أخبار الطوال (ترجمه)

    از ویکی‌نور
    اخبار الطوال‏ (ترجمه)
    نام کتاب اخبار الطوال‏ (ترجمه)
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان مهدوی دامغانی، محمود (مترجم)

    دینوری، احمد بن داود (نويسنده)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏DS‎‏ ‎‏35‎‏/‎‏63‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏ ‎‏الف‎‏3041
    موضوع اسلام - تاریخ - متون قدیمی تا قرن 14

    ایران - تاریخ - پیش از اسلام - متون قدیمی تا قرن 14

    تاریخ جهان - متون قدیمی تا قرن 14

    ناشر نشر نی
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1371 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE2321AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    اخبار الطوال، اثر عربى ابوحنيفه احمد بن داود دينورى، تاريخ‌نگار، طبيعى‌دان و لغت‌شناس ايرانى (متوفى 281ق) در تاريخ عمومى است.

    کتاب يكى از مهم‌ترين منابع تاريخ ايرانى عصر ساسانى است كه حوادث دولت‌هاى عرب پس از اسلام را تا پايان خلافت معتصم عباسى(227ق) در برداشته و شامل بسيارى از مقررات اسلام در امور سياسى، ادارى و نخستين مورد اجراى آن‌ها در دولت اسلامى است.

    نويسنده، از اكثر منابع در دسترس خويش بهره برده است كه اين امر بر ارزش، اهميت و اعتبار کتاب افزوده و به گفته دكتر عبدالحسين زرين‌كوب، وى در اين کتاب، يكى از معتمدان تاريخ به شمار مى‌رود.

    ساختار

    مؤلف خود هيچ تقسيم‌بندى براى کتابش صورت نداده و حتى عنوان‌هاى صفحات، با توجه به اين كه داخل كروشه قرار دارد، احتمالا از مصحح بوده و توسط ايشان بر اساس موضوع هر قسمت، انتخاب شده است؛ با اين وجود، مى‌توان مطالب آن را به سه بخش كلى تاريخ پيامبران، پادشاهان ايران و روم و تاريخ اسلام تقسيم كرد.

    مؤلف، از روش تاريخ‌نگارى تركيبى استفاده نموده و وقايع را سال به سال و يا برحسب سلسله و كشور ياد نكرده، بلكه آن‌ها را از آغاز تا فرجام، پيوسته آورده است. در اين روش، مورخ به جاى ذكر روايات مختلف، از راه مقايسه و تركيب و ايجاد سازگارى ميان آن‌ها، واقعه مذكور را طى يك روايت توضيح دهد.

    مباحث از سرگذشت حضرت آدم(ع)، فرزندان او، پيامبران بنى اسرائيل و تاريخ باستانى ايران و يمن آغاز گشته و با مرگ هشتمين خليفه عباسى به پايان مى‌رسد.

    قسمت اعظم مطالب، حاوى اطلاعاتى درباره تاريخ ايران، بالاخص از جنگ قادسيه به اين سو است.

    نويسنده درباره برخى از رويدادهاى مربوط به تاريخ شيعه، نظير جنگ‌هاى امام على(ع)، واقعه كربلا، قيام مختار و جنبش عباسيان و قيام ابومسلم با تفصيلى بيشتر سخن گفته و گزارش‌هاى او درباره رويدادهاى پس از ظهور اسلام، غالبا معتبر و دست اول است.

    وى تنها به نقل روايت اكتفا نمى‌كند، بلكه در برخى موارد به تحليل رويدادها نيز پرداخته، مى‌كوشد علل و موجبات واقعه‌اى را كه گزارش مى‌كند، پيدا كند.

    اثر او گذشته از اين كه از منابع معتبر تاريخ اسلام به شمار مى‌رود، از ازرش ادبى نيز برخوردار بوده و در فصاحت كلام در زمره آثار ادبى طراز اول عربى به شمار مى‌رود.

    فتوحات نخستين اعراب، جنگ‌هاى قادسيه و نهاوند، برافتادن امپراتورى ايران، پيدايش و بالاگرفتن كار عباسيان، جشن‌هاى علويان به ويژه در خراسان، سقوط امويان و شورش‌هاى خوارج از مباحث پرارزش کتاب است.

    نويسنده برخى وقايع عصر خود را شخصاً ديده يا شنيده است كه اين برارزش اثر او مى‌افزايد.

    وى از شرح دسته‌بندى‌ها و انقلاب‌هاى زمان خود دورى جسته و شايد بيمناك بوده و نخواسته كه خويشتن را گرفتار مسايل روز كند.

    کتاب در مورد فتوحات اسلام داراى رواياتى است كه در ديگر منابع ديده نمى‌شود و بسيارى از مطالب آن، با کتاب‌هايى نظير تاريخ يعقوبى كه معاصر نويسنده مى‌باشد، يكى است.

    نويسنده در انواع علوم و فنون متداول عصر خود صاحب‌نظر بوده و بيشتر منابعى كه در نگارش کتابش از آن‌ها بهره‌مند شده، اكنون در دست نيست و خود نيز در چند مورد نام آن‌ها را نياورده است.

    وى سعى بر خلاصه‌نويسى داشته و مهم‌ترين منابع او عبارتند از: قرآن، منابع ايرانى، ادبى، جغرافيايى، کتاب‌هاى مورخان مسلمان گذشته و نسب نامه‌ها.

    شرح حال و سرگذشت پادشاهان ايران از جمشيد و پيروزى ضحاك بر او تا پادشاهى منوچهر، كيقباد، گشتاسب، بهمن، دارا، اسكندر و سپس ساسانيان تا انقراض آن‌ها، از مباحث ديگر کتاب است.

    گزارش محتوا

    بخش اول، ابتدا به بيان تاريخ خلقت پرداخته و دربردارنده مطالبى در مورد آدم و فرزندان نخستين او و پيامبرانى؛ همچون ادريس(ع)، نوح(ع)، هود(ع)، ابراهيم(ع)، اسماعيل(ع) و پادشاهى داوود(ع) و سليمان(ع) تا ظهور عيسى(ع) است.

    مطالب اين بخش، نه از لحاظ زمانى و نه از لحاظ مكانى پيوسته نيست و از شرح حال پيامبرانى بزرگ؛ چون موسى(ع)، هارون(ع) و يوسف(ع) در آن گفتگو نشده است؛ اما ظهور زردشت و آيين او و نجات بنى‌اسرائيل به وسيله پادشاهان ايران در آن بحث شده و شايد از كهن‌ترين منابعى باشد كه اين موضوعات در آن آمده است و چون آغاز تنظيم کتاب‌هاى تاريخ، قومى بوده است، نبايد انتظار داشت كه قابل مقايسه با تاريخ طبرى يا مروج‌الذهب مسعودى و امثال آن باشد.

    دوم، كه مطالب آن آميخته با بخش اول بوده و جداگانه تنظيم نشده، شرح حال و سرگذشت پادشاهان ايران، رم و يمن است و از جمشيد و پيروزى ضحاك (بيوراسب) بر او و منوچهر، كيقباد، گشتاسب، بهمن، دارا و اسكندر، ملوك الطوايف و سپس ساسانيان تا انقراض ايشان سخن گفته و برخى از وقايع جنبى؛ چون خروج بهرام چوبين را هم بررسى كرده است.

    در اين بخش، از بلقيس، ملكه سبا و نمرود هم گفتگو شده و با توجه به اختصار آن نبايد آن را با کتاب‌هايى كه در قرون چهارم و پنجم نوشته شده، مقايسه كرد.

    به عنوان مثال، قابل مقايسه با کتاب «سنن الملوك و الارض و الانبيا»، حمزه بن حسن اصفهانى از قرن چهارم يا غرر اخبار ملوك الفرس ابومنصور ثعالبى از قرن پنجم نيست. با وجود اين، اهميت آن محفوظ بوده و مورد اعتماد است.

    سوم، مختص به تاريخ اسلام بوده و با پيكارهاى اعراب و ايرانيان در دوره دوم خلافت خليفه دوم شروع و به پايان خلافت معتصم؛ يعنى سال 227ق ختم مى‌شود؛ با اين حال، در مورد سيره و مغازى رسول خدا(ص) مطلقا سخنى به ميان نيامده است.

    نويسنده در اين بخش، درباره گرفتارى‌هاى امام على(ع) با معاويه و جنگ‌هاى جمل، صفين و نهروان، به تفصيل سخن گفته و دوران حكمرانى معاويه و يزيد را مورد بررسى قرار داده است؛ واقعه كربلا و شهادت امام حسين(ع) نيز نسبتاً به طور تفصيلى بيان شده است.

    وى داستان مختار و حكومت فرزندان زبير را هم به تفصيل آوره و بعد از تشريح انقراض بنى‌مروان، درباره قيام مردم ايران، به خصوص خراسان و ابومسلم، كم و بيش اظهار نظر داشته است؛ ولى در ديگر موارد، سخن را مختصر كرده است؛ چنان كه نه تنها از داستان برمكيان چشم پوشيده، بلكه در مورد رفتار مأمون با حضرت امام رضا(ع) و خاندان سرخسى هم سخنى به ميان نياورده است.

    آخرين مبحث او هم درباره چگونگى كشته شدن بابك و افشين است و با آن كه در سال 283ق؛ يعنى 55 سال پس از مرگ معتصم، زنده بوده، تاريخ خود را به حكومت وى ختم كرده است.

    در کتاب، كم و بيش گرايش ايرانى مشاهده مى‌شود، اين واقعيت را مى‌توان به وضوح در داستان قيام مختار ملاحظه نمود.

    نويسنده از کتاب‌هاى كمى نام برده و براى ذكر اسانيد، تنها به ذكر قالوا اكتفا كرده است. البته گاهى از منابع خود؛ چون ابن مقفع، على بن حمزه كسايى و اصعمى نام برده است.

    نويسنده كوشيده است تا در تاريخ اسلام شكلى موازى و مرتبط به هم از حوادث ايران، يمن، عربستان و روم شرقى ارائه دهد. او به اسناد اهميتى نمى‌دهد، زيرا مى‌خواهد، گزيده‌اى از آثار پيشين فراهم كند كه حجم كم کتاب شاهد اين مدعاست. چنين پيداست كه وى ميان اسرائيليات و منابع ايرانى، روايات عراقى و مدنى تاليف و تركيبى بوجود آورده است.

    يكى از نكات قابل توجه در کتاب، توجه نويسنده به پيدايى و شكل‌گيرى آداب و رسوم‌ها و نيز بوجود آمدن برخى امكانات براى تسهيل زندگى بشر است.

    وى حوادث برجسته و مهم را كه تأثيرى زيادى در دوره‌هاى بعد داشته است، گلچين كرده و آن‌ها را در مجموعه‌اى واحد تدوين نموده است.

    در كل مى‌توان گفت كه دينورى يكى از معدود مورخانى است كه توانسته به درستى حوادث تاريخى را حلاجى كرده و شاهكارى به زبان عربى در تاريخ بوجود آورد.

    وضعيت کتاب

    کتاب نخستين بار در سال 1887م در ليدن هلند به همت گيرگاس خاورشناس روس منتشر شده و نسخه منقح، پيراسته و معتبر آن توسط عبدالمنعم عامر در 1960م در قاهره چاپ رسيده است.

    ترجمه فارسى کتاب به قلم صادق نشأت در سال 1346ش صورت گرفته است.

    پاورقى‌ها به ذكر منابع و توضيح برخى كلمات و عبارات متن پرداخته است.

    منابع

    1- مقدمه و متن کتاب.

    2- دايره المعارف تشيّع، جلد دوم ص3.

    3- سايت خبرى ايران نيوزپيپر.

    4- سايت خبرى روزنامه رسالت.

    5- سايت جديد ايران صدا.

    6- www.javidi1982.persinblog.ir.


    وابسته‌ها