ستیز و دشمنی بنیامیه و بنیهاشم و پیامدهای آن
ستیز و دشمنی بنیامیه و بنیهاشم و پیامدهای آن، نوشته احمد بن علی مقریزی (766-865ق) است. اصل آن به زبان عربی و با عنوان النزاع و التخاصم فی ما بین بنی أمیة و بنیهاشم است. این اثر به همراه رسالهای از ابوعثمان عمر بن بحر، معروف به جاحظ (۱۶۰-۲۵۵ق) که در ذم بنیامیه نوشته، به دست «محمدباقر مدرس بستانآبادی» به فارسی ترجمه و تحقیق شده است.
| ستیز و دشمنی بنی امیه و بنی هاشم و پیامد های آن | |
|---|---|
| پدیدآوران | مقریزی، احمد بن علی (نويسنده) مدرس بستان آبادی، محمد باقر (مترجم) |
| عنوانهای دیگر | النزاع و التخاصم فیما بین بنی امیه و بنی هاشم. فارسی |
| ناشر | مؤسسه انتشارات امير کبير. شرکت چاپ و نشر بين الملل |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1383ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 964-304-173-5 |
| موضوع | اسلام - تاریخ - از آغاز تا 41ق. - امویان - هاشمیان |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /م7 ن4041 234 DS |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
محتوای کتاب
نخست، این نکته درخور توجه است که مقریزی شیعه نبوده و اهل سنتی است که در آغاز حنفی بوده، سپس به مذهب شافعی گراییده است. اما شخصیت او چنان است که به هنگامِ تحلیل تاریخی از رخدادهای صدر اسلام تا روی کار آمدن عباسیان، شیوۀ میانه و انصاف را پیش میگیرد؛ او با واقعبینی، ستمها و جنایتهای بنیامیه و بنیعباس را واکاوی میکند. حتی با اینکه بهدرستی منصب خلافت برای شیخین باور دارد و حدیث غدیر را نادیده میگیرد، خلافها و خطاهای آن دو خلیفه را از نگاه خود دور نمیافکند. این کتاب در قرن هشتم که دوران ضعف شیعه و قدرت و سیطرۀ اهلسنت بوده، نوشته شده است. در این دوره، سخنگفتن از فضیلتهای اهلبیت (ع)، مظلومیت آنان و جنایتهای رفته بر ایشان، آسان نبود و بسیاری همچون «شهید اول» جانشان را بر سر این کار از دست دادند. کتاب مقریزی نخستینبار، در سال 1363ش با عنوان «بنیهاشم و بنیامیه» و با ترجمه میرسید جعفر غضبان چاپ شده است.[۱] بار دیگر نیز در سال 1382ش با عنوان «اختلاف و درگیری بنیامیه و بنیهاشم» با ترجمه احسان مقدس در انتشارات نیلو چاپ شده است.[۲] و آخرین بار با عنوان «فرجام یک دشمنی: دشمنی بنی امیه و بنی هاشم از آغاز تا پایان خلافت عباسی (بر اساس دیدگاه اهل سنت)» به دست سیدعباس بنیهاشمی بیدگلی در سال 1399ش ترجمه و تحقیق شده است.[۳]
مقریزی ریشههای درگیری و ستیز بنیامیه و بنیهاشم را در دوره پیش از اسلام جستجو میکند. او از وارستگی و پاکی هاشم، (پسر عبد مناف) و پلیدیهای امیه، (پسر یا پسرخواندۀ عبد شمس) مینویسد و دامن سخن را به صدر اسلام کشانده، از عُقبه بن ابی معیط، ابوسفیان، هند و معاویة بن مغیره میگوید. سپس، به رخدادهای پس از درگذشت پیامبر (ص) و خلافت ابوبکر و عثمان میپردازد و جانگرفتن دوباره بنیاُمیه را به هنگام خلافت عثمان گوشزد میکند. او بحثی را نیز در تنزیه بنیهاشم از ریاست دنیوی و جایگاه والایی که در مقامهای معنوی دارند، طرح میکند و برای اثبات آن به حدیث «تسبیح زهرا (س)» و به احتجاج عبدالله بن عمر با امام حسین(ع) هنگام رفتن ایشان بهسوی کوفه استناد مینماید. مقریزی در ادامه، به مقدمات روی کار آمدن بنیعباس پرداخته، از ابراهیم امام و شقاوت او و سپس سفاح، منصور و ابومسلم خراسانی سخن میگوید و ستمگریها و جنایتهای آنان را بازگو میکند. او تحلیل تاریخیاش را به دوره خلافت مامون میکشاند و از زوال عربیّت حکومت، بهادادن به عجم، منزلت بخشیدن به تُرکان و رواج فلسفه به دست مامون شِکوه میکند. فجایع خلافت منتصر، برآمدنِ آل بویه، فتح بغداد، پایان خلافت بنیعباس و شبیهسازی خلافت اسلامی با سرنوشت قوم موسی (ع) با استناد به حدیثی از پیامبر (ص) پایانبخشِ نوشتار او است.[۴]
ترجمهها
در ترجمه «بنیهاشمی بیدگلی» نسبت به ترجمه «بستانآبادی» و «میرسید جعفر غضبان» از واژگان پارسی بیشتر بهره گرفته شده است. در هر سه اثر، ترجمۀ معنایی کموبیش دیده میشود؛ اما هیچکدام از دایرۀ ترجمه لفظی بیرون نرفتهاند. دیگر اینکه نشانههای ویرایشی در هیچکدام بهخوبی رهایت نشده است. ترجمه غضبان از ویرایش کمتری در واژهها برخوردار است. نمونۀ سبک ترجمه بستانآبادی اینگونه است:
«امام تقیالدین ابوالعباس المقریزی میگوید حمد خدایی را که اعطاکننده است هرچه را که بخواهد به هر کسی که اراده کند و به اراده و قضای او ردکننده ای نیست...اما بعد بسیاری از اوقات در شگفت بودم از تعدی و تجاوز و دستدرازی بنیامیه بهسوی خلافت باوجود دوری آنها از ریشه و اصل و حسب رسول خدا و قرب و نزدیکی بنیهاشم به او» .[۵]
و نمونۀ سبک ترجمه بنیهاشمی بیدگلی نیز بدینگونه است:
«سپاس ذات بیهمتایی راست که هرچه خواهد به هر که بخواهد میدهد. بخشش او را مانعی نیست و خواست و فرمانش را چیزی برنمیگرداند... بعد از ستایش و درود بر خدا و پیامبر، من از اینکه بنیامیه باوجود فاصله و دوری آنها از پیامبر و نزدیکی بنیهاشم به پیامبر(ص) چگونه دست یازیدند همواره در شگفت بودم» .[۶]
نمونۀ ترجمه میرسید جعفر غضبان نیز چنین است:
«تقیالدین ابوالعباس میگوید سپاسگزار خداوندی هستم که هر چه برای هر کس خواست به او میدهد و هیچچیز و هیچکس مانع بخشایش او نیست... اما بعد بیشتر اوقات پیش خود فکر میکردم که بنیامیه با آنکه از ریشه واصل رسول خدا (ص) نبودند چگونه دست تعدی بهطرف مقام خلافت دراز کرده و خود را جانشین رسول خدا دانستند».[۷]
رسالهای در ذم بنیامیه
این رساله از ابو عثمان عمر بن بحر، معروف به جاحظ (۱۶۰-۲۵۵ق) است که آن را در نکوهش خاندان امیه نوشته است. نام دیگر رسالۀ جاحظ کتاب النّابتة است که در مجموعهای از آثار او با عنوان رسائل الجاحظ آمده است. ترجمه فارسی این اثر به دست محمدباقر مدرس بستانآبادی انجامیافته است.
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب
- مقدمه مترجم
- مقریزی، احمد بن علی؛ فرجام یک دشمنی: دشمنی بنیامیه و بنیهاشم از آغاز تا پایان خلافت عباسی (بر اساس دیدگاه اهلسنت)، ترجمه و تحقیق سید عباس بنیهاشمی بیدگلی، تهران، هرمس، 1399ش.
- مقریزی، احمد بن علی؛ بنیهاشم و بنیامیه، ترجمه میرسید جعفر غضبان، تهران، در انتشارات مرتضوی، چاپ اول، 1363ش.