شهید جاوید

    از ویکی‌نور
    شهيد جاويد
    شهید جاوید
    پدیدآورانصالحی نجف‌آبادی، نعمت‌الله(نویسنده)
    ناشراميد فردا
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1387ش
    چاپ4
    شابک964-5731-05-4
    موضوع1.واقعه کربلا، 61ق. 2.حسين بن علي(ع)، امام سوم، 4 - 61ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1

    شهید جاوید، اثر نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی، به زبان فارسی درباره هدف امام حسین(ع) در قیام سال 61ق، که منجر به واقعه عاشورا و شهادت او شد، می‌باشد.

    مؤلف نتیجه‌ تحقیق‌ هفت ساله خویش را در سال 1347‌ش، منتشر‌ ساخت و تفسیر دیگری از‌ علت‌ قیام امام‌ به دست‌ داد.

    ساختار

    کتاب از مقدمه و متن در پنج بخش تشکیل شده است. در پایان کتاب جوابیه‌ای به کتاب «شهید آگاه» تألیف آیت‌الله صافی گلپایگانی، آمده است.

    گزارش محتوا

    مؤلف‌ در آغاز کتاب با برحذر‌ داشتن خوانندگان از هرگونه پیش‌داوری، در پی تفسیری تازه از قیام سیدالشهداء برآمده، به‌ تشریح‌ دیدگاه‌های مختلف درباره قیام‌ امام پرداخته و مشخص ساخته‌ که‌ در این ‌باره دو دیدگاه‌ افراطی‌ وجود دارد: یکی دیدگاهی که از سوی برخی از اهل سنت‌ مطرح‌ می‌شود و طبق آن ادعا می‌شود‌ که‌ قیام‌ امام، قیامی نارس و نسنجیده‌ بود و امام در محاسبات‌ خود‌ به خطا رفت. دیدگاه دیگر که از سوی عده‌ای از نویسندگان شیعی بیان شده، گویای آن است‌ که‌ قیام امام تابع محاسبات رایج و عقلایی‌ نبود، بلکه‌ حضرت به‌ پیروی‌ از‌ فرمانی غیبی دست به قیام‌ زد و کسی در این باره حق چون و چرا و کندوکاو ندارد. ایشان این دو نظر را نپذیرفته و‌ طی‌ این کتاب کوشیده با‌ تحلیل‌ نصوص تاریخی و خدشه وارد ساختن به برخی مفروضات رایج، نظر بدیلی پیش کشد؛ ازاین‌رو، با طرح مقدماتی به این نتیجه می‌رسد‌ که‌ پس‌ از مرگ معاویه بستری برای تشکیل حکومت اسلامی‌ فراهم‌ شده‌ بود‌ و در‌ این هنگام امام احساس مسئولیت بیشتری کرد و بر خود لازم دانست که برای زنده کردن اسلام اقدام کند و با تشکیل حکومت نیرومندی، وضع موجود را تغییر دهد و اسلام‌ و مسلمانان را از چنگال ستمگران برهاند[۱]

    بخش اول کتاب به علل و عوامل قیام امام اختصاص یافته است که حاوی سه موضوع است:

    1. چرا حکومت یزید تا این حد فشار آورد که از امام حسین(ع) برای یزید بیعت بگیرد؟
    2. چرا امام برای نپذیرفتن خلافت یزید تا این حد مقاومت کرد؟
    3. چرا امام برای تشکیل حکومت اقدام نمود؟

    سپس عوامل قیام امام از دو ناحیه دستگاه حکومت و حسین ‌بن‌ علی(ع) مورد بررسی قرار گرفته است[۲]

    مؤلف برای نپذیرفتن حکومت یزید توسط امام حسین(ع) شش علت بیان می‌کند، سپس می‌نویسد:

    فساد همه‌جانبه حکومت بنی‌ امیه مثل بیماری مزمن و مهلکی کشور عظیم اسلامی را تهدید به سقوط مادی و معنوی می‌کرد و حکومت تحمیلی معاویه مقررات اسلام را یکی پس از دیگری پایمال می‌نمود و با سلب آزادی‌های فردی، اختناق شدید و غیر قابل تحملی را به وجود آورده و نیروهای انسانی و مالی مردم را استثمار کرده بود. نه از عدالت خبری بود و نه از آزادی و نه از برنامه‌های اصلاحی اسلام و از طرفی قدرت حکومت معاویه به‌قدری بود که قیام بر ضد آن غیر ممکن بود.

    امام، منتظر مرگ معاویه بود، تا با مرگ وی فرصت هرگونه انقلاب اصلاحی به دست بیاید، آن‌گاه شروع به قیام و اقدام کند و..[۳]در این میان ضعف حکومت، رنجش مردم از متولیان آن، آمادگی افکار عمومی، لیاقت رهبری به نام امام حسین(ع) و نیروی کافی داوطلب، همگی برای یک حکومت اسلامی به رهبری امام حسین(ع) مهیا بود. مؤلف بعد از برشمردن هریک این موارد به تحلیل آنها می‌پردازد.

    بخش دوم کتاب به ماهیت قیام امام حسین(ع) اختصاص یافته است. مؤلف می‌نویسد: قیام امام چهار مرحله داشت:

    1. مرحله اول: مقاومت و دفاع در مقابل تهاجم و ضمناً بررسی اوضاع سیاسی و زمینه تشکیل حکومت؛
    2. مرحله دوم: شامل مقاومت، دفاع و اقدام برای تشکیل حکومت می‌شد؛
    3. مرحله سوم: فعالیت برای جلوگیری از برخورد نظامی.
    4. مرحله چهارم: پس از تهاجم نیروهای تجاوزکار، مقاومت و دفاع افتخارآمیز بود که به شهادت آن حضرت و یاران وفادارش انجامید[۴]

    بخش سوم کتاب به چهار مرحله از مراحل قیام اشاره دارد که امام در هر مرحله، اسلوب و روش خاصی پیش گرفته است. حرکت امام از مدینه (28 رجب) تا پایان حضور او در مکه (هشتم ذی‌حجه)، حرکت از مکه به سمت کوفه، تصمیم بر نرفتن به سمت کوفه (یعنی تصمیم به تغییر مسیر) و وقایع روز عاشورا از مراحل این بخش بشمار می‌رود.

    در بخش چهارم به اهداف قیام اشاره شده است. مؤلف در این بخش، اصلاح امت، از بین بردن بدعت‌ها و زنده کردن اسلام و سنت پیامبر(ص) را از اهداف قیام امام حسین(ع) برشمرده است[۵]

    ایشان می‌گوید: امام حسین(ع) اهداف خود را در ضمن خطبه‌ای که پس از برخورد با حر بن یزید ریاحی در منزل «بیضه» ایراد فرمود، روشن نموده است[۶]

    صالحی نجف‌آبادی از این خطبه چند مطلب اساسی را استفاده کرده است:

    1. تغییر حکومت ظلم واجب بود.
    2. برای رسیدن به این مقصود راهی جز تشکیل حکومت نبود.
    3. شرایط تشکیل حکومت موجود بود.
    4. هدف امام حمایت و دفاع از اسلام بود[۷]

    مؤلف با محوریت این چهار مطلب خطبه امام را تشریح نموده‌اند.

    نویسنده در بخش پنجم کتاب - که عنوان آن، نتایج و آثار است - بنابر آنچه که در چهار فصل گذشته مطرح‌ شده‌ است‌ و هدف امام از قیام تشکیل حکومت اسلامی، حمایت از نیروی قانون‌گذاری و قضایی‌ اسلام، حمایت‌ از آزادی بیان و کلمه و حمایت از عدالت اجتماعی و موقع و وضعیت جهانی اسلام، دانسته شده‌ است‌، یک بحث عقیدتی و دارای ماهیت کلامی را مطرح می‌سازد؛ او معتقد است‌ اگر‌ هدف امام تشکیل حکومت اسلامی بوده است، بنابراین‌ امام(ع) مرگ‌ و شهادت خویش را احتمال نمی‌داده است و از‌ آن‌ بی‌خبر بوده است؛ چراکه در این صورت حرکت امام – العیاذباللّه - نوعی خودزنی و انتحار بوده‌ است؛ همچنین‌ احادیثی که علم امام به مکان‌ و زمان شهادت‌ خویش‌ را‌ مطرح می‌سازند از نظر نویسنده از جهت‌ سند‌ و متن مخدوش و غیر قابل استفاده می‌باشد. در مقابل نویسنده نظرات سید مرتضی، شیخ طوسی و‌ شیخ‌ مفید را مطرح می‌سازد که آنها را موافق‌ با مذهب و عقیده‌ خویش‌ در این مسئله دانسته است.

    صالحی نجف‌آبادی، علاوه‌ بر‌ رد احادیث مذکور، استناد به آیات و روایات موافق و استناد به اقوال قدمای علمای‌ شیعه‌ چون شیخ مفید و شیخ طوسی ‌ و سید‌ مرتضی، استدلال عقلی را‌ نیز‌ چاشنی استدلال خویش کرده است. او‌ با‌ استناد به آیه شریفه «ما جعل اللّه لرجل من قلبين في جوفه»[۸]؛ «خداوند دو قلب در سینه‌ انسان‌ قرار نداده است»، معتقد است نمی‌توان به لحاظ‌ عقلی‌ پذیرفت که‌ امام‌ هم‌ قصد شهادت داشته است و هم قصد تشکیل حکومت اسلامی؛ چراکه این دو منافی و متضاد با یکدیگرند. به‌عبارت‌دیگر انسان‌ دو‌ نوع تصمیم مخالف از دو جنس گوناگون‌ در‌ مورد‌ یک‌ امر‌ واحد نمی‌تواند بگیرد؛ یا‌ شهادت و‌ یا تشکیل حکومت اسلامی[۹]

    در پایان کتاب، خاتمه‌ای حاوی نقل‌هایی (روایات و خطبه‌ها) که باعث تصور اینکه امام حسین(ع) به قصد شهادت به سمت کوفه حرکت کرده، ذکر شده است[۱۰]مؤلف بعد از بیان هرکدام به وجه دلالت آن اشاره می‌کند.

    از دیگر مباحث ضمیه کتاب، نظر سید مرتضی و شیخ طوسی درباره قیام امام حسین(ع) است که متن عربی به‌همراه ترجمه فارسی آن آمده است[۱۱]

    وضعیت کتاب

    منابع و مآخذ[۱۲]، در پایان کتاب آمده است. سپس نقدی بر کتاب «شهید آگاه» اثر آیت‌الله صافی گلپایگانی (کتاب شهید آگاه، نقد کتاب شهید جاوید است) و سؤالاتی از مؤلف این کتاب[۱۳]، آمده است. در پایان کتاب، اسنادی از ساواک نیز به معرض نمایش گذاشته شده است.

    پاورقی‌ها به‌منظور مستندسازی مطالب کتاب به‌همراه ترجمه برخی از الفاظ و لغات آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: اسلامی، سیدحسن، ص87
    2. ر.ک: متن کتاب، ص6
    3. ر.ک: همان، ص25 و 26
    4. ر.ک: همان، ص187
    5. ر.ک: همان، ص288 و 289
    6. ر.ک: همان، ص289
    7. ر.ک: همان، ص291
    8. الأحزاب: 4
    9. ر.ک: شاهرخی، عبدالحسین ص13
    10. ر.ک: متن کتاب، ص367 و 368
    11. ر.ک: همان، ص439 تا 459
    12. ص466 تا 469
    13. ص473 تا ص524

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. اسلامی، سیدحسن، «بررسی کتاب: کاروند کتاب شهید جاوید»، مجله کتاب ماه دین، آذر 1390، شماره 170
    1. شاهرخی عبدالحسین، «شهید جاوید، شهید آگاه»، مجله ضمیمه خردنامه همشهری، 6 اسفند 1383، شماره 42

    وابسته‌ها