رسالة الطبيب البهبهاني

    از ویکی‌نور
    رسالة الطبيب البهبهاني
    رسالة الطبيب البهبهاني
    پدیدآورانرشتی، کاظم بن قاسم (نویسنده) دباب، صالح احمد (محقق)
    عنوان‌های دیگررساله الطبيب البهبهاني في التوحيد و مراتبه - مراتب و مقامات اهل‌بيت (عليهم‌السلام) - المعاد في يوم القيامه
    ناشرمؤسسة البلاغ
    مکان نشرلبنان - بيروت
    چاپ2
    موضوعتوحيد

    خاندان نبوت

    شيعه اماميه - عقايد

    معاد
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏217‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏5‎‏ر‎‏5
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    ‎رسالة الطبيب البهبهاني، تألیف سید کاظم حسینی رشتی و تحقیق صالح احمد دباب، کتابی است با موضوع کلامی که در یک جلد به نگارش درآمده است.

    موضوع خاص کلامی در این کتاب، توحید، اهل‎بیت(ع) و معاد است.

    نگارنده، جانشین شیخ احمد احسایی بوده و از مدافعان مکتب و عقاید شیخیه محسوب می‌شود.

    ساختار

    کتاب، شامل مقدمه‌ای از محقق، تمهیدی از نگارنده و مطالب اصلی (مشتمل بر چهار بخش کلی: مراتب توحید، مراتب و مقامات اهل‎بیت(ع)، آنچه بر اهل‎بیت(ع) گذشت و اعتقاد مصنف درباره معاد) است و هرکدام از بخش‌های یادشده حاوی عناوین متعدد می‌باشد که در ذیل هریک، مطالب مرتبط با آن و آیات و روایات مربوطه ارائه گردیده است.

    گزارش محتوا

    محقق کتاب، در مقدمه خویش بیان می‌دارد که هر معرفتی از معارف که متعلق به اثبات وجود و صفات و افعال خداوند متعال است، از اهم معارف و اشرف علوم انسانی بشمار می‌آید؛ زیرا معرفت خالق و صفات و افعال وی، امری است که عقل و نقل بر وجوب آن دلالت دارند. وحدانیت حق تعالی از مهم‎ترین صفات حضرتش شمرده می‌شود؛ بر این اساس، مراتب توحید به چهار مرتبه رئیسه تقسیم می‌شود و آن اینکه شریکی در ذات و صفات و افعال و عبادتش نیست[۱].

    با توجه به اینکه راه معرفت حق تعالی نیاز به یک سیر تکاملی دارد و بشر به‌تنهایی و بدون راهنما امکان رسیدن به کمال را ندارد؛ فلذا نیاز به راهنمایانی است که راه سلیم و مستقیم را برای انسان ترسیم کنند که این مسئولیت خطیر به‌عهده پیامبران سپرده شده است که آخرین ایشان نبی مکرم اسلام(ص) بودند و برای اینکه پیوند بین خالق و مخلوق بعد از پیامبر اکرم(ص) منقطع نگردد، لازم است پس از ایشان پیشوایان معینی از جانب خدا و رسولش معرفی شوند تا بشر در مسیر مستقیم هدایت قرار گرفته و از انحراف و گمراهی نجات یابد[۲].

    از سوی دیگر با عنایت به محدودیت حیات انسان در دنیا که دار فانی است و ورود وی به حیات اخروی که باقی است و اساسا آدمی برای آن حیات آفریده شده است، در این نوشتار، مؤلف تلاش کرده تا به سه سؤال اساسی و مهم که هر شخصی باید جواب آنها را بداند و به آنها معتقد باشد، پاسخ دهد[۳].

    سؤال‎های مزبور را یکی از مریدان و دوستداران نویسنده، به نام میرزا محمدباقر طبیب بهبهانی مطرح کرده است.[۴].

    نویسنده در مقدمه خویش، از ماجرای روبه‌رو شدنش با طبیب بهبهانی در حرم مطهر امام حسین(ع) و نیز پرسش‌های او و سپس پاسخ کتبی نویسنده و سرانجام بسط و گسترش پاسخ‎ها و افزودن سؤال و جوابی دیگر به آنها و... سخن گفته است.[۵].

    بخش اول کتاب، پیرامون مراتب توحید است. توحید به‌حسب ذات دارای مراتبی است:

    1. توحید ذات: آن است که برای خدا هیچ شریکی در ذاتش، قدیم بودنش و ازلیتش قرار داده نشود، وگرنه او اله نخواهد بود؛ زیرا لازمه شریک داشتن مغایرت است و مغایرت در ذات خداوند متعال محال و غیر ممکن است.[۶].
    2. توحید صفات: آن است که برای خدا هیچ شریکی در صفاتش قرار داده نشود. به این معنی که این صفات مختص خداوند است و خداوند در آنها شریکی ندارد؛ نه به اشتراک لفظی و نه معنوی؛ زیرا این صفات عین ذاتش هستند[۷].
    3. توحید افعال: آن است که خداوند متعال واحد و یگانه است، حتی در افعال خویش؛ به این معنا که در افعال خداوند متعال هیچ شریکی وجود ندارد و هیچ‎کسی در خلقتش به او کمک نمی‌کند[۸].
    4. توحید عبادت: آن است که برای هیچ چیزی جز خدا قائل به استقلال و تحقق نشوی و از کسی جز او نهراسی و به کسی جز او امیدوار نباشی و احدی را عدیل او قرار ندهی؛ چه، تو به هرچه روی آوری، او معبود تو خواهد بود..[۹].
    5. توحید عوام: توجه به خداوند متعال با انجام اوامر وجوبی و ترک نواهی تحریمی، در همه افعال و اقوال و حرکات و سکنات.
    6. توحید خواص: توجه به ذات حق تعالی است با انجام اوامر تکمیلی (انجام مستحبات) و ترک نواهی تنزیهی (ترک مکروهات)، با هدف طلب رضا و محبت خدا، نه به جهت طمع در بهشت و ترس از آتش[۱۰].
    7. توحید اخص الخواص: توجه به ذات حق تعالی است، با ترک مباحاتی که نه امری درباره آنها وارد شده و نه نهی‌ای، بلکه در شریعت، مباح شمرده شده‌اند و در واقع ترک امور حلالی است که در آنها حب نفس و لذت است (علاوه بر انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات)[۱۱].

    بخش دوم، پیرامون مراتب و مقامات و ولایت اهل‎بیت(ع) است. نگارنده، بررسی این موضوع و پی بردن به آن را، از زبان سائل، موجب افزایش خضوع و خشوع و انقیاد در برابر اهل‎بیت(ع) و اخلاص در محبت و ولایت آنان و زیادی وجد و بکاء در مصائب و سختی‌های ایشان می‌داند.

    ایشان معصومان چهارده‌گانه را علل چهارگانه، یعنی علت فاعلی، علت مادی، علت صوری و علت غایی، برای پیدایش کائنات و پدیده‌های جهان هستی می‌خواند و به توضیح هریک از علل مزبور و تطبیق آن بر معصومین می‌پردازد[۱۲].

    در بخش سوم، از مصائب و سختی‌هایی که بر معصومین(ع) وارد شده است، سخن به میان آمده و در تبیین این معنا چهار مقام برای ایشان یاد شده است:

    1. مقام بیان: آن مقامی است که در واقع مقام سر توحید است و حقیقت تنزیه و مقامی غیبی است که ادراک آن برای بشر ممکن نیست. آن مقامی است که هیچ ملک مقرب و پیامبر مرسلی توانایی رسیدن به آن را ندارد. مقامی است که اگر کسی آنان را در این مقام بشناسد، به معرفت خداوند رسیده است و کسی که ایشان را نشناسد، خدا را نشناخته است.
    2. مقام معانی: آن مقامی است که معصومین(ع) در آن مقام معانی اسماء الهی هستند؛ به این معنی که معصومین(ع)، علم الهی هستند، حکمت الهی هستند و همین‎طور مابقی اسماء و صفات الهی در ایشان متجلی شده است.
    3. مقام ابواب: مقامی است که معصومین(ع)، در این مقام به‌واقع واسطه در صدور و ایجاد خلایق هستند.
    4. مقام امامت: معصومین(ع)، در این مقام، حجت خداوند بر جمیع خلق هستند و ولی خدا هستند بر اولین و آخرین بشر، ریسمان محکم الهی هستند، نور خدا هستند در زمین و آسمان و... در این مقام است که آن بزرگواران، مورد نافرمانی و آزار واقع می‌شوند و اگر بخواهند به‌راحتی می‌توانند مانع شوند، ولی آنان حکم خدا را مبنی بر عدم اجبار خلق به ایمان و تکلیف، امضا می‌نمایند[۱۳].

    فصل چهارم کتاب در مورد معاد و اعتقاد نویسنده در مورد این اصل است. از جمله مباحث مهم مطرح‌شده در باب معاد این پرسش است که آیا معاد جسمانی است یا روحانی؟ جواب این است که بنا بر نظر اجماعی بین مسلمین، معاد هم جسمانی است و هم روحانی و کسی که معاد جسمانی را انکار کند، با ضروری دین مخالفت کرده است و قطعا کافر است به اجماع مسلمین و واجب است قتل او. علمای دین، اقامه برهان را بر این مدعا دشوار دانسته و در اثبات آن به ضروت و اجماع و اخبار معصومین(ع) اکتفا کرده‌اند، ولی نگارنده سعی کرده برای اثبات آن، به تعبیر خودش، از براهین قطعی عقلی بهره ‎جوید[۱۴].

    وضعیت کتاب

    در انتهای کتاب فهرست مطالب و فهارس فنی ذکر شده است. در پاورقی‌ها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر گردیده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه محقق، ص‎7
    2. ر.ک: همان، ص8
    3. ر.ک: همان
    4. ر.ک: همان، ص9
    5. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص18-17
    6. ر.ک: متن کتاب، ص19-18
    7. ر.ک: همان، ص22-21
    8. ر.ک: همان، ص28
    9. ر.ک: همان، ص34
    10. ر.ک: همان، ص37
    11. ر.ک: همان، ص38-37
    12. ر.ک: همان، ص82-64
    13. ر.ک: همان، ص88-84
    14. ر.ک: همان، ص115-97

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها