مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری
مناجاتنامه خواجه عبدالله انصارى ، رسالهاى است عرفانى - ادبى به زبان فارسى، شامل بخشى از مناجاتها و سخنان عرفانى خواجه عبدالله انصارى(متوفى 481ق)، مفسر، فقيه، واعظ، اديب و عارف پرآوازه سده پنجم قمرى.
مناجاتنامه خواجه عبدالله انصاری | |
---|---|
پدیدآوران | انصاری، عبدالله بن محمد (نویسنده) حماصیان، محمد (مقابله و تصحیح) |
عنوانهای دیگر | مناجات |
ناشر | خدمات فرهنگی کرمان |
مکان نشر | کرمان - ایران |
سال نشر | 1382 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-5716-83-1 |
موضوع | شعر فارسی - قرن 5ق.
مناجات نثر فارسی - قرن 5ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 271/8 /الف86 م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سبک و ساختار اين رساله و همچنين مشابهت برخى عبارات و مطالب آن با ديگر آثار خواجه عبدالله انصارى و نيز تكرار بسيارى از بندهاى آن در ساير مصنفات او، در انتساب آن به خواجه جاى ترديدى باقى نمىگذارد، اما طرف ديگر اين امر، نشان از آن دارد كه اين رساله تأليف مستقلى نيست، بلكه گزيدهاى است از مناجاتها و كلمات قصار عرفانى او كه در سدههاى بعد، به همت مريدان يا علاقهمندان او جمع آمده و چون اكثر مناجاتهاى آن با خطاب «الهى» آغاز شده است، آن را «الهىنامه» ناميدهاند.
ساختار
كتاب، فاقد هرگونه باببندى و فصلبندى است. نثر كتاب، زيبا و مسجع است.
گزارش محتوا
الهىنامه كه از قديمىترين و مهمترين متون عرفانى فارسى است، شامل مناجاتها، دعاها و سخنان وجدآميز عرفانى، در قالب نثرى مسجع و موزون است؛ ازاينرو، هم از لحاظ عرفانى و هم از نظر ادبى، اثرى ارزشمند است. خواجه عبدالله انصارى نخستين نویسندهاى است كه معانى بلند عرفانى را در قالب نثر مسجع بيان داشته. سجعپردازى اين اثر، بيشتر به شيوهى كلمات قصار و نزديك به شعر است. خواجه در حوزهى مناجات، بيشترين سجع را به كار برده كه البته قالب اكثر اين مناجاتها و برخى از قطعات آنها، علاوه بر موسيقى بيرونى، از موسيقى درونى نيز برخوردار است و در آنها آهنگ خوش كلام و معانى بلند عرفانى و دينى در هم آميخته است.
او نخست مفهومى را در قالب نثر سليس و روان و درعينحال موزون و سپس همان را در قالب شعرى دلكش بيان مىكند؛ بهگونهاى كه نه تنها گسستگىاى ميان اجزاى كلام واقع نمىشود، بلكه حفظ رابطه فنى و معنايى نظم و نثر، بر زيبايى و دلنشينى كلام مىافزايد. اين شيوه نگارش، يا به تعبيرى بهتر، املاى خواجه تأثير بسيارى در متون ادبى - عرفانى سدههاى بعد بر جاى نهاد.
بااينهمه مىتوان گفت كه الهىنامه، صرف نظر از جنبه ادبى آن، از جنبه فنى آن نيز بهعنوان ابزارى براى بيان معانى عرفانى، شايان اهميت است. كوتاهى جملات و فشردگى معنى در سجع، يكى از بهترين شيوهها براى انتقال رموز و اشارات عرفانى است و ازاينرو صوفيان، براى بيان انديشهها و تجارب و تعاليم عرفانى، از اين شيوه بهره گرفتهاند.
الهىنامه، هرچند رسالهاى عرفانى است، از جهت تعليمى و حكمى نيز قابل توجه است؛ از همين روست كه محتواى كلمات قصار خواجه را بر سه گونه دانستهاند: عرفانى، حكمى و تعليمى. از آنجا كه اين رساله، گزيدهاى از آثار مختلف خواجه است، مباحث عرفانى آن نيز متنوع است و از اصول و مبانى عرفانى تا سلوك عملى، احكام و مقررات دينى و زهدآميز را شامل مىشود. مؤلف كه در شمار صوفيان متشرع و از پيروان مكتب «صحو» است، در اين رساله، گاه، همچون عارفى شوريده و سُكرىمشرب نمايان مىشود، حتى سخنان شطحآميز بر زبان مىآورد. به گفتهى خود وى، «آنچه حسين منصور گفت، من گفتم، اما او آشكارا گفت، من بنهفتم»؛ بااينهمه، سعى او بر آن است كه از حدود شريعت تجاوز نكند و بر آن است كه سلوك و وصول به حقيقت بدون شريعت، امكانناپذير است.
مهمترين مباحث عرفانى اين رساله، عبارت است از: توحيد، آفرينش، تجلى ذات و صفات، عشق و عنايت، ابليس و موضوع تقدير، علم و عمل و...
وضعيت كتاب
الهىنامه، نخستين بار، به ضميمه رسائل خواجه عبدالله انصارى، به كوشش سلطان حسين تابنده گنابادى، در تهران، 1319ش، چاپ شد و بعدها نيز همين چاپ، با تصحيح و مقاله مجدد وحيد دستگردى، در 1349ش، انتشار يافت. پيش از آن، بهصورت مستقل، در 1341ش، در كابل، چاپ شده بود. مهمترين چاپ آن به كوشش محمد سرو مولايى، ضمن مجموعه رسائل فارسى خواجه عبدالله انصارى، در 1377ش، صورت گرفته است. علاوه بر آن، بارها به زبان انگليسى ترجمه شده است.
منابع مقاله
1. متن و مقدمه كتاب؛
2. دانشنامه زبان و ادب پارسى، ناشر: فرهنگستان زبان و ادب فارسى تهران، چاپ 1384.