ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه
نام | ابن ماسویه، یوحنا بن ماسویه |
---|---|
نامهای دیگر | ابن ماسویه، ابوزکریا یوحنا
یحیی بن ماسویه |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 243 ق |
اساتید | |
برخی آثار | |
کد مؤلف | AUTHORCODE3101AUTHORCODE |
ابوزكريا يحيى (يوحنا) بن ماسویه خوزى، از پزشكان بزرگ دربار عباسى در قرن سوم هجرى است. گفتهاند كهپدرش (ماسویه) در بيمارستان جندى شاپور به داروسازى مشغول بود و جبرئيل بن بختيشوع، پزشك مشهور جندى شاپورى ساكن بغداد، به معرفى و توصيه دهشتك، رئيس بيمارستان جندى شاپور، او را برای كار در بيمارستانى كه به دستور هارون الرشيد در بغداد ساخته مىشد، دعوتكرد. ماسویه در آنجا به كمك جبرئيل، با كنيز داوود بن سرابيون ازدواج كرد و يوحنا و برادرش ميخائيل از آن زن زاده شدند.
وى مدتى همراه برادرش به شاگردى جبرئيل بن بختيشوع پرداخت. به روايت ابن جلجل، هارون الرشيد او را به ترجمه کتابهاى طبى كه از آنقره (آنكارا) و عموريه آوردند، مأمور كرد و نویسندگانى ماهر در خدمتش گماشت. از اين رو بهنظر مىرسد كه يوحنا جز سريانى و عربى، زبان يونانى نيز مىدانسته است.
با اين حال شهرت يافتن وى به عنوان طبيبى بلند آوازه از زمان مأمون عباسى به بعد است. وى پس از مأمون، در درگاه واثق و سپس متوكل جايگاه ارزندهاى داشت، به گونهاى كه ابن جلجل درباره او مىنویسد: «پادشاهان عباسى و خانواده آنها هيچ غذايى را نمىخوردند مگر با حضور و اجازه ابن ماسویه».
مشهورترين شاگرد او حنين بن اسحاق بود، هرچند پس از مدتى به سبب سؤالات پى در پى او، ابن ماسویه او را از خود راند.
تأليفات
حدود 50 اثر از وى ياد شده و يا به او منسوب شده است كه بيشتر آنها در زمينه پزشكى است. ظاهراً شمارى از آنها بهنامها و عناوین مختلفى شهرت يافته كه بعدها هر يك از آنها را اثر مستقلى پنداشتهاند.
- «کتابالازمنة يا الازمنة و الامكنة»، درباره فصول و ماههاى سال و ارتباط آنها با خوردنىها و نوشيدنىهايى كهبدن به آنها نيازمند است.
- «جواهر الطيب المفردة باسمائها و صفاتها و معادنها».
- «الجواهر و صفاتها و في اى بلد هى وصفة الغواصين والتجار».
- «الحميات».
- «دغل العين»، كه كهنترين کتاب درسى چشمپزشكىاى است كه اكنون در دستاست.
- «الكناشالمشجّر».
- «ماءالشعير».
- «النوادر الطبية» يا «الفصول الحكمية و النوادر الطبية» يا «الفصول».
- «کتابالادویة المسهلة».
- «البستان وقاعدة الحكمة و شمسالاداب».
- «تركيب طبقات العين و عللها و ادویتها».
- «کتابالتشريح».
- «کتابالجذام».
- «کتابالحيوان».
- خواص الاغذية و البقول و الفواكه».
- «الماليخوليا و اسبابها و علامتها و علاجها».
- «السموم و علاجها».
- «معرفة محنة الكحالين».
- «الصوت و البحة».
- «کتاب في الفصد و الحجامة».
خوشبختانه بسيارى از کتابهاى او اكنون به دست ما رسيده و از گزند حوادث روزگار مصون مانده است.
وفات
وى در روز يك شنبه دوم جمادى الثانى سال 243ق در بغداد در گذشت و به امر متوكل عباسى با احترام به خاک سپرده شد.