بررسی متون طب شیعه در تاریخ پزشکی
بررسى متون طب شيعه در تاريخ پزشکى تأليف حسن منتصب مجابى به بررسى نقش مسلمانان و بهويژه سهم بزرگ دانشمندان شيعه در تاريخ طب اسلامى اختصاص دارد. بازشناسى جايگاه شيعه در پىريزى و پيشرفت دانش پزشکى و آگاهىبخشى به نسل جديد انگيزه نگارش كتاب بوده است.[۱]
بررسی متون طب شیعه در تاریخ پزشکی | |
---|---|
پدیدآوران | منتصب مجابی، حسن (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | بحث مستل من موسوعه الغدیر للعلامه الامینی رحمةاللهعلیه الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب - التخلیص |
ناشر | دانشگاه رازی |
مکان نشر | کرمانشاه - ایران |
سال نشر | 1385 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | پزشکی - تاریخ پزشکی اسلامی - تاریخ
پزشکی اسلامی - تاریخ پزشکی اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 پزشکی ایرانی علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت غدیر خم معاویه بن ابیسفیان، خلیفه اموی، 20 قبل از هجرت - 60ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | R 128/3 /م8ب4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب با دو مقدمه از نویسنده آغاز و مطالب در ده فصل، تنظيم شده است.
در اين اثر تكامل طب اسلامى و رشد فزاينده علم طب در دوران آلبويه و صفويه با بررسى آمارى مشخص گرديده و انحطاط علم پزشکى در دوران صفويه با ورود طب غربى به ایران بررسى شده است. سپس متون پزشکى دانشمندان شيعه بهطور مفصل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و در پايان كتابشناسى طب سنتى دانشمندان شيعه با معرفى 850 عنوان اثر پزشکى به عنوان پيوست آمده است.[۲]
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمات كتاب چگونگى نگارش اثر و مباحث مطرح شده در آن را توضيح داده است.[۳]
فصل اول كتاب نگاهى است به تاريخ پزشکى. نویسنده معتقد است اينكه علم پزشکى از ميان كدام كشور يا چه اقوامى براى اولين بار پيدا شده است به روشنى معلوم نيست. كتابهاى تاريخ پزشکى قديمى مثل: «طبقات الأطباء و الحكماء» تأليف ابن جلجل در سال 377ق (يعنى همزمان با كتاب «الفهرست»)، «عيون الأنباء» كه به سال 643ق توسط ابن ابىاصيبعه نوشته شده، «تاريخ الحكماء» اثر محمد بن عبدالكريم شهرستانى متوفى 548ق، «تاريخ الحكماء» ابن القفطى متولد 568ق و بالاخره كتاب معروف «الفهرست» ابن نديم نظريات نسبت مشابه يا نزدیک به هم در اين مورد بيان داشتهاند. كتابهاى تاريخ پزشکى يا تاريخ علم معاصر نيز هر يك به اين موضوع اشاراتى دارند، كه در اين فصل، به نمونههایى از آنها بهطور مختصر اشاره شده است.[۴]
پس از مطالعه اجمالى تاريخ طب قديم، در فصل دوم، به چگونگى پيدايش اين علم در تمدن اسلامى پرداخته شده است. نویسنده معتقد است سكنه شبه جزيره عربستان در زمان ظهور دين اسلام، با وجود آنكه در بين دو تمدن بزرگ آن روزگار يعنى ایران و روم قرار گرفته بودند، خود از مظاهر تمدن آن عصر فاصله زياد داشتند و جهل و بىسوادى بر آن منطقه مستولى بود، بدانگونه كه خود از آن دوران بهعنوان زمان جاهليت ياد مىكنند.[۵]
به باور وى، طبيعى است كه در چنين شرايطى علوم مختلف، از جمله پزشکى، زمينهاى مساعد براى رشد و پرورش نداشته است، امّا با ظهور اسلام، به يكباره شرايط بهطور شگفتانگيزى تغيير يافت و تشويق پيامبر(ص) به علم و دانش و سفارش آن حضرت مبنى بر اينكه علم بياموزيد هر چند در چين باشد و فرمايشات فراوان ديگر ايشان و نيز ائمه(ع) به اهميت آموختن علم، كه نمونههاى آن در احاديث بسيار است، تحولى بزرگ در افكار مسلمانان به وجود آورد و بدينترتيب، زمينه پرورش و رشد دانشهاى مختلف از جمله دانش پزشکى، در بين مسلمانان به سرعت فراهم آمد.[۶]
در فصل سوّم، استقلال علمى پزشکان مسلمان مورد بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، بهرغم شرايط نامساعدى كه خلفا براى مسلمانان و پيشرفت علمى آنان فراهم آورده و ميدان فعاليت را در امر پزشکى بهطور كامل در اختيار غير مسلمانها قرار داده بودند، تمدن اسلامى كه در آغاز شكوفائى و بالندگى خود قدرتى بيشتر از عوامل مخالف داشت- هرچند بخش مهّمى از اين توان بهخاطر اصطكاك با نيروهاى بازدارنده به هدر رفت- زمينههاى مستعدى را براى رشد علوم مختلف، از جمله پزشکى، فراهم مىكرد و مسلمانان با روحيهاى تشنه آموختن از پاى ننشستند و به مبارزه با مشكلات برخاستند.[۷]
عناوينى كه در ساير فصول مطرح شده، عبارت است از: نمونههاى ديگرى از پزشکان؛ دوران افول طب اسلامى؛ ديدگاه غربىها در مورد طب اسلامى؛ برخى از چالشهاى پزشکى جديد و نكاتى درباره متون طب شيعه.
نویسنده پس از نگرش به جايگاه تاريخى پزشکان شيعه و متون طبى آنان، در فصل نهم كتاب خود متون مذكور را مورد بررسىهاى مختلف آمارى، تطبيقى، تجزيه و تحليل قرار داده و نتايج بهدست آمده را در دوازده قسمت ارائه نموده است.[۸]
در پايان كتاب، كتابشناسى با 850 عنوان از كتابها و رسالههاى پزشکى دانشمندان شيعه، از دوره 26 جلدى كتاب «الذريعة» استخراج و به فارسی ترجمه و تدوين و به آن ضميمه شده است.[۹]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.