المعجم الفلسفي
المعجم الفلسفي | |
---|---|
پدیدآوران | حفني، عبدالمنعم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | عربي - انجليزي - فرنسي - الماني - لاتيني |
ناشر | دار ابن زيدون |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
چاپ | 1 |
موضوع | زبان عربی - واژه نامهها - چند زبانه
فلسفه - واژه نامهها - چند زبانه فلسفه اسلامي - واژه نامهها |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | B 51 /ح7م6* |
المعجم الفلسفي: عربی، إنجليزي، فرنسي، ألماني، لاتيني، اثر عبدالمنعم حفنی، دانشنامهای است فلسفی به زبان عربی. نویسنده در این اثر، زبان عربی را معیار قرار داده و در مورد سایر زبانها (انگلیسی، فرانسه، آلمانی و لاتین) به ذکر اصطلاحات معادل در آن زبان، بسنده کرده است. او همان طور که در مقدمه متذکر میشود این اثر را در تکمیل کتاب «الموسوعة الفلسفية» نوشته است.[۱].
ساختار
کتاب، دارای مقدمه نویسنده و محتوای مطالب (بهترتیب از حرف الف تا یاء) است. مهمترین منابعی که نویسنده در نگارش این اثر از آنها بهره برده، علاوه بر نوشتههای فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و ابن رشد و فارابی و ابن تیمیه و غزالی و خوارزمی و نسفی و ابن سکیت و کندی و محاسبی و مسعودی و قفطی و ابن خلدون و حلاج و ابن سبعین و رازی و توحیدی و دیگران، آثار نویسندگان جدیدی مانند عبدالرحمن بدوی و اهوانی و زکی نجیب و محمود و یاسین خلیل و عزمی اسلام و فؤاد زکریا و یوسف کرم و زکریا ابراهیم و ابوالعفا عفیفی و ابوریده و متی و محمدرضا مظفر و... بوده است.[۲].
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهای که بر کتاب نوشته، درباره آن چنین مینگارد: این اثر، در تکمیل کتاب «الموسوعة الفلسفية» نوشته شده. معمولا خوانندگان دانشنامهها با اصطلاحاتی برخورد میکنند که دوست دارند به معنا و مفهوم آن احاطه یابند. من سعی کردم که این واژهنامه را به کتاب مذکور بیفزایم تا فایده این امر کامل شود[۳].
او از وجود دو دانشنامه فلسفی، در زمان نگارش این مجموعه خبر میدهد و هرکدام را دارای اشکالاتی میداند: اولین از این دو «المعجم الفلسفي» مراد وهبه و یوسف کرم شلاله است که حاوی لغاتی به زبانهای انگلیسی و فرانسه و عربی میباشد. او از کمحجم بودن و عام بودن اصطلاحات این واژهنامه بهعنوان ضعفش یاد میکند و شروحی را که بر آن واژهها نوشته نارس و نارسا میداند. اصطلاحات فلسفی این دانشنامه با اصطلاحات علم النفس درآمیخته و دارای خطاهای زیادی است؛ مثلاًلفظ Subcontrary که در صفحه 94 آن آمده باید بهصورت Subcontrariety میآمد. یا لفظ Vegetable در آن که باید بهصورت Vegetative نوشته شود. دومین دانشنامه، که در دو جلد نوشته شده، «المعجم الفلسفي» دکتر جمیل صلیبا است که شامل لغتهای عربی و فرانسه و انگلیسی و لاتین میشود و از جهت شمول بهتر از قبلی است. جمیل صلیبا در اکثر مطالب این کتاب به دانشنامههای لالاند و فولکیه و تهانوی و ابوالبقاء و جرجانی و... اعتماد کرده است. عبدالمنعم حفنی، عدم ذکر مراجع و وجود خطاهای فراوان در این دانشنامه را از نقاط ضعف آن میشمارد و تعدادی از اغلاط آن را بهعنوان نمونه ذکر میکند؛ مثلاًکلمه Origo در صفحه 96 که باید بهصورت Originatio نوشته شود، یا واژه استغراق منطقی که معادل آن را Absorption ذکر کرده که صحیح آن Distribution است و..[۴].
با وجود اشکالات مذکور در دو دانشنامه فوق، نگارش دانشنامهای عاری از این اشکالات ضروری به نظر میرسد. ازاینرو نویسنده، اقدام به نوشتن این اثر کرده و سعی کرده در آن از خطاهای دو اثر یادشده اجتناب کند. واژههای این دانشنامه به زبانهای عربی و انگلیسی و فرانسه و لاتین و آلمانی، بیان شدهاند و معنای هرکدام با زبان عربی توضیح یافته است. سعی نویسنده بر این بوده که هر اصطلاحی را به صاحبش و شروح مربوط به آن ارجاع دهد. وی در این راستا تمام منابع در دسترس را دیده که کشاف مصطلحات الفنون تهانوی (چاپ هند 1862)، کلیات ابوالبقاء (چاپ 1867)، تعریفات جرجانی (چاپ قاهره 1938)، واژهنامه لالاند (1968)، لغتنامه فولکیه (1969)، فرهنگ لغت فلسفه و علم النفس مارک بولدوین از جمله آنها هستند. وی از وجود اغلاطی در واژهنامه لالاند صحبت میکند و چند نمونه از آنها را ذکر مینماید و برای رفع این نقیصه در تصحیح الفاظ آلمانی به واژهنامه Duden Lexikon Crosse (که 9 جلدی است) مراجعه کرده و در تصحیح واژههای انگلیسی هم از واژهنامههای آکسفورد و وبستر بهره برده است. دیگر منابع او در این کتاب، قاموس الفلسفه سوفییتی و قاموس رونز و قاموس الفلسفه اشمیث بودهاند[۵].
وی دانشنامههای دیگری با موضوع فلسفه را هم نام میبرد که گویا از نظر او در حد دو دانشنامه قبلی نبودهاند. او مینویسد: از نگارش «مصطلحات فلسفية» که کار دانشکده آداب و علوم انسانی دانشگاه محمد خامس در مغرب بوده اطلاع یافتم. این کتاب، کاری است سست و واضح است که مترجم در آن اهتمامی به میراث فلسفی عربی نداشته و سعیش بیهوده بوده و خواندن اثرش مایه تشتت ذهن است... همچنین از نگارش واژهنامه فارسی «واژهنامه فلسفی» دکتر سهیل افغان مطلع شدم... عبدالمنعم حفنی اشتباهاتی از این واژهنامه فلسفی فارسی را هم بهعنوان نمونه ذکر میکند[۶].
نویسنده کلمات اختصاری E برای معادل انگلیسی، F برای معادل کلمه در زبان فرانسه، G برای معادل آلمانی و L را برای معادل لاتین کلمه مورد نظر برگزیده و هنگام ذکر کلمه، معادلهای آن در زبانهای مختلف را ذکر میکند و علامت اختصاری زبان مربوطه را داخل پرانتز میآورد؛ مثلاًدر کلمه تخصیص چنین نوشته: تخصیص... Specification (E) Spécification (F)، Specificatio (L)، Spezifikation (G). سپس به توضیح آن پرداخته است.[۷].
او در توضیح واژه استغراق مینویسد: استغراق که معادل انگلیسی و فرانسه و آلمانی آن Distribution و معادل لاتینش Distributio است، یعنی شمول حکم نسبت به تمامی مصادیق حد و انطباقش بر آنها؛ به معنای اینکه حمل به تمامی افرادی که حد بر آنها دلالت میکند، تعلق میگیرد و معنای عدم استغراق این خواهد شد که حمل بر برخی از افراد حد منطبق است؛ بنابراین قضایای کلیه، موضوعشان را فرامیگیرند، ولی قضایای جزئیه، آن را فرانمیگیرند. همچنین قضایای موجبه، محمولشان را فرانمیگیرند؛ درحالیکه قضایای سالبه فرامیگیرند [ظاهرا مراد آن است که در قضایای کلیه، موضوع فراگیر است و در قضایای جزئیه نیست؛ چنانکه در دو قضیه «هر انسانی حیوان است» و «برخی از انسانها کاتبند»، «هر انسان»، شامل همه مصادیق انسان است و «برخی از انسانها»، شامل همه آنها نمیباشد. همچنین در قضایای موجبه، محمول فراگیر نیست، ولی در سالبه هست؛ چنانکه در قضیه «انسان حیوان است»، تمام حیوانیت برای انسان ثابت نشده؛ چون مثلاًاسب هم حیوان است، ولی در قضیه «حجر حیوان نیست»، تمام حیوانیت از حجر سلب شده است][۸].
وضعیت کتاب
کتاب، پاورقی ندارد و فهرست مطالب، بهصورت الفبایی در انتهای آن ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.