بخشی از تفسیری کهن

    از ویکی‌نور
    بخشی از تفسیری کهن
    بخشی از تفسیری کهن
    پدیدآورانمینوی، مجتبی (مقدمه نويس) روشن، محمد (مصحح)
    ناشرسازمان مطالعه و تدوين کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، مرکز تحقيق و توسعه علوم انسانی
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    شابک964-459-715-x
    موضوعتفاسیر

    تفسیر آیات

    قرآن - برگزیده‌ها - ترجمه‌ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏102‎‏ ‎‏/‎‏ب‎‏3
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بخشى از تفسيرى كهن، اثر نویسنده‌اى است گمنام كه توسط محمد روشن تصحيح شده است. با توجه به قرائن زبان‌شناختى و رسم‌الخطى (از نسخه به‌دست‌آمده) پيش از سال چهارصد قمرى نوشته شده است و قدمت آن اگر پيشتر از روزگار «ترجمه تفسير طبرى» نباشد ديرتر از آن نيست.

    استاد مجتبى مينوى در يادداشتى كه مصحح، آن را در ابتداى كتاب درج كرده، چنين مى‌گويد: «در كتابخانه خسروپاشا از جمله نسخه‌هاى وقف بر مزار ابوايوب انصارى در استانبول كتاب شماره 5، نسخه‌اى است از تفسير قرآن كه فقط شصت ورقى از آن به‌جا مانده است... از اول كه بنده ديدمش گمان بردم نسخه‌اى متعلق به قبل از چهارصد هجرى است... عكس نسخه را گرفتم و ميل داشتم كه آن را به‌صورت عكسى به انضمام نشرى از متن به حروف چاپ كنم. كثرت كارهاى مختلف من مانع از اين اقدام گرديد و اكنون دوست عزيزم آقاى دكتر محمد روشن آن نيت مرا به احسن وجوه جامه عمل پوشانيده‌اند».[۱]

    كتاب حاضر براى دانشجويان رشته زبان و ادبيات فارسی در مقطع كارشناسى به‌عنوان منبع جنبى درس «متون تفسيرى فارسی» تدوين و توسط انتشارات سمت منتشر شده است.[۲]

    ساختار

    كتاب با چند مقدمه از ناشر و محقق و نيز يادداشتى از مجتبى مينوى آغاز شده، سپس وارد متن شده است.

    اين متن، مشتمل بر دو پاره از نوشته‌هاى به‌جامانده از دوران كهن، پيرامون قرآن است: پاره نخستين، بخشى است از تفسيرى ناتمام بر سوره بقره، از آيه 78 تا آيه 274 و پاره دوم نيز ترجمه‌اى است از همان آيه‌ها از آن سوره.[۳]

    گزارش محتوا

    مصحح در قسمتى از مقدمه به مقايسه «متن اين تفسير (بخش يكم) و زيرنويس آن (بخش دوم)» با اين كتب: «ترجمه تفسير طبرى»، «تفسير قرآن پاک (به اهتمام على رواقى)»، «متن پارسى از قرن چهارم هجرى معرفى قرآن خطى مترجم شماره 4، از دكتر رجائى» و «ترجمه و قصه‌هاى قرآن مبتنى بر تفسير ابوبكر عتيق نيشابورى» همراه با شواهد مثالى فراوان پرداخته و در ادامه، در جدولى اين مقايسه را به نمايش گذاشته است.[۴]

    علاوه بر آن وى در ضمن چند نكته، الفاظ مبهمى همچون «تحيت مغان»، «بودمين»، «بلبتيم» و... را توضيح داده است.[۵]

    همچنان كه ذكر شد كتاب از دو بخش تشكيل شده است. شيوه مؤلف در بخش اول چنين است كه در ابتدا بخشى از يك آيه را مى‌آورد و به دنبال آن ترجمه فارسی آن، سپس تفسيرى مختصر به‌همراه آيه يا روايتى مرتبط (در پاره‌اى از موارد) ذكر مى‌كند. ايشان در برخى از آيات، شأن نزول را نيز متذكر شده است.[۶]

    در بخش دوم كتاب، فقط ترجمه آيات آمده است.

    مؤلف، از نظريات مفسرينى همچون ابن عباس، قتاده، مجاهد، سعيد بن جبير، ضحاك، حسن بصرى، ابوايوب انصارى، براء بن عازب و... استفاده برده و موارد اختلافى را نيز متذكر شده و معمولا نظر انتخابى خود را بيان نكرده است.[۷]

    نام چند تن از علما و مفسرين نيز در چند جاى كتاب آمده كه محقق كوشش و جستجوى فراوانى در كتاب‌هاى رجال و طبقات مفسران داشته‌اند، ولى به نتيجه مناسبى دست پيدا نكرده‌اند؛ كسانى همچون ابوسهل انمارى، خواجه بامنصور و ابوجعفر. هرچند خواجه بامنصور را مى‌توان محمد بن محمد بن محمود، ابومنصور الماتريدى متوفى سال 333ق دانست، ولى به‌يقين نمى‌توان آن را پذيرفت.[۸]

    از جمله مختصات زبانى اين اثر تبديل «ب» به «ف» در بسيارى از تك‌واژه‌هاست. نمونه‌اى از متن: «و چو پيغامبر عليه‌السلام، فرخواند فر ايشان اين آيت‌ها، خامش شدند و دانستند كاين وحى خداى است، بهانه كردند و گفتند كه: فر دل‌هاى ما پوشش است و فهم‌هاى ما كند است، ما همى اندر نيابيم مر گفتارهاى تو را.[۹]

    واژه‌هاى فارسی برابر كلمه‌هاى عربى در اين اثر، به‌وفور يافت مى‌شود؛ چنان‌كه مسجد را مزكد (مزگت).[۱۰]، شياطين را ديوان.[۱۱]و ايمان را در جايى، گروش.[۱۲]ترجمه كرده است.

    در سمت راست صفحات، شماره‌هایى است كه مربوط به شماره آيات و شماره‌هاى سمت چپ صفحه كتاب، مربوط به شماره سطور مى‌باشد.

    در بين عبارات كتاب، شماره‌هایى ذكر شده كه در كروشه ([]) گذاشته شده است كه به 122 ختم مى‌شود. به نظر مى‌رسد كه اين شماره‌ها مربوط به شماره صفحات نسخه خطى كتاب مى‌باشد (با توجه به توضيح استاد مينوى كه تعداد اوراق خطى اين كتاب را 60 ورق مى‌شمارد).

    برخى از آيات، مثل آيه 258 سوره بقره به‌خاطر افتادگى اوراقى از اصل كتاب، تفسير آن ذكر نشده است و در پاورقى به آن اشاره شده است.[۱۳]

    وضعيت كتاب

    چند تصوير از نسخه خطى در ابتداى كتاب و فهارس در پايان آن ذكر شده است. پاورقى‌هاى كتاب مربوط به درج ارجاعات، اختلاف نسخ و صحيح برخى از لغات اشتباه در متن.[۱۴]مى‌باشد.

    پانويس

    1. مقدمه، صفحه هفت
    2. مقدمه ناشران، صچهار
    3. ر.ک: مقدمه، ص11
    4. مقدمه، صفحه هفده تا سى و دو
    5. مقدمه، صفحه سى و سه الى سى و شش
    6. متن، ص11، آيه 97
    7. متن، ص3، و 4 و ص50، در تفسير آيه 195: «و لا تلقوا بأيديكم إلى التهلكة»
    8. مقدمه، صدوازده
    9. متن، ص7
    10. متن، ص30
    11. همان، ص13
    12. همان، ص23
    13. متن، ص85
    14. متن، ص82، پاورقى 1

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.