خدا و پیامبران
خدا و پیامبران | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) استادی، رضا (تنظيم) |
ناشر | دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات |
مکان نشر | ايران - قم |
چاپ | 1 |
موضوع | نبوت عامه وحي و الهام |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 220/1 /س2خ4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
خدا و پیامبران، اثر آیتالله جعفر سبحانی، درباره دومین اصل از اصول دین است که توسط رضا استادی تنظیم شده است.
در واقع این اثر، فصل سوم کتاب «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل» است که شامل درسهای چهلویک تا شصت از آن کتاب میشود و آیتالله استادی آن را خلاصه و منتشر نموده است.[۱].
ساختار
این اثر بدون مقدمه، شامل چهارده درس است که درس اول همانند مقدمه به محتویات کتاب اختصاص یافته است و در آنجا اشاره شده که در این کتاب مسائلی چون لزوم بعثت پیامبران، راه شناسایی پیامبران، حقیقت وحی و شرایط جسمی و روحی پیامبران مورد بررسی قرار گرفته است.[۲].
گزارش محتوا
برای آشنایی با محتوای این کتاب توجه به نکات زیر ضروری است:
الف)- بحث درباره پیامبران آسمانی در میان دانشمندان به دو شیوه انجام میگردد. گاهی بحث درباره مطلق پیامبران آسمانی است و نبوت شخص معینی مورد بحث قرار نمیگیرد؛ در این صورت نام این نوع بحث و گفتگو را «نبوت عامه» مینامند و احیاناً بحث پیرامون نبوت شخص خاصی انجام میگیرد و هدف بیان دلایل و اثبات نبوت شخص خاصی است. این شیوه از بحث را «نبوت خاصه» مینامند. در این اثر بحث درباره «نبوت عمومی» و رسالت عمومی پیامبران است.[۳].
ب)- در درس دوم به تکامل انسان از طریق قوانین آسمانی اشاره شده است. آیتالله سبحانی میگوید: هرچند انسان خود خواهان زندگی دستهجمعی است؛ لکن یک موجود مرزنشناس است و هر چیزی را برای خود و از آن خود میداند. بنابراین برای تعدیل و رهبری حس و غریزه او و بهمنظور پایان بخشیدن به خودکامگیهای او قوانینی لازم است. این قوانین باید توسط قانونگذار وضع شود. این قانونگذار باید از همه رموز و اسرار جسمی و روحی انسان، بهطور دقیق مطلع و آگاه باشد؛ بهگونهای که باید انسانشناس و جامعهشناس کامل باشد. علاوه بر آن باید او کوچکترین نفعی در تدوین و تنظیم قانون نداشته باشد تا حس سودجویی و غریزه حب ذات حجابی در برابر دیدگان عقل وی پدید نیاورد و نیز قانونگذار باید نهتنها به اصلاح ظاهر و برون و اعمال و افعال جامعه اکتفا نورزد، بلکه در اصلاح عقاید و افکار که سرچشمه هر نوع اصلاح است نیز کوشش کند. این شرایط فقط در یک موجود میتوان پیدا کرد و آن خداست و او نیز با فرستاد رسولان و آموزگاران، به این سه شرط جامه عمل میپوشاند[۴].
ج)- یکی از اهداف بعثت پیامبران، تعلیم بشر و تکمیل عقل و دانش ناقص او است. این حقیقت به عبارتهای مختلف در قرآن و احادیث وارد شده است: فَبَعَثَ اَللّٰهُ اَلنَّبِيينَ مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ اَلْكتٰابَ بِالْحَقِّ لِيحْكمَ بَينَ اَلنّٰاسِ فِي مَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ (بقره: 213) (پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانی را مژدهدهنده و بیمرسان برانگیخت و با آنان بهدرستی و راستی کتاب را نازل کرد تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند[۵].
د)- پیامبر(ص) در حدیثی فرمود: خداوند هیچ پیامبر و رسولی را مبعوث ننمود، مگر اینکه خرد او کامل بوده و عقل او بالاتر از عقول امت وی بوده است.[۶].
ه)- یکی از دلایل ارتباط پیامبران با جهان غیب و اینکه آنان برانگیختگان خدا و مأموران الهی هستند، معجزههای آنان است. معجزه، یک کار خارقالعادهای است که مدعی مقام نبوت آن را برای اثبات ارتباط خود با خدای جهان، انجام میدهد و همه جهانیان را برای مقابله و معارضه دعوت مینماید و هیچکسی نمیتواند مانند آن را انجام دهد[۷].
و)- هر پدیدهای دارای علتی است که آن را به وجود میآورد و معجزه نیز از این قانون مستثنا نیست؛ لذا نویسنده برای آن سه علت را نام میبرد:
- علل طبیعی ناشناخته؛
- تأثیر نفوس و ارواح پیامبران؛
- علل مجرد از ماده مانند فرشته[۸].
ز)- حال باید دید اگر معجزه در دست یک شخص باشد، چگونه میتواند گواه برای نبوت او باشد. نویسنده در اینباره میگوید: مدعی نبوت باید حداقل دو شرط را دارا باشد: در طول زندگی از هر نوع عیب اجتماعی و آلودگی اخلاقی پیراسته باشد؛ شریعت و آئینی که مردم را به آن دعوت میکند، مطابق فطرت و سرشت و عقل و خرد باشد[۹].
ح)- فرق بین معجزه و کارهای خارق عادت چیست؟ چگونه معجزه را از غیر آن تمیز دهیم؟ چگونه میتوان معجزه را از عمل مرتاضان و ساحران تشخیص داد؟ در جواب باید گفت: عمل ساحران و مرتاضان خصوصیاتی دارد که معجزه از آنها بهدور است؛ به این معنا که عمل ساحران و مرتاضان، نتیجه مستقیم آموزشها و پرورشهایی است که توسط اساتید فن به آنان رسیده است؛ آن عمل قابل معارضه و مقابله است. مرتاضان، جادوگران و ساحران دیگران را به «تحدی» دعوت نمیکنند. هدف جادوگران و مرتاضان یک سلسله امور پست روانی و مادی است و در پایان باید گفت که پیامبران از نظر روحیه و اخلاق و ملکات با مرتاضان و ساحران در دو قطب مخالف قرار گرفتهاند؛ پیامبران آسمانی دارای صفات حمیده و ملکات عالی انسانی هستند، ولی گروه مقابل معمولاً افرادی لاابالی و دور از فضائل انسانی هستند[۱۰].
ط)- آیا راه شناختن پیامبران واقعی، منحصر به اعجاز و کار خارقالعاده است؟ باید گفت که راههای دیگری هم هست که تصریح پیامبر پیشین یکی از آنهاست. علاوه بر آن، راه دیگری نیز برای شناسایی پیامبران وجود دارد و آن گردآوری یک سلسله قرائن و شواهدی است که نبوت و برانگیختگی مدعی را قطعی میسازد. آن شواهد و قرائن عبارتند از: بررسی خصوصیات روحی و اخلاقی مدعی نبوت، مشاهده حرکت مدعی نبوت به سمت نظام صحیح و در جهت خلاف محیط آلوده و فاسد، مطابقت محتویات آیین مدعی از نظر معارف و احکام با موازین عقل و خرد، ثبات در راه دعوت، پرهیز از دروغ و ستم برای پیشبرد مقاصد خود، بررسی وضع روحی و فکری و اخلاقی پیروان او[۱۱].
ی)- سرچشمه علوم و معارف پیامبران الهی، وحی است. پیامبران همچنانکه خود آنان نیز تصریح کردهاند، دارای حس خاص و مرموزی هستند که بدون ابزار و اسباب ظاهری، با جهان غیب ارتباط دارند و پیامهای الهی را بدون کم و زیاد بهصورت دستورات، در اختیار مردم میگذارند و کوچکترین تصرفی در آن نمیکنند. گواه روشن بر این ارتباط و بر وجود چنین حسی، علاوه بر ادعای خود آنان که صادق و راستگو هستند و معجزات آنها گواه بر راستگویی آنان است، همان آثار و معارف فوقالعاده وسیع و دور از اندیشه انسانها است که هرگز بدون ارتباط با مبدأ جهان ممکن نیست در اختیار بشری محدود (پیامبر) قرار گیرد[۱۲].
ک)- در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا انسانهای دیگر (غیر از پیامبران) میتوانند از چنین حسی بهرهمند شوند؟ در جواب میتوان گفت هرچند علم و فلسفه دسترسی به چنین حسی را مردود نشمرده است، ولی لزوم ندارد همه یا برخی از افراد (غیر از پیامبران) به چنین حسی دسترسی پیدا کنند. همچنانکه گاهی برخی از اسرار پنهان برای اهل ریاضت مکشوف میشود؛ درصورتیکه برای بسیاری از انسانها جزء اسرار بشمار میرود. این مورد منحصر به انسانها نیست، بلکه برخی از حیوانات نیز دارای حواسی هستند که حتی انسانها از آن بهرهای ندارند. مانند شبپره که حس «مانعشناسی» دارد[۱۳].
ل)- وحی در لغت به معنای آهسته سخن گفتن است. قرآن در سه جمله پرده از اقسام وحی برداشته است: وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يكلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يرْسِلَ رَسُولاً فَيوحِی بِإِذْنِهِ مٰا يشٰاءُ إِنَّهُ عَلِي حَكيمٌ (شوری: 51):
- کلام آهسته؛
- من وراء حجاب، به معنای امواج صوتی؛
- يرسل رسولا، به معنای فرستادن پیک وحی[۱۴].
م)- گروهی، وحی را مولود نبوغ پیامبران دانسته و میگویند: دستگاه آفرینش، افراد نابغه و خیرخواهان بشریت را در دامن خویش پرورش میدهد و آنان روی نبوغ ذاتی و افکار عالی خود جامعه را به اخلاق نیک و اعمال شایسته و رعایت عدالت اجتماعی و... دعوت نمودهاند. پس وحی منبعی جز عقل انسانی و ادراکی جز ادراک معمولی نیست. آنان میخواهند با دانش کوتاه بشر و اصول نارسای مادیگری به تفسیر همه حقایق، موفق گردند. در جواب آنان باید گفت آیا این جهان مادی میتواند پیامبرآفرینی باشد که کتاب آسمانی او پس از چهارده قرن در میان تمام افکار نوابغ انسانی، مانند مشعل فروزانی بدرخشد و تمدنی را به وجود آورده که هنوز تاریخ تمدن انسان، مانند آن را نشان نداده است..[۱۵].
ن)- نویسنده در مبحث بعدی به عصمت پرداخته است. او میگوید: عصمت و مصونیت در برابر گناه، از شئون و لوازم علم به مفاسد گناه است؛ بهگونهای که واقعنمایی آن علم به اندازهای قوی و نیرومند است که لوازم و آثار گناه را آنچنان در نظر انسان مجسم و روشن میسازد که انسان لوازم کارهای خود را با دیده دل، موجود و محقق ببیند؛ در این موقع صدور گناه از وی، بهصورت یک «محال عادی» درمیآید[۱۶].
س)- عصمت از نظر ایمان و عقیده به مبدأ و معاد و دیگر اصول مسلم دین، عصمت در بیان احکام، عصمت از نظر اعمال و افعال، از مراتب سهگانه عصمت هستند. دو مرتبه اول و دوم مورد اتفاق دانشمندان و از ضروریات است. عصمت در مرتبه سوم، از عقاید دانشمندان شیعه است.[۱۷].
وضعیت کتاب
منابع آیات و اقوالی که نویسنده به آنها استناد کرده، در پاورقی آمده است.
فهرست محتویات در ابتدای کتاب ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: سبحانی، جعفر، ص225-299
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص7
- ↑ ر.ک: همان، ص10
- ↑ ر.ک: همان، ص17-23
- ↑ ر.ک: همان، ص39
- ↑ ر.ک: همان، ص40
- ↑ ر.ک: همان، ص45-43
- ↑ ر.ک: همان، ص59
- ↑ ر.ک: همان، ص70-71
- ↑ ر.ک: همان، ص80-85
- ↑ ر.ک: همان، ص89-95
- ↑ ر.ک: همان، ص101-102
- ↑ ر.ک: همان، ص107-110
- ↑ ر.ک: همان، ص115
- ↑ ر.ک: همان، ص119-124
- ↑ ر.ک: همان، ص131
- ↑ ر.ک: همان، ص139-141
منابع مقاله
- متن کتاب.
- سبحانی، جعفر، «عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل»، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1379.