ربابنامه
ربابنامه | |
---|---|
پدیدآوران | سلطان ولد، محمد بن محمد (نویسنده)
سلطانی گردفرامرزی، علی (مصحح) محقق، مهدی (ویراستار) |
ناشر | موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک گیل |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1377ش. |
چاپ | چاپ یکم |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
ربابنامه، نوشته بهاءالدین محمد (یا احمد) مشهور به سلطانولد ( 623-712ق)، فرزند بزرگ مولوی معروف، در موضوع عرفان است و به اهتمام علی سلطانی گردفرامرزی و زیر نظر مهدی محقق منتشر شده است.
اثر یادشده در حقیقت یک مثنوی بر وزن مثنوی مولانا و به تقلید از آن است[۱] و مشتمل بر 7959 بیت است. عمده اشعار به زبان فارسی و برخی عربی و اندکی نیز ترکی و یونانی است[۲].
نویسنده، هدف خود را از نگارش اثر پیروی از مولانا دانسته است؛ ضمن اینکه بازگو کردن مشکلات سخن مولانا به زبانی سادهتر و شرحی بیشتر در راستای بهرهمندی بیشتر از سخنان وی هدفی دیگر قلمداد شده است[۳].
نویسنده در آغاز کتاب، مقدمهی کوتاهی به نثر درباره انگیزه خویش از سرودن کتاب و انتخاب نام آن بیان کرده و آنگاه به متن کتاب پرداخته است. وی در آغاز هر گفتار، نخست خلاصهی سخنان و نظریات خود را به نثر مینویسد. در هر بخش معمولا یک و گاهی چند نکته عرفانی مورد توجه شاعر بوده که آن را به کمک آیات و احادیث قدسی، تفسیر و تأویل کرده است. گاهی نیز علاوه بر آیات قرآن، به احادیث استناد کرده و به این وسیله نکته مورد نظر را از دیدگاه صوفیان شرح داده است[۴].
وی همچنین از استناد به اشعار، امثال فارسی و عربی، مضامین دیگر شاعران و صوفیان بهویژه مولانا، بیان داستان و تمثیل و بهکار بردن اصطلاحات صوفیان غفلت نورزیده است[۵].
نثر نویسنده عموما ساده و روان است و نظریات او را که بسیاری از نکات عرفانی را در بر دارد، بهخوبی بیان کرده است. مطالب آغازین هر بحث یکسان نبوده، چنانکه گاهی نویسنده در دو سطر بحثی را مطرح کرده و سپس به شرح منظوم آن پرداخته است، اما گاهی نیز مطلب نثر یک صفحه را شامل شده است[۶].
محقق در سرتاسر کتاب به بیان معنای برخی از واژگان دشوار متن پرداخته و در مواردی نیز با تطبیق متن نسخه حاضر با نسخههای مختلف آن، موارد اختلافی را نشان داده است.
«ربابنامه»، یک مثنوی عرفانی است و اصولا در اینگونه کتابها، هیچگاه هدف اصلی، هنرنمایی ادبی نیست، چرا که در آن صورت، «قافیه اندیشی» شاعر را از مسیر خویش که اندیشیدن به «دلدار» است، باز میدارد. آنچه به طور قطع و یقین در مورد ربابنامه میتوان گفت، این است که اشعار آن از جهت ادبی به معنی خاص کلمه، ارزش چندانی ندارد، چون کتابی تعلیمی و تشریحی است. وسلطان ولد فرزند خلف مولاناست و اگرچه از لحاظ پایگاه عرفانی میان آن دو تفاوت بسیاری موجود است، در ربابنامه همان راهی را در پیش گرفته است که پدرش مولانا در مثنوی معنی پیموده بود و این نکته را خود در آغاز همین کتاب تصریح کرده است[۷].
حاصل آنکه «ربابنامه» را یک اثر زیبا و کامل نمیتوان شمرد، اما از جهت اندیشه و بهویژه شرح عقاید مولانا جلالالدین محمد و دیگر صوفیان، کتابی سودمند و قابل توجه است. خود شاعر نیز آشکارا گفته است که آنچه بر زبان من جاری شده، همه الهام حق بوده است و در این صورت نمیتوان انتظار داشت که از جهت لفظی نیز کتابی ممتاز باشد[۸].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه.