نظریه و روش در مطالعات فرهنگی
نظریه و روش در مطالعات فرهنگی، از آثار متخصص علوم اجتماعی و مطالعات سینما، اندرو تودور (متولد 1942م)، پژوهشی تاریخی تحلیلی و تحولشناختی از رشته «مطالعات فرهنگی» (ترکیبی از رشتههایی چون جامعهشناسی، ادبیات، فلسفه و تاریخ) ارائه میکند و به بررسی پویاییهای نظری و روششناختی آن میپردازد. مترجم ایرانی معاصر، فاطمه براتلو (متولد 1352ش)، این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده است.
| نظریه و روش در مطالعات فرهنگی | |
|---|---|
| پدیدآوران | تیودور، اندرو (نويسنده) براتلو، فاطمه (مترجم) |
| ناشر | پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1392ش |
| چاپ | 1 |
| موضوع | فرهنگ - راهنمای آموزشی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- سید رضا صالحی امیری در پیشگفتار چند مطلب را در مورد این اثر مطرح کرده است؛ از جمله:
- كتاب هر قدر كه در شرح نظریه مطالعات فرهنگى، و تشریح برخى جریانات در آن موفق است، در تشریح روش كار در مطالعات فرهنگى موفقیت چندانى حاصل نمىكند.
- واقعیت این است كه كتاب تودور علىرغم آنكه عنوان فرهنگى «نظریه و روش در مطالعات فرهنگى» را با خود یدك مىكشد، و هر چند در آخرین فصل كتاب برخى از علائق روششناختى نویسندهاش را كه در كتاب فراسوى تجربهگرایى: فلسفه علم در جامعهشناسى (1982) به آنها پرداخته است، بازتاب مىدهد، ولى از حد نقد و بررسى برخى مفروضات معرفتشناختى و روششناختى مطالعات فرهنگى فراتر نمىرود.
- حتماً عدهاى استدلال خواهند كرد كه نظریه و روش در مطالعات فرهنگى به شدت با هم همبستهاند، ولى كماكان دانشجویان مطالعات فرهنگى، با خواندن تعداد زیاد متون در این عرصه، و از جمله پس از خواندن این كتاب نیز مقوله روش كار در مطالعات فرهنگى را ابهامآمیز خواهند یافت.
- با این حال، كتاب حاضر مىتواند براى دانشجویان مطالعات فرهنگى و سایر رشتههاى علوم اجتماعى، چیزى فراتر از مقدمهاى بر مطالعات فرهنگى باشد. [۱]
- اندرو تودور نوشته است: ... هدفِ من در اینجا ارائۀ یك تاریخِ تحلیلى از مطالعاتِ فرهنگى است كه عمدتاً بر پویایى نظرى و روششناختى این رشته متمركز است. بنابراین، كتابِ من مانند یك كتابِ درسى به دنبالِ آن نیست كه تمامى مسائل را پوشش دهد؛ من مسائلِ تحلیلى را كه بیشتر مهم مىدانم، انتخاب مىكنم. به طور كلّى، مدام به مسائلِ معرفتشناسى و هستىشناسى برمىگردم. «مطالعاتِ فرهنگى» ادّعاى نیل به چه آگاهىهایى را دارند و بر چه مبنایى این ادّعاها قابلِ اعتنا هستند؟ این مطالعات در موردِ طبیعتِ فرهنگ و زندگى اجتماعى چه مفروضاتى دارند و لازمه و آثارِ این مفروضات چیست؟ و شاید، سؤال كلّىتر از همه، اینكه تصوّرات و ذهنیت مطالعاتِ فرهنگى در موردِ تنشِ عام و همیشگى بین ظرفیت ساختارى قالبهاى فرهنگى و فعّالیت عامل انسانى چیست؟ بنابراین هدف تحلیلى است و نه تشریح. �[۲]
ساختار و محتوا
- این اثر بدون تقسیم به بخش و فصل و مانند آن، مطالب متعددی را مطرح کرده است:
- این کتاب با بررسی تاریخ فکری مطالعات فرهنگی، مراحل اصلی رشد این حوزه را از ابتدا تا دوران معاصر دنبال میکند.
- در دهه ۱۹۶۰ میلادی، با ورود ساختارگرایی، یک نقطهعطف کلیدی در این رشته ایجاد شد.
- مقاومت: بخشی از بحث به مفهوم «تودهگرایی فرهنگی» اختصاص دارد. این مفهوم بر ظرفیت گروههای اجتماعی برای مقاومت در برابر سلطه تأکید میکند.
- نویسنده همچنین به ظهور مطالعات فمینیستی در دهه ۱۹۸۰ میپردازد که بر سوژههای مبتنی بر جنسیت و تحلیل متون زنان متمرکز بود.
- خیزش خواننده (نقش مخاطب) در نهایت، کتاب به سمت تحولات متأخری پیش میرود که بر نقش خواننده یا مخاطب در درک فرهنگی تأکید دارد. در این نگاه، تمرکز از ساختار دور شده و به سوی عامل فرهنگی )فرد فعال) میرود و رابطه میان ساختار و عامل فرهنگی را بررسی میکند.
نمونه مباحث
- ... ما در نتیجۀ رویههاى اجتماعىاى كه از طریقِ فرهنگ و به عنوانِ ساختار تجربه مىكنیم، موجوداتى اجتماعى هستیم و همین وجودِ چنین ساختارهایى است كه از ما عاملِ اجتماعى مىسازد بدونِ آنها ما به موادِّ لازم براى تولید و بازتولیدِ فعّالیتهاى اجتماعى خود دسترسى نخواهیم داشت. پس بدونِ، ساختار، عاملِ اجتماعى وجود نخواهد داشت و بدونِ عاملِ اجتماعى هم هیچ ساختارى وجود ندارد. هر رهیافتى كه - چه بر اساسِ حكمِ نظریه و چه به علت نبودِ روششناختی - به قیمتِ غفلت از یكى به دیگرى بپردازد، به راحتى از دركِ در هم تنیدگى عمیقِ ایندو بازمىماند لازم است نظریه و روشِ ما، هر دو، این موضوع را دریابند. بدونِ نظریه و روشى كه اجازه دهد دیالكتیكِ ساختار و عامل درك شود، محكوم به سرگردانى دائم در توهّماتِ ذهنگرایى و عینگرایى خواهیم بود. حلِّ این مخمصه فورىترین كارِ پیشِ روى ما است. اگر نمىتوان آن را حل كرد، پس به راستى یك بحرانِ واقعى در مطالعات فرهنگى وجود دارد. [۳]
پانویس
- ↑ مقدمه سید رضا صالحی امیری، ص ح - ط.
- ↑ مقدمه نویسنده، ص 4.
- ↑ متن کتاب، ص179.
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.