درسهای سیاسی از نهج‌البلاغه

    از ویکی‌نور
    درسهای سیاسی از نهج‌البلاغه
    درسهای سیاسی از نهج‌البلاغه
    پدیدآورانرهبر، محمدتقی (مؤلف)
    ناشرامیرکبیر
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1364
    چاپاول
    موضوععلي بن ابي‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - ديدگاه درباره سياست و حکومت اسلام و سياست
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    9ر9س / 38/09 BP

    درسهای سیاسی از نهج‌البلاغه ، نوشته محمدتقی رهبر (متولد 1314ش) با هدف توجه دادن مسلمانان به آداب و اصول سیاسی در اسلام، و به‌طور خاص در نهج‌البلاغه تألیف شده است. نویسنده بر آن است که بحث‌های حکومت، سیاست کشورداری، شرایط حاکم، رابطه دولت و ملت و... از خلال خطبه‌ها و نامه‌های حضرت علی(ع) استخراج می‌شود.

    کتاب، از مقدمه و هجده قسمت تشکیل شده است. در بحث اول، مؤلف به ضرورت وجود سیاست در جامعه از دیدگاه امام علی(ع) می‌پردازد. دراین‌باره سخن حضرت در برابر خوارج ذکر می‌شود. حضرت بر ضرورت وجود حاکم در جامعه اسلامی استدلال می‌کنند. از این استدلال، رابطه دین و سیاست، ضرورت دولت و تقسیم دولت‌ها به صالح و ضالّه استخراج می‌شود. نویسنده با ذکر نامه حضرت به مالک اشتر، چند مطلب را یادآور می‌شود: بیان عواقب حاکمیت عناصر پست و بی‌کفایت؛ آثار حکومت سفیهان: تصرف در بیت‌المال؛ برده‌سازی بندگان خدا؛ شکنجه و کشتار و فسق و فساد.

    بنابر فرمایش حضرت، مسئولیت مردم در برابر حاکمان جور، طغیان و پرخاشگری است. در «مسئولیت رهبری»، نویسنده با استناد به بیانات حضرت، از امامت به عنوان یک حق یاد می‌کند.

    عوامل روی کارآمدن حاکم عبارت است از: نص و وصایت، انتخاب و بیعت و شورای اهل حلّ و عقد. نویسنده در توضیح انتخاب و بیعت در بیانات امام بر آن است که اگر در سخنان علی(ع)، از بیعت یا شورا سخنی هست، نشانه آن نیست که وصایت و نصوص مورد توجه نبوده‌اند. بیعت نیز تعهدآور است و نقض آن بدون دلیل موجه، خلاف شرع و قانون است.

    «شورا» عنوان مطلب بعدی کتاب است. دراین‌باره اعتبار شورا، شرایط اعضای شورا، از سخنان حضرت در خطبه شقشقیه برداشت شده، و همچنین بی‌اعتباری شورای اهل حل و عقد عمر مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ادامه، «آزادی در انتخاب رژیم حاکم» مطرح می‌شود و به آزاد اندیشی امام علی(ع) اشاره می‌شود.

    «شیوه‌های سیاست در اسلام»، نام مطلب هشتم کتاب است. از دیدگاه علی(ع) سیاست به معنای ماکیاولی آن رد می‌شود و پایبندی ایشان به اصول و مقررات اسلام یادآوری می‌گردد.

    در بحث از آیین سیاست و مدیریت، مهم‌ترین عناوین استخراجی از کلمات امام چنین مطرح می‌شوند: رفق و مدارا، خشونت و شدت به اقتضای شرایط، تواضع و گشاده‌رویی با مردم، عدل و مساوات میان آحاد ملت، سعه صدر، پرهیز از دیکتاتوری و ظلم، رعایت نظم، تقسیم مسئولیت‌ها، اجتناب از گزینش فامیل، برخورد مسئولان با خوی سخن‌چینی، کوشش مسئولات در پرده‌پوشی عیب‌ها، ستم و فریب عامل سقوط، رهایی از حکومت نفس، عبودیت و قاطعیت.

    در مورد «ارکان دولت»، امام علی(ع) در خطبه‌ها و نامه‌های متعدد بر این نظرند که کتاب و سنت به عنوان منابع قانون است.

    در سخن از ویژگی‌های وزرا، اهم مطالب عبارت است از: عدم وابستگی و سوء پیشینه مسئولان، با وفا بودن، صراحت، پرهیز از تملق، کوشا در تحقیق و نظارت و حراست.

    ویژگی‌های سران ارتش نیز تعبد، اصالت داشتن، سابقه و صلاحیت اخلاقی، تأمین جهادگران (تحقیق و تفقد نسبت به حال جهادگران)، رعایت حال سپاهیان، حفاظت و هوشیاری، حق‌شناسی، شناخت ارزش‌ها و استفاده از مشاوران خیّر و دلسوز و آگاه است.

    «رابطه دولت و ملت»، از مباحثی است که حضرت پیوسته به آن هشدار می‌داده‌اند. حضرت در رابطه خود با رعیت می‌فرمایند: با شما به نیکی معاشرت و مجاورت نمودم و با تمام توان از شما حمایت کردم.

    «حقوق متقابل دولت و ملت»، عنوان بحث چهاردهم اسست. به گفته نویسنده، در نگاه علی(ع):

    1. حقوق اجتماعی و سیاسی، شعبه‌ای از حقوق الهی، و تضییع آن تضییع حق خداست.
    2. دولت و ملت را حقوق متقابلی است که اگر یکی از انجام آن کوتاهی کند، دیگری تعهد ندارد.
    3. حقوق دولت و ملت، بزرگ‌ترین اصل حقوقی است.

    مسئولیت دولت در برابر تجار و پیشه‌وران و مسئولیت دولت در برابر طبقه محروم جامعه، از دیگر نکات نامه امام به مالک اشتر است.

    نویسنده می‌گوید در نهج‌البلاغه، نمونه‌های بسیاری دیده می‌شود که از مسئولیت مستقیم مردم در مسئله حکومت و نوع برخورد با حکام سخن به میان آمده است.

    در بحث از عدالت، نویسنده، ابتدا مفهوم عدالت را به نقل از امام بیان می‌کند، که عدالت، امور را به جای خود می‌نهد. امام علی(ع) در پایه و اسای عدل، ایمان را سرچشمه آن معرفی می‌کند. ادامه مطلب، توجه و تأکید امام بر عدالت و توصیه به عدالت اجتماعی و حقوق طبقات محروم جامعه است.

    «عدالت اقتصادی»، عنوان مطلب هفدهم است، که در آن اشاره شده بخشی از عدالت اجتماعی را باید در عدالت اقتصادی و توازن در امور مالی اختصاص داد. درباره «صلح» و معیارهای آن نیز، نکاتی چند از نامه‌های حضرت مورد بررسی قرار گرفته است.

    در آخر، به بیاناتی از امام علی(ع) درباره حکام بی‌صلاحیت، سیاست کشورداری، نفاق حکومت‌ها، و اینکه زمامدار صالح کیست اشاره شده است.[۱]

    کلاع

    پانویس

    1. حقیقت، سید صادق، ص231-234

    منابع مقاله

    حقیقت، سید صادق، اندیشه سیاسی در اسلام: کتاب‌شناسی توصیفی، تهران، انتشارات بین‌المللی الهدی، 1377ش.

    وابسته‌ها