نهجالبلاغه پارسی (دین پرور)
نهجالبلاغه پارسی (دین پرور) | |
---|---|
پدیدآوران | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول (نویسنده)
شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده) دینپرور، سید جمالالدین (مترجم) |
عنوانهای دیگر | نهجالبلاغه. فارسی - عربی |
ناشر | بنیاد نهجالبلاغه |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1379 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-6348-99-8 |
موضوع | علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبهها علی بن ابیطالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 38/041 1379الف |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نهجالبلاغه پارسى تألیف آقاى جمالالدین دينپرور از جمله ترجمههاى نهجالبلاغه امام على(ع) مىباشد.
كلام امام منحصر به يك عصر خاص نيست، فراتر از محدودههاى جغرافيايى و مرزهاى زمانى است و هر جا كه انسانى و جامعهاى باشد، نيازمند اين سخنان نورانى و درسهاى زندگىساز است. بايد آنها را به زبان روز برگرداند و در ديدگاه همه به ويژه نسل جوان نهاد، زيرا كلام آن حضرت از علم الهى نشأت گرفته و رنگ و بوى كلام نبوى دارد.
بر اساس اين فكر در طول بيش از بيست سال با نهجالبلاغه مأنوس و محشور بودم و به مطالعه متن و شروح آن اشتغال داشتم و بخشهايى از آن را ترجمه نمودم و قسمتهايى را شرح و تفسير كردم. تلاشم اين بود كه روح كلام امام را در ظرف فرهنگ و زبان روز بريزم و تقديم نسل جوان و فرهيخته كنم تا آنان نيز از اين شهد جان پرور بنوشند و سرشار از دانش علوى گردند و در ميان انديشهها و مكتبها خود را بيابند و استوار دارند و در مقابل بت غرب و شرق و جاهليّت مدرن بايستند و به فرهنگ خود بنازند.
گزارش محتوا
يكى از اهداف بنياد، تهيّه ترجمهاى متين و آهنگين از نهجالبلاغه به زبان فارسى بود كه محتوا و روح كلام اميرمؤمنان على عليهالسّلام را با بيانى رسا و آشناى زمان با آميزهاى از بلاغت در ديدگاه نسل معاصر. سيّد على موسوى گرمارودى، در قصيده بلند و سپيد «باغبان پير تاريخ». بگذارد تا آنان در فضاى فرهنگ علوى و دنياى پرشور و جذّاب انسانى قرار گيرند و خود را بر اساس آن بسازند.
مترجم مىگويد: در هر صورت ترجمه چنان متن پر محتوايى آن هم از شخصيّتى چون على(ع) كار سادهاى نيست، چون بايد نخست مفهوم آن را دريافت و حتّىالمقدور به ابعاد و زواياى آن پرداخت و به موقعيّتى كه آن كلام صادر شده است، چشم انداخت و جوانب و حوادث پيچيده بدان را كه گوياى بستر و انگيزه خطبه و نامه است، باز يافت.
نيز بسيارى از سخنان بايد براساس مطالب و اصول مسلّمهاى كه در جاى خود بيان شده است، برگردانده شود، كه هيچ دانش و نوشتارى نمىتواند، بريده از دهها و صدها اصل و قانونِ از پيش ثابت شده، مورد ترجمه قرار گيرد.
مثلًا درباره خطبه 79 نهجالبلاغه كه در رابطه با زنان است، چگونه مىتوان شرايط زمانى، اجتماعى و سياسى را ناديده گرفت و نيز دهها و صدها آيه و روايت مربوطه را مورد توجّه قرار نداد، بعضى از نسخهها در عنوان خطبه فوق نوشتهاند: «فى ذمّ النّسأ»، بديهى است كه قطعاً اين عنوان از امام نيست، بلكه ناسخ يا گردآورنده براساس فكر و برداشت خود آن را انتخاب كرده است، و ثانياً چگونه امام عليهالسّلام مطلق زنان را، آن هم به طور كلّى مورد نكوهش قرار مىدهد، مگر در قرآن كريم زنان هم رديف مردان در اوج مسائل ايمانى و معنوى و انسانى نيامدهاند.
پس امانت در ترجمه ايجاب مىكند، كلام امام اميرالمؤمنين على(ع)، طورى بيان شود كه شبهه ايجاد نكند و بر خلاف واقع مطلبى را منعكس نسازد. اينجا ترجمه تحت اللّفظى، رعايت امانت نيست، اگر نگوييم خيانت و خلاف حقيقت است.
پس ترجمه درست آن نيست كه مترجم هر چه در كتاب لغت آمده است، همان را بياورد. او ضامن محتوا و مفهوم است، گاه ايجاب مىكند، اصل متن تحت اللّفظى ترجمه نشود و به جاى آن جملهاى كه جان كلام است، آورده شود، و گاه مىبايست كلمهاى در ترجمه اضافه يا كم شود و نيازى هم به باز كردن پرانتز و قلّاده و... ندارد، و بسيارى از اوقات بايد در پانويس توضيح داد و يا به كتاب و نوشتهاى ارجاع نمود.
امانت در ترجمه يك اصل درست و قابل احترام است؛ امّا اصول ديگرى هم هست كه بايد رعايت شود، جلوگيرى از القاى شبهه و تشويش ذهن خواننده و ارائه بحث جامع و كامل هم از همان اصول مسلّم و پذيرفته شده است.
اين قلم، ترجمه را «برگردان متن و محتوا بر اساس فرهنگ و ادب پارسى» قرار داده است و همه تلاشش بر اين بوده كه تا حدّ ممكن به ژرفاى كلام امام دست يابد و با استفاده از شروح و ديگر منابع، در ارائه و نمايش كلام امام توفيق پيدا كند. همه فكر و سعى مترجم بر اين بوده است كه در فهم متن، كاوش كند و آن را در قالبهاى زود فهم و زيباى پارسى بريزد و در مواردى كه مفسّران و شارحان مطالب متعدّد و متنوّع آورده و احتمالاتى را بيان كردهاند، به غور و تأمّل بيشتر پرداخته و آنچه را نزديكتر به كلام امام يافته، برگزيده است.
مهمترين ويژگى اين ترجمه از نام آن پيداست. اگر رسالت ترجمه را اداى مقصود و بيان مطلوب از زبان مبدأ، به زبان مقصد بدانيم و باور داشته باشيم، ترجمهاى موفق و مطلوب است كه بتواند كنه و عمق مفهوم مورد نظر را در متن اصلى به زبان دوم برگرداند. در اين صورت «نهجالبلاغه پارسى» پيش از هر چيز فهم و درك صحيح و آسان مخاطب فارسى زبان را موردنظر قرار داده و در رسيدن به اين مقصود موفق شده است.
مترجم محترم خود در عنوان فرعى كتاب اين تعبير را به كار بردهاند: «ترجمه متن و محتواى كلام اميرالمؤمنين على(ع) براساس فرهنگ و ادب پارسى».
به جز مقدمه مترجم بخشى از پيام حضرت امام خمينى، به كنگره هزاره نهجالبلاغه را در آغاز آن مىخوانيم. همچنين در پايان كتاب يادداشتهاى مترجم بر اساس شمارههاى فرعى متن ترجمه و نيز فهرست عناوين خطبهها، نامهها، حكمتها همراه با عنوانهاى متفاوت ترجمه فارسى آمده است. در نخستين نظر سختى ترجمه نهجالبلاغه و اهميت ويژه آن به چشم مىآيد.
مترجم محترم با رويكرد پارسى كردن، نهجالبلاغه آن هم براى مخاطب سال 1379 و 1380 ابتدا عنوانهاى اصلى را آگاهانه تغيير داده و لزوما به عنوانهاى انتخابى مؤلف وفادار نمانده است و آنگاه با اضافه كردن عنوانهاى فرعى در هر بخش متن را كوتاه كرده و به صورت پارههاى مختلف از هم جدا ساخته است.
نثر روان و تقريبا يك دست آن، به همين ترتيب تا پايان كتاب با خواننده ارتباط برقرار مىكند و در هر قدم به زبان و ادبيات امروز با خواننده سخن مىگويد.
گاهى نيز دقّت مترجم در حفظ عبارت اصلى متن نمايان مىشود. در مواردى كه عبارت خاصّى قابل فهم در زبان فارسى نيست و موضوع نياز به شرح و تفسير دارد، مترجم بيان موضوع را به يادداشتهاى خود واگذاشته و با وارد كردن كلمات فارسى نامأنوس يا نامربوط خواننده را دچار سرشكستگى نكرده است. عبارت «لا همامة نفس اضطراب فيها» در خطبه آغازين كتاب چنين است. تعبير «همامة نفس» معنايى عميق و فلسفى-كلامى دارد و در شروح نهجالبلاغه مفاهيم متفاوتى براى آن برشمردهاند. مترجم محترم عينا در ترجمه فارسى همين كلمه را به كار برده و نوشتهاند: «نيازى به حركت جديد در ذات خود و يا «همامهاى» از فراسوى آن نداشت»؛ در حالىكه بعضى مترجمان ديگر عباراتى چون «پتياره» در مقابل اين تعبير آوردهاند يا به بيان كلّى موضوع اكتفا كردهاند.
اين ترجمه از اين جهت به طور خاص براى جوانترها مناسب است. به تعبير ديگر مىتوان گفت بنیاد نهجالبلاغه اينك يك ترجمه خانواده از اين كتاب گرانسنگ بدست داده و در سال امام على(ع) به ارادتمندان و دوستداران آن بزرگوار تقديم كرده است.
البته شروع اين ترجمه جديد نيست، شايد بعضى از قسمتهاى آن مربوط به بيست سال پيش باشد و به همين دليل انگيزه قوى براى نشر آن نبود؛ ولى از آنجا كه نهجالبلاغه يك كتاب معمولى از يك نویسنده عادى نيست و كلمات دربردارنده مفاهيم ژرف و گستردهيى است، هر كس با ديدگاه خاص و زاويهيى مخصوص بدان مىنگرد و با زبان و بيانى ديگر به پردازش و استخراج مفاهيم مبادرت مىكند، مترجم نيز در مطالعه نهجالبلاغه دريافتهايى داشته كه مىخواسته آن را به شكل و شيوهيى بيان كند و شور و هيجانى را مىديده و در جستجوى قالبهايى بوده كه بتواند، لااقل بخشى از آن را اظهار دارد. بعضى از مترجمان به پاس داشت امانت در ترجمه، مطالب پيچيده و احيانا غير قابل فهمى را نگاشتهاند كه ممكن است، از نظر دستورى صحيح باشد؛ ولى در هر صورت نامفهوم است و خلاصه آنكه باز هم براى فارسى زبانان اين زمان كه با ادبيات ويژه الفاظ و عبارات جديد مواجهند ترجمه جديدى را مىطلبيد. به علاوه از بنیاد نهجالبلاغه اين انتظار و خواست مكرر بود كه خود بر اساس سالها مطالعه و تحقيق و در واقع تخصص در اين كار ترجمهيى را عرضه كند.
شيوهيى كه در اين ترجمه بكار رفته، راه سوم است؛ يعنى نه ترجمه تحت اللفظى است و نه ترجمه آزاد، بلكه برگردان مفهوم و محتوى بر اساس فرهنگ و ادب پارسى است؛ يعنى آنچه در ترجمه منظور است و اساسا يك مترجم آن را مىجويد، آنست كه مىخواهد، در زبان دوم و با الفاظ و اصطلاحات متداول مطالب اصلى كتاب را منتقل كند، و اين در بعضى موارد با ترجمه تحت اللفظى نمىسازد، الفاظ و عبارات مخصوص زبان دوم را مىخواهد كه در موارد مشابه بكار برده مىشود. ترجمه الفاظ ضرب المثلها و كنايات و استعارات نمىتواند، مفهوم مورد نظر صاحب متن اصلى را برساند، بايد تفحص كرد و مثالى كه در زبان دوم در چنين مواردى بكار مىرود، پيدا كرد و اگر نباشد با عباراتى، آن مثل را تفسير كرده و توضيح داد، و گاه ترجمه تحت اللفظى نمىتواند، فخامت و والائى متن را منتقل كند، بايد دست به دامن جملات و كلماتى شد كه لااقل بتواند، بخشى از آن را در ديدگاه خواننده زبان دوم بگذارد و از اين قبيل مطالب بود كه ترجمه جديد به دنياى كتاب راه يافت.
منابع مقاله
- فصلنامه نهجالبلاغه شماره 1، عنون مقاله: نهجالبلاغه پارسى در بوته نقد
- فصلنامه نهجالبلاغه شمار 1، عنوان مقاله: بنیاد نهجالبلاغه از زبان حجةالاسلام سيد جمالالدين دينپرور مؤسس و رئيس بنیاد نهجالبلاغه