شهر بهشت
شهر بهشت | |
---|---|
عنوانهای دیگر | کاظم محمّدی (نویسنده) |
ناشر | انتشارات نجم کبری |
مکان نشر | ایران ـ کرج |
سال نشر | 1399 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 2-15-6299-622-978 |
موضوع | شعر فارسی. رباعیات فارسی. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 8361 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شهر بهشت سرودهی استاد کاظم محمّدی است. کتابی است با 300 رباعی که شرایط مطلوب زیستن و زیستگاهی مطلوب را در حوزهی انسانی و در چارچوب جامعه با در نظر داشتن عقل و دین تبیین میکند. آنچه که از واژهی بهشت در اذهان وجود دارد جایی است زیبا و خوش و خرّم که در آن همه چیز میزان و موزون است. همه چیز مطلوب و محبوب است. از بدی و شرارت، از خلاف و گناه، از ظلم و ستم، از پستی و حقارت و از خیلی چیزهای دیگر خبری نیست و در ازای آن صلح و آرامش، نیکی و پاکی، شادی و سرور، رفاه و آسایش و دیدن روهای بشّاش و خندان و وجود انسانهای شریف و خالص قابل تصوّر است. شهر بهشت نیز از همهی خوبیها و نیکیها و خوشیها سخن میگوید ولی در قالب شعر و در ژانر رباعی.
رباعیهای اجتماعی با این دید که تلفیقی از عقل و دین باشد و نقش فرد و جامعه را گوشزد کند البتّه زیاد نیست. اغلب رباعیات مربوط به اشعار عاشقانه است و یا نهایت در اوج خود مقولات عرفانی را دنبال میکند. از دیوانهای شاعران و ادیبان بزرگ چنین بر میآید که یا در وصف عشق رباعی سرودهاند و یا عرفان را نشانه رفتهاند، این بسیار نیک است ولی اندکی با مردم عادی جامعه فاصله دارد و مردم نیاز دارند تا از جنس عام و از جنس و شکل زندگی خودشان چیزی را بشنوند و یا بخوانند. نه همه عارفند و نه عاشق، ولی همه انسانند یا لااقل فکر میکنند انسانند و برای انسان ماندن و از انسانیّت دور نشدن محتاج تلنگرهای انسانی هستند تا از مدار وجدان و دین و عقل و فطرت دور نیفتند و این چیزی است که امروزه ما به آن بیشتر نیازمندیم. کتاب شهر بهشت تا اندازهای پاسخی است به این نیاز.
ساختار
کتاب شهر بهشت اثری است شعری در 172 صفحه که حاوی 300 رباعی در بارهی آن چیزی است که تداعی بهشت را دارد به معنای صلح و شادی و رفاه و عدالت و دوستی و بندگیِ ناب. رباعیات کتاب به طور مسلسل و با شماره از عدد 1 تا 300 را پیاپی در بر دارد. در مقدّمه با یک رباعی بحث آغاز میشود که نام کتاب هم از همین رباعی اخذ شده است، رباعی چنین است:
در شهر بهشت آفت و غم بینی؟ | از نعمت و رحمت تو در آن کم بینی؟ | |
تنگی و فشار و آفت اندر درک است | در شهر خدا اثر ز ماتم بینی؟[۱] |
این رباعی در این مجموعه در ذیل شماره 46 آمده است. همین رباعی از لحاظ معنا نشان میدهد که کتاب چه مطالبی را در خود جای داده است. در ابتدای اثر با مقدّمهای مفصّل مواجه هستیم که از نوع شعر و ماهیت آن سخن میگوید و به مضامین و مفاهیم برخی از رباعیات در دستهبندی با قید مفهوم یا مصداقی خاص اشاره میکند.
گزارش محتوا
کتاب شهر بهشت به بیان نویسنده در مقدّمه از شهری سخن میگوید که واقعاً معنایی از بهشت را در بر داشته باشد. جایی در صلح و آرامش واقعی، بدون چالشهای نفسانی، با خُلقیّات نیک و همزیستیهای متعالی و متوازن و مسالمت آمیز. جایی که رحمت و نعمت در آن فراوان باشد و آشکارا دیده شود و مورد استفادهی درست و یکسان جامعه قرار بگیرد و همه از آن به طور کامل برخوردار باشند. جایی که خبر از آفت و آفتزنان نباشد، خبری از زشتی و زشتان، و تنگی و فشار و غم نباشد. شهری که در آن نه ستمی باشد و نه ستمگری، نه کامی بر اساس هواهای نفس باشد و نه خودکامهای که همه چیز را در استخدام خود بخواهد[۲].
نویسنده در قسمتی دیگر توصیف خود را بدین گونه کامل میکند: شهری که من از آن سخن میگویم و عرفان و عقل نیز آن را میجوید مشابهتی با بهشت الهی دارد. اوتوپیای دیرینه و شهر عقلانی و آرمانی با فیلسوف ـ پادشاه افلاطونی که در آن هر چیزی با عقل سلیم محاسبه و تقدیر و تقریر میشود شمایی قابل توجّه از آن بهشت موعود و معهود است، هر چند که عقل بشری از بابت خام بودن و عدم پختگی و از بابت تحت تأثیر هواهای نفسانی بودن هرگز آن مجال متعالی و واسع را برای فهم آنچه که موعود انبیاست نخواهد داشت تا چه رسد به تحقّق این امر، آن هم از این بابت که خود باید به ساخت این بهشت اقدام نمایند. مگر آنکه پیوندی محکم و عمیق با الهیات و دین و وحی برقرار کنند که در آن حالت از اتوپیای عقلیِ افلاطونی خارج میشود، و در صورت تلفیقیِ آن، آنچه که آرمان و ایده آل افلاطون و عقلی مسلکان بوده تنها و تنها یکبار و غیر قابل تکرار تحقّق یافته و آن هم دوران کم از پنج سالهی امام علی(ع) بوده که مردم نیز تاب آن عدالت و عقلانیت و دیانتِ حقّ را نداشتند. که حق و عدالت که هر دو امانتی در دست عالِم و خردمند است امری است گران که با سبُکیِ انسانهای تحت ستمِ نفس همخوانی ندارد[۳].
نویسنده در این مقدّمهی فلسفی، چنانکه از دیگر آثار فلسفی او بر میآید نگرشی عقلی را در کار میکند و بهشتی عقلی را مدّ نظر میگیرد از این بابت در فکر مدینهی فاضلهای است که در عقل و فلسفه مجال ظهور یافته و یا امکان ظهور آن از بابت عقل وجود دارد. در نظر او اگر امام معصوم مجال فعالیت مییافت و مبسوط الید حضور میرسانید آنچه که امکان عقلی تصوّر میشود در کار او قابلیت اجزایی مییافت. به هر حال آن قید اطلاق با نبودش ما را به محدود و مقیّد وامیدارد، چنانکه حکومت مارکوس اورلیوس را بخشی از آن باور فیلسوف ـ پادشاه مقرّر کردهاند. [۴].
نویسنده برای تکمیل سخن خود به منابعی چون جمهوری افلاطون، افسانه دولت ارنست کاسیرر و شهر و انسان لئو اشتراوس اشاره میکند و لب لباب اندیشههای آنان را در پیام خود میآورد. آراء اهل مدینه فاضله را از اندیشههای فارابی در نظر میگیرد و در این دوره با نگاهی فلسفی «مدینهی عادله» را طرح میکسازد.
نویسنده در صفحات 19 و 20 فهرستی را با شماره رباعیهای مربوطه مینویسد که از موضوعات درون کتاب خبر میدهد. این موضوعات بدین شرحند: توحید، خدا و ذات و صفت. عقل و خرد. علم و عالم. ادب و آداب و اخلاق. هستی و فلک. منافقان. سختی روزگار. پیامبر(ص) و امام علی(ع). قضا و قدر. خیر و شر. عرفان و تصوّف. بهشت و دوزخ. معرفت. درویشی. دنیا. ذکر و عبادت. آدم و انسان. ایمان و کفر. تاریخ اسلام. دین. سیاست. عدل و داد. آزادی. ظلم و ستم. و اموری دیگر که در طول این رباعیات میتوان با آنها روبرو شد.
بهشت نویسنده شهری است آباد که در آن داد و دادگری موج میزند و از ستم و بیداد و ستم هیچ خبری نیست این است که میگوید:
عمریست که در خدمت ذاتِ دادم | چون حضرت عشق، ضدّ هر بیدادم | |
عالم به عدالتِ خدا هست گواه | از ظلم و ستم همیشه در فریادم[۵] |
شهر بهشت نویسنده سرشار از ادب و آداب و اخلاق است و سلطان این شهر پیامبری است که باید اخلاق را از او فراگرفت:
عرفان و تصوّف همگی خُلق نکوست | آداب و ادب داشتن اندر برِ اوست | |
اندر روشِ خویش تأسّی به نبی | پاکی همه جا، به نزد دشمن یا دوست[۶] |
در شهر بهشت کسی گرفتار نان نیست، هر چه که هست عشق و محبّت و نور است، چنانکه میگوید:
تا چند اسیر این و آن خواهی شد | در گیر هوا و مشت نام خواهی شد | |
گر معرفت و عشق به هم آمیزی | در عالم جسم، جمله جان خواهی شد[۷] |
شهر بهشت سرشار از خوشی است، آنجا آزادی است، همه خیر و نیکی است:
آنجا که بهشت است همه نیکان باشند | مردان خدا و پهلوانان باشند | |
آنجا خبری ز منع و بیگاری نیست | آزادی مطلق است و شادان باشند[۸] |
آخرین رباعی شهر بهشت، یعنی شماره 300 در آخرین صفحه نیز چنین است:
یارب! به بهشت اهل ایمانم بر | در نزد بزرگان و کریمانم بر | |
آنجا که خبر ز پستیِ انسان نیست | یعنی، به کنار اهل عرفنم بر[۹] |
ویژگیها
در نگاهی کلّی به کتاب شهر بهشت میتوان به نکتههایی خاص برخورد کرد که برخی از آنها بدین شرح است:
- مقدّمهی کاملاً فلسفی برای تحلیل و تعریف شهر بهشت.
- تجمیع اشعاری در قالب رباعی که کلّیّتِ این مفهوم را بتواند القاء کند.
- بیان مفاهیم عمیق در قالب شعر و خاصّه رباعی.
- اشاره به مشکلات انسان در جامعه.
- اظهار نظرهای صریح در مقولههای اجتماعی.
وضعیت کتاب
شهر بهشت، تألیف کاظم محمّدی
کتاب یک جلد، دارای مقدّمهای فلسفی با 300 رباعی است، متن آن فارسی و دارای 172 صفحه، با کاغذ مرغوب، جلد نرم و طرحی متناسب با نام کتاب میباشد.
پانویس
منابع مقاله
مقدّمه و متن کتاب