الباهر في حکم النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم بالباطن و الظاهر

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    الباهر في حکم النبي صلی الله علیه و سلم بالباطن و الظاهر
    الباهر في حکم النبي صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم بالباطن و الظاهر
    پدیدآورانسیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نويسنده)

    قیربا‌ش‌ اوغلو، محمد خیری (محقق)

    ابوغده، عبدالفتاح (مصحح)
    ناشردار السلام
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر1407ق - 1987م
    چاپ1
    موضوعمحمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - قضاوت‏ها - احادیث اهل سنت - قرن 9ق. - احادیث احکام - قرن 9ق.
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    2ب9س 142/5 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الباهر في حكم النبي(ص) بالباطن و الظاهر، اثر جلال‌الدین سیوطی (متوفی 911ق)، رساله‌ای است کوتاه و مختصر پیرامون حکم پیامبر(ص) بر اساس امور ظاهری و باطنی که با تحقیق محمد خیری قیرباش اوغلو، منتشر شده است.

    کتاب پس از مقدمه‌ای کوتاه از عبدالفتاح ابوغده[۱]، با مقدمه‌ای از محقق در شرح حال سیوطی برگرفته از کتاب «الكواكب السائرة بأعيان المائة العاشرة» نوشته نجم‌الدین غزی (متوفی 1061ق)[۲] و تعریف نسخ خطی کتاب[۳] و سپس، اشاره به اقدامات تحقیقی صورت‌گرفته در آن، آغاز شده است[۴].

    سیوطی در ابتدای کتاب خویش، بر اساس روایتی در صحیحین از ابن عباس از ابی بن کعب، به نقل از پیامبر(ص)، به ماجرای حضرت موسی(ع) و اعتراض ایشان به کشته شدن کودکی به دست حضرت خضر(ع) و گفتار حضرت خضر(ع) در پاسخ به اعتراض حضرت موسی(ع)، مبنی بر داشتن علمی از جانب خداوند، اشاره کرده و مبنای رساله خویش را بر این امر قرار داده است که آیا پیامبر(ص) نیز می‌تواند بر اساس امور باطنی و علم خویش، احکامی را صادر نماید یا خیر[۵].

    وی در ادامه، با نقل اقوال علمایی همچون قرطبی (متوفی 671ق)، ابن دحیه (متوفی 633ق)، رافعی (متوفی 623ق)، نووی (متوفی 676ق)، قاضی جلال‌الدین بلقینی (متوفی 824ق) در حواشی «الروضة»، بدرالدین بن حبیب (متوفی 779ق) در «النجم الثاقب في أشرف المناقب»، علامه شمس‌الدین بن صائغ (متوفی 720ق) در «الرقم»، به بررسی این موضوع پرداخته است[۶].

    در ادامه، سیوطی روایاتی را که در همین مضمون و معنا وارد شده‌اند، ذکر و بررسی نموده است. از جمله این روایات، روایتی از انس بن مالک است که به طرق مختلف نقل شده است. در این روایت، پیامبر(ص) امر به کشتن شخصی می‌فرماید که در چهره او، نشانه‌ای از شیطان وجود داشته و تعدادی از صحابه، برای انجام این کار، داوطلب شدند، اما در نهایت، از انجام آن، خودداری ‌کردند و فقط حضرت علی(ع) این امر را پذیرفت، اما موفق به یافتن او نشد و پیامبر(ص) ‌فرمود: اگر این امر اتفاق افتاده بود، از فتنه و تفرقه میان مسلمانان جلوگیری شده بود[۷].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نخست، ص5-6
    2. ر.ک: مقدمه محقق، ص7
    3. ر.ک: همان، ص11
    4. ر.ک: همان، ص12
    5. ر.ک: متن کتاب، ص15
    6. ر.ک: همان، ص26-32
    7. ر.ک: همان، ص49-50

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها