روزبهان‌نامه

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    روزبهان نامه
    روزبهان‌نامه
    پدیدآورانروزبهان بقلی، روزبهان بن ابی‌نصر (نويسنده)

    دانش پژوه، محمد تقی (گردآورنده) روزبهان ثانی، شرف الدین ابراهیم ( نويسنده) عبداللطیف، شمس الدین محمد ( نويسنده)

    سیمابی الهی، عبدالله ( نويسنده)
    عنوان‌های دیگرحاوي تحفه اهل العرفان از شرف الدين ابراهيم، روح الجنان از عبداللطيف شمس، تحفة العرفان از روزبهان بقلي ديلمي شيرازي، منازل القلوب از سيمابي ** روزبهان نامه: طلیعه سامان بخشیدن به آرامگاه روزبهان در شیراز
    ناشرانجمن آثار ملی
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1347ش
    چاپ1
    موضوعروزبهان نامه ، روزبهان ابن ابي نصر، 522-606ق. - تصوف - عرفان
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    روزبهان‌نامه، مشتمل بر چهار رساله است که دو رساله آن در شرح ‌حال عارف بزرگ روزبهان بن ابی‌نصر بن روزبهان سایر بقلی شیرازی (522-606ق) و رساله‌ای از خود او و رساله‌ای هم در شرح رسالة القدس اوست. این کتاب به کوشش محمدتقی دانش‌پژوه منتشر شده است.

    کتاب با دیباچه‌ای در معرفی عرفان اسلامی، پیوند عرفان با فلسفه و شریعت و معرفی روزبهان دیلمی شیرازی، روزبهان‌نام‌ها و کسانی که به «روزبه» یا «روزبهان» نامیده شده‌اند و مباحثی ازاین‌دست آغاز شده است[۱]‏.

    رزوبهان‌نامه شامل چهار رساله است:

    1. تحفة العرفان، رساله‌ای به قلم شرف‌الدین ابراهیم فرزند صدرالدین روزبهان ثانی، در ذکر احوال روزبهان سایر بقلی است[۲]‏.
    2. روح الجنان في سيرة الشيخ روزبهان، از شمس [الدین] عبداللطیف بن صدرالدین ابی‌محمد روزبهان ثانی که این رساله نیز در سیره و احوال روزبهان است[۳]‏.
    3. تحفة العرفان، اثری به قلم خود روزبهان بقلی دیلمی شیرازی، مثنوی کوتاهی است که هم در طرح و ساختار و هم در لفظ و معنا‌ تقلید تمام‌عیاری از حدیقه سنایی است[۴]‏.
    4. منازل القلوب: شرحی است بر برخی از بندهای «رسالة القدس» روزبهان بقلی شیرازی، به قلم عارفی دانشمند و فارسی‌زبان به نام شیخ عبدالله الهی سیمابی یا سیماوی از شهرک سیماوه کوتاهیه آناتولی از گروه نقش‌بندی و دارای کشف و کرامت که نخست دانش ‌اندوخته و در مدرسه زیرک باب عالی قسطنطنیه می‌زیسته است[۵].‏

    حکایتی از روح الجنان

    روزی شیخ، قدس‌الله‌روحه، در مسجد سنقری وعظ می‌فرمود... خواجه بازرگان در میان صحن مسجد در مجلس نشسته بود و قصبی خوب گران‌بها در سر داشت. شیخ فرمود: آن خواجه را بگویید تا دستار سر بیندازد. خواجه گفت: صد دینار بدهم. شیخ، دوم‌نوبت مکرر فرمود، گفت: این خواجه را بگویید تا دستار بیندازد... خواجه دستار برگرفت و بینداخت. عقربی در میان دستارش بود. خواجه جامه چاک کرد و بر سر منبر برآمد و خرقه از شیخ بستد و مرید شد و از جمله مخلصان گشت[۶]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: دیباچه، ص3-66
    2. ر.ک: همان، ص59
    3. ر.ک: همان، ص61
    4. ر.ک: حسینی، مریم، ص41
    5. ر.ک: دیباچه، ص65
    6. ر.ک: متن کتاب، ص354

    منابع مقاله

    1. دیباچه و متن کتاب.
    2. حسینی، مریم، «از غزنه تا شیراز، بحثی در باب تأثیر آثار سنایی غزنوی بر مکتوبات روزبهان بقلی شیرازی»، علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، زمستان 1382 و بهار 1383، شماره 48 و 49، ص41 تا 60:

    https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/102410



    وابسته‌ها