لسان التنزيل

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    لسان التنزيل
    لسان التنزيل
    پدیدآورانمحقق، مهدی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرزبان قرآن ** فرهنگ لغات
    ناشرشرکت انتشارات علمی و فرهنگی
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1362ش
    چاپ1
    شابک-
    موضوعزبان عربی - واژه نامه‌‎ها - فارسی - قرآن - واژه نامه‌‎ها - فارسی
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏ل‎‏5 68 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    لسان التنزیل؛ زبان قرآن، از نویسنده‌ای مجهول از اهل سنت، یکی از لغت‌نامه‌های قرآنی، مربوط به حدود قرن چهارم یا پنجم هجری است که به اهتمام مهدی محقق، منتشر شده است.

    اثر حاضر، کتابی است که در آن، لغات مفرد و مرکب قرآن کریم، به فارسی روان ترجمه شده و نیز اشتقاق کلمات و اشاره به مفرد و جمع بودن آن‌ها و همچنین تنبیه بر برخی از مباحث صرفی و نحوی و بیانی، نیز شده است. این کتاب، به‌عکس ترتیب متداول، از سوره فاتحه و الناس آغاز و به سوره بقره، ختم شده است[۱].

    از نام مؤلف و کاتب و تاریخ تألیف و کتابت، نشانه‌ای در کتاب نیست، جز آنکه در ترجمه «اولواالفضل» گوید: «خداوندان افزونی و قیل: بافضلان؛ یعنی ابوبکر رضی‌الله‌عنه» که به دست می‌آید، مؤلف کتاب، از اهل سنت و جماعت بوده است[۲].

    مؤلف کتاب، کلمات عربی قرآن را با بیانی ساده و الفاظی روان و رسا، به فارسی ترجمه کرده است. او در ضمن ترجمه، گاهی اشاره به برخی از قواعد لغوی و نحوی و بیانی نیز می‌کند[۳]. مؤلف گاهی از معنی تحت‌الفظی عدول کرده و معنی مراد را ذکر نموده و گاهی نیز به نقل برخی از احادیث، پرداخته است[۴].

    او در برابر هر کلمه، نخست معنی اصلی آن را ذکر و سپس، به معانی دیگر آن پرداخته و حتی معانی که در برخی از لهجه‌های عرب، رایج و متداول بوده است را نقل کرده و اگر کلمه‌ای در لغت، معانی مختلف داشته، همه آن معانی را باهم ذکر نموده است. اگر کلمه‌ای دو معنی متضاد داشته نیز یادآور، شده است که از اضداد می‌باشد[۵].

    نکته قابل تأمل پیرامون کتاب آنکه، مؤلف نهایت دقت و امانت را در ترجمه کلمات، به‌کار برده و کوشیده است که کلمه فارسی، مساوی و معادل کلمه عربی باشد[۶].

    بیشتر کلمات فارسی به‌کاررفته در کتاب، دارای معنی روشن و آشکار بوده و فقط تعداد اندکی از آنها، نیازمند شرح و توضیح است که آن‌هم با مقابله با کلمه عربی و همچنین در سیاق عبارت، از ابهام بیرون می‌آید[۷].

    چند کلمه در کتاب وجود دارد که معنی آن، به‌وسیله فرهنگ‌های لغت، به‌ دست نمی‌آید که احتمال دارد مربوط به لهجه محلی مؤلف باشد[۸].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، صفحه دوازده
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، صفحه بیست‌وشش
    4. ر.ک: همان
    5. ر.ک: همان، صفحه بیست‌وهفت
    6. ر.ک: همان
    7. ر.ک: همان، صفحه بیست‌وهشت
    8. ر.ک: همان، صفحه بیست‌ونه

    منابع مقاله

    مقدمه کتاب.


    وابسته‌ها