وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی

    از ویکی‌نور
    ‏وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی
    وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی
    پدیدآورانابراهیمی دینانی، غلام حسین (نويسنده)
    ناشرمؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ايران
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1383ش
    چاپ1
    شابک964-8036-10-1
    موضوعهستی شناسی (فلسفه اسلامی)
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏و‎‏3‎‏الف‎‏2 1303 ‏BBR‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    وجود رابط و مستقل در فلسفه اسلامی، نوشته پدیدآورنده آثار فراوان فلسفی از جمله دفتر عقل و آیت عشق، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام و قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی و چهره ماندگار فلسفه؛ غلامحسین ابراهیمی دینانی (متولد ۱۳۱۳ش)، دو نوع وجود (استقلالی و ارتباطی) را از دیدگاه فلسفه اسلامی، تحلیل و تفسیر می‌کند. در این اثر، به دیدگاه برخی از مکاتب دیگر مانند فلسفه هگل نیز توجه شده است.

    هدف و روش

    • نویسنده با بیان اینکه حقیقت ربط در جهان، یک واقعیت است که به هیچ وجه نمی‌توان آن را مورد انکار قرار داد، پرسیده است: آیا می‌توان در این جهان، چیزی را شناسایی نمود که از هر گونه ربط و تعلّق، تهی باشد؟[۱]
    • روش نویسنده، استدلالی است و با زبان و اصطلاحات فنی رایج در فلسفه اسلامی می‌نویسد و مخاطبانی خاصّ دارد و می‌کوشد اندیشیدن عقلی را ترویج کند و به همین جهت، از تمثیل و شعر به‌ندرت استفاده می‌کند؛ به عنوان نمونه در بحث ارتباط علم حضوری و اتحاد عاقل و معقول، این 2 بیت را آورده است:
    ای برادر تو همه، اندیشه‌ایمابقی، تو استخوان و ریشه‌ای
    گر بود اندیشه‌ات گل، گلشنیگر بود خاری، تو هیمهٔ گلخنی.[۲]

    ساختار و محتوا

    مطالب این کتاب، بدون تقسیم به بخش، فصل و مانند آن، در ذیل عناوینی مطرح شده است. برخی از موضوعات و مسائل مهمّ این اثر، عبارت است از: ابن سینا و انسان معلق در فضا، علم حضوری در دایره فکر و استدلال نمی‌گنجد، پشتوانه «علم حصولی» را «علم حضوری» تشکیل می‌دهد، علم تعریف‌پذیر نیست؛ نیستی چیزی جز نیستی نیست؛ تفاوت میان وجود رابط و وجود رابطی، آیا هستی رابط و هستی مستقلّ با یکدیگر متباین می‌باشد؟ لحاظ آلی و لحاظ استقلالی؛ حدیث، الهام‌بخش اندیشه است.

    نمونه مباحث

    • هستی معلول نسبت به هستی علت، از هیچ گونه استقلال و نفسیت برخوردار نبوده و تنها می‌تواند معنی ربط و تعلّق را آشکار نماید.[۳]
    • زبان، جز ظهور اندیشه چیز دیگری نیست. اندیشه نیز بدون وجود کلیات به هیچ وجه نمی‌تواند سامان و انسجام داشته باشد و در اینجا می‌توانیم بگوییم: انسان یک موجود زمینی است که به تماشای آسمان معانی اشتغال پیدا کرده است.[۴]

    پانویس

    1. مقدمه، ص17
    2. متن کتاب، ص47
    3. مقدمه کتاب، ص25
    4. متن کتاب، ص382

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها