الخزل و الدأل بين الدور و الدارات و الديرة
الخزل و الدأل بین الدور و الدارات و الدیرة | |
---|---|
پدیدآوران | یاقوت حموی، یاقوت بن عبد الله (نويسنده)
عباره، یحیی زکریا (محقق) جمران، محمد أدیب عبدالواحد ( محقق) |
ناشر | جمهوریة العربیة السوریة. منشورات وزارة الثقافة |
مکان نشر | سوریه - دمشق |
سال نشر | 1998م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ی2خ4 93 G |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الخزل و الدأل بين الدور و الدارات و الديرة، اثر شهابالدین ابوعبدالله یاقوت بن عبدالله حموى بغدادى (574-626ق)، تحقیقی است پیرامون سه واژه «دار»، «داره» و «دیر» که با تحقیق یحیی زکریا عباره و محمد ادیب جمران، منتشر شده است.
حموی کتاب خود را همچنان که عادت وی در تمامی تألیفات و کتابهایش میباشد، با خطبه آغاز نموده و مطالب را در یک مقدمه و سه باب، ارائه نموده است. مقدمه، دربردارنده مباحث و مطالب لغوی و اشتقاقی بوده و نویسنده در آن، به سه موضوعی پرداخته است که ابواب سهگانه کتاب نیز بر اساس آنها، شکل گرفته است که عبارتند از سه واژه «دار»، «داره» و «دیر». حموی مطالب مقدمه را در بررسی و تحقیق پیرامون واژه «دار» آغاز نموده و به بحث پیرامون اقوال و دیدگاههای اهل لغت درباره اشتقاق و جمع این واژه و نیز قضایا و مباحث صرفی و لغوی مربوط به این کلمه، استشهاد به آیات کریمه و احادیث شریف و اشعار عرب که دربردارنده این واژه میباشند، پرداخته است. پس از آن، به ذکر معانی کلمه «داره» و اقوال و دیدگاههای مختلف اهل لغت پیرامون آن و استشهاد به اشعار عرب، در رابطه با هریک از اقوال، پرداخته و در آخر نیز واژه «دیر» و ذکر معانی و اشتقاق آن و اقوال اهل لغت پیرامون آن را، مورد بحث قرار داده است[۱].
نویسنده در باب نخست، کلام خود را با این عبارت آغاز نموده است: «القول في ذكر الدور التي مفردها دار» و سپس به ذکر مکانهایی پرداخته است که دارای نام «دار» بهتنهایی و یا بهصورت مضاف میباشند و سپس، به بیان و شرح آن مکانها پرداخته و در هر مورد که میسر بوده به آیه یا شعری، استشهاد کرده است.
روش کار وی چنین است که نخست نام دار را (مانند: «دار الأرقم»، «دار ابن جدعان» و...) ذکر کرده، سپس به تعیین موقعیت و حدود آن، ذکر صاحب آن و یا کسی که آن را بنا نهاده و یا منسوب به آن دار میباشد و... پرداخته و سپس، تاریخ آن را بیان کرده است. نویسنده در این باب، مهمترین دارهای عرب را معرفی نموده که جمع آنها، به 125 دار معروف میرسد. وی همین امر را در دو باب دیگر، پیرامون واژه «داره» و «دیر» انجام داده است[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.