همان، ص173- 188
- ↑ همان، ص189- 199
- ↑ همان، ص201- 212
- ↑ همان، ص213- 238
- ↑ همان، ص239- 263
- ↑ همان، ص265- 290
- ↑ همان، ص291- 327
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.