رحلة ديللافالية إلی العراق، مطلع القرن السابع عشر

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    رحله ديللافاليه الي العراق، مطلع القرن السابع عشر
    رحلة ديللافالية إلی العراق، مطلع القرن السابع عشر
    پدیدآورانحداد، بطرس (تعريب) دلاواله، پیترو (نویسنده)
    ناشرالدار العربية للموسوعات
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1427 ق
    چاپ1
    موضوععراق - سیر و سیاحت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏D‎‏ ‎‏*
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    رحلة ديللافالية إلی العراق سفرنامه دلّاواله Della Valle نویسنده ايتاليايى متوفى 1652 ميلادى است كه توسط پطرس حداد به عربى برگردانده شده است. اين سفر مشتمل بر سفر به كشورهاى تركيه، ايران و هند مى‌باشد كه البته مترجم كتاب با حفظ عناوين بخش‌ها در اصل كتاب، قسمت‌هايى از سفرنامه را كه مرتبط با تاريخ عراق است گزينش و ترجمه كرده است. اهميت اين سفرنامه بدين جهت است كه يك سند تاريخى از مقطع زمانى مهمى در تاريخ عراق است كه دو دولت فارس و عثمانى بر سيطره بر عراق با هم رقابت می‌كردند.

    ساختار

    دلّاوالّه سفرنامه‌اش را به صورت نامه‌هايى تنظيم كرده است و البته تعدادى از اين نامه‌ها از بين رفته است. با نگاه به بخش اول متوجه مى‌شويم كه كتاب با نامه هفدهم شروع مى‌شود و نامه‌هاى پيش از آن موجود نيست. همچنين در بخش سوم نيز هفت نامه اول از بين رفته است. عناوين بخش‌ها نيز با نظر مترجم انتخاب شده كه با توجه به اين عناوين ساختار كتاب بدين گونه است:

    1. مقدمه‌اى از مترجم: سرگذشت نویسنده و آثار او و نگاهى به كتاب.
    2. در بلاد تركيه: مشتمل بر دو نامه 17و18، نامه‌هاى پيش از آن از بين رفته است.
    3. در بلاد فارس: مشتمل بر 16 نامه
    4. هند و بازگشت به وطن: مشتمل 11 نامه، نامه‌هاى هشتم تا هجدهم آن موجود است.
    5. ملحقاتى از مترجم: در 10 شماره.

    گزارش محتوا

    به ترتيب فصول عبارت است از:

    1. با عنوان "در بلاد تركيه" با سفر از بغداد آغاز مى‌شود. وى در طول سفرش از كاظمين، بابل، حله و مناطق بسيارى گزارش داده است. دلّاوالّه در هر روز مناطق و روستاها و يا شهرهاى مسير كاروان را با ذكر وضعيت و حاكم آن و آنچه كه به نظرش جالب و قابل بيان بوده به خوبى تشريح كرده است. از مطالبى كه در اين بخش مورد توجه است، تقسيمات اجتماعى است كه وى از جامعه عرب ارائه داده است. در اين مورد چنين نوشته است: "لفظ بدوى از باديه به معناى صحرا مشتق شده است، و عرب بر چهار قسم يا گروه است؛ شريف‌ترين گروه عرب "بدو" است، سپس "معدان"؛ يعنى كوچ‌نشين‌هايى كه جايگاه ثابتى ندارند و به پرورش گاوميش و فروش شير مشغولند و زمانى در باديه و گاهى در شهر هستند. "حضر" كه به صورت دائم در شهر زندگى مى‌كنند و"فلاحون" كه بر زمين زراعت مى‌كنند از كمترين رتبه برخوردارند". سپس اين مطلب را بر اهل شهر "عنه" تطبيق مى‌دهد. اين طايفه از لحاظ شغلى از فلاحون مى‌باشند؛ اما به جهت لهجه و سيره و مكان جزو بدو قرار گرفته و از احترام بالايى برخوردارند.
      از كاظمين و احترام مسلمين به آن مزار شريف سخن گفته است و به آمدن زوار از بلاد دور؛ مانند ايران اشاره كرده است. به اعتقاد او ايرانى‌ها ضريح امام موسى كاظم عليه‌السلام را از خود مى‌دانند. تشريح بقاياى آثار بابل كه به گفته او از بغداد دو روز راه بوده است، از بخش‌هاى جالبى است كه اطلاعات تاريخى خوبى از وضعيت آثار در آن زمان به دست مى‌دهد. و كتب تاريخى را در اين رابطه بررسى مى‌كند. او به جهت بررسى اخبارى كه ديگران از آثار داده‌اند به آن مناطق مى‌رفته و در مواردى به نقد آنها پرداخته است. وى در صفحه 63 متذكر شده است كه مصادر مختلف مسلمانان معاصر و پيش از خود را ديده و مقابله كرده است تا ديدگاه صحيحى از موضوع پيدا كند.
    2. سفر دلّاوالّه به بلاد فارس از طريق قصرشيرين است. وى درباره اين منطقه و قوم كرد گزارش كرده است. مترجم در اين فصل تذكر داده است كه اين بخش اگر چه در رابطه با ايران است؛ اما مطالبى درباره تاريخ عراق داشته كه تنها اين مطالب كه مرتبط با موضوع كتاب است، ترجمه شده است. در واقع بايد گفت كه با اين تصرف مترجم عنوان اين بخش از كتاب متناسب با مطالب نيست و گمراه كننده است. به عنوان نمونه نویسنده از وفات يكى از حكام عراق مطلع مى‌شود و به شرح وقايع پس از او مى‌پردازد. مترجم بخش‌هاى محذوف را با نقطه چين مشخص كرده است و در برخى از نامه‌ها؛ مانند نامه هشتم نيز مطلبى مرتبط با عراق و قابل ذكر نديده است و تنها تاريخ نامه را آورده است.
    3. اين فصل با عنوان "هند" آمده است. نيز همانند بخش پيشين عمل شده است و مطلبى درباره سرزمين هند ديده نمى‌شود. آنچه در اين بخش قابل توجه است، گزارش مفصلى است كه از بصره داده است. موقعيت جغرافيايى، ويژگى‌هاى اجتماعى فرهنگى اقوام و طوايف و دين مردم و همچنين ابنيه موجود در اين شهر معرفى شده است. افتتاح كنيسه كرملين در بصره و اخبار متفرقه درباره بصره در ادامه آمده است. دلّاوالّه در صفحه 144 كتاب از كربلا و مشهد امام حسين‌ عليه‌السلام گزارش كرده است. وى از وجود ضريح مزين و بناء عظيمى كه محل زيارت مسلمانان بوده است، خبر داده است.

    مترجم ملحقاتى به سفرنامه افزوده است كه برخى ابهامات كتاب را برطرف مى‌كند. درباره برخى نام‌هاى اشخاص و يا طوايف كه در مواردى مكرر هم آمده است، اطلاعات مفيدى ارائه شده و به برخى منابع ارجاع داده شده است.

    وضعيت

    كتاب حاضر از ايتاليايى به عربى ترجمه و با تعليقاتى از پطرس حداد منتشر شده است. فهارس پايان كتاب:

    1. مراجع.
    2. اعلام.
    3. أماكن.
    4. امم، شعوب، قبائل، جماعات، اديان، ملل و مذاهب.
    5. فهرست عام.
    6. فهرست محتويات.

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها